اچ اس پی (HSP)ها و هیولای نشخوار فکری
یکی از اصلی ترین چالش هایی که آدم های بسیار حساس با اون دست و پنجه نرم می کنن بی شک نشخوار فکری و بیش از حد فکر کردن راجع به یک موضوع هست که می تونه اثرات مخربی رو روی مود و سلامت روان داشته باشه اگه ندونیم چه طوری باید باهاش برخورد کنیم.
امروز بر اساس دانسته های خودم می خوام راه هایی رو معرفی کنم که به من در این زمینه خیلی کمک کرده :
ترک کنید.
یعنی موقعیت ها و مکان هایی رو که باعث می شه توی اون ها بیش از حد به یک سری مسایل فکر کنین و حالتون بد میشه رو در سریع ترین زمان ممکن رها کنین و به یک مکان دیگه برین تا اون روند افکارتون متوقف بشه و بیش از حد ادامه پیدا نکنه. مثلا من معمولا وقتی که روی تختم توی اتاقم دراز می کشم ( منظورم به قصد خوابیدن نیست) یک سیلی از افکار جورواجور وارد ذهنم میشه که معمولا هم وقتی دیگه زیادی ادامه پیدا می کنه باعث می شه مودم پایین بیاد و مشکلاتی رو توی سرم به وجود میاره که توی دنیای واقعی حتی وجود نداره! پس بهترین کاری که می تونم بکنم این که تختم رو ترک می کنم و به هر جایی غیر از اون پناه می برم، درسته که اولش سخته که از اون حالت بیرون بیای و اون موقعیت رو ترک کنی اما قطعا به نتیجش می ارزه.
بهترین راه؛ هدایت کنید.
اگر نشخوار فکری و سیل افکارمون رو به یک جریان خروشان آب تشبیه کنیم که از یک آبشار به پایین می ریزه وتحت هر شرایطی این جریان پابرجا است تنها کاری که می شه انجام داد اینه که مسیرش رو به مقصد دلخواهمون تغییر بدیم، یعنی جریانی رو که نمی شه متوقفش کرد رو باید هدایت کنیم. وقتی بپذیریم که این نوع افکار معمولا با ما هستن و ما کنترلی روی ایجاد اون ها نداریم دیگه دست از کلنجار رفتن با اون ها و افتادن توی این دور باطل بر می داریم. چیزی که مهمه نحوه واکنش ما به اون هاست و بهترین راه هم این هست که خودمون رو مشغول و سرگرم کاری بکنیم به خصوص کاری که ازش لذت می بریم. مثلا یکی از اونا می تونه نوشتن باشه که واقعا حس عجیبی به آدم القا می کنه و با نوشتن افکار می شه اون ها رو آروم کرد و روی کاغذ خالی کرد.
حالا این فعالیت می تونه هر چیزی باشه که خود شخص دوست داره مثلا نوشتن، ورزش، پیاده روی، نقاشی کشیدن، صحبت با یک شخص دیگه مثلا دوستان و ...
در واقع هر چیزی که قادر باشه مسیر افکار ما رو جهت بده و به سمتی ببره که ما رو به آرامش برسونه.
در نهایت این مشکل نشخوار فکری به راحتی قابل حل هست و سهل انگاری در مورد اون می تونه تأثیر بسیار منفی ای روی کارکرد روانشناختی ما بذاره، ازش ساده نگذرید، ممکنه اوایل کار دشوار باشه و اغلب هم همین طور هست اما مثل هر کار دیگه ای فقط شروعش سخت و چالش برانگیزه و به مرور زمان و استمرار تمرین های مناسب دیگه قدرتی برای این هیولا نمی مونه.
میتونید برای خوندن مقالات بیشتر به پناهگاه آدمهای بسیار حساس سر بزنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آدمهای بسیارحساس باید مرزگذاری را یاد بگیرند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
از بابانوءل و پری دندون و پیترپن و بند انگشتی تا دنیای خاکستری بزرگسالی:
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور سندروم خود ویرانگری در آدمهای بسیار حساس را تشخیص دهیم؟