به عنوان یک آدم بسیار حساس چگونه با احساسات منفی کنار بیاییم؟

به عنوان یک آدم بسیار حساس (HSP)، تمام احساسات را به شدت حس می‌کنم. هر بار که با هر نوع تغییر بزرگی در زندگی روبرو می‌شوم، احساساتم مانند یک ترن هوایی دائما بالا و پایین می‌شود. یک دقیقه، بسیار هیجان‌زده و لحظه دیگر وحشت‌زده هستم و مواجهه با آن تغییر حتی اگر مثبت باشد، برای من بسیار عذاب‌آور است.

آدم‌ بسیار حساس چه کسی است؟ اینجا بخوانید.

این مسئله برای HSP ها عادی است زیرا قسمت‌هایی از مغز ما که احساسات را پردازش می‌کنند، فعال‌تر از افراد دیگر هستند. درست مثل تماشای یک فیلم با کیفیت بسیار بالا، ما هم جهان را با "جزییات" احساسی بیشتری تجربه می‌کنیم.

گرچه این ویژگی می‌تواند در تجربه احساسات شاد فوق‌العاده لذت‌بخش باشد، اما تحمل احساسات منفی را طاقت فرسا می‌کند. یک منبع اضطراب کوچک می‌تواند مرا برای روزها از مسیرم خارج کند. در حقیقت، بار سنگین احساسات منفی دلیل بزرگی است که بسیاری از آدم‌های بسیار حساس فکر می‌کنند "مشکل از آنهاست" یا دلشان می‌خواهند حساسیت بالای خود را برای همیشه از بین ببرند و به فردی غیر حساس تبدیل شوند.

در ادامه با هم می‌خوانیم که چرا احساسات منفی به شدت به HSP ها ضربه می‌زند و برای مقابله با آن‌ها چه کاری می توانید انجام دهید.

چرا احساسات منفی به شدت به HSP ها ضربه می‌زند

علاوه بر پردازش واضح همه احساسات، HSP ها با احساسات بیشتری نسبت به یک فرد عادی سروکار دارند. به این دلیل که ما تمایل به جذب احساسات افراد دیگر داریم. به عبارت دیگر، ما فقط با احساسات منفی خود سر و کار نداریم، بلکه باید با احساسات منفی دیگران هم کنار بیاییم.

و ما به راحتی می‌توانیم در حجم عظیم از احساسات منفی گیر کنیم. وقتی همه چیز را خیلی قوی و عمیق احساس می‌کنید (همانطور که HSP ها احساس می‌کنند) هر کجا که بروید این احساسات منفی را عمیقا حس می‌کنید و حتی بعضی اوقات باید وقت بگذارید تا بفهمید چه احساسی دارید و چرا این احساس را دارید. آیا به دلیل چگونگی آن مصاحبه شغلی مضطرب هستید؟ یا فقط به این دلیل است که مصاحبه کننده به نظر متمرکز نبود؟ یا به این دلیل است که باریستای کافی شاپ روزهای بدی را سپری می‌کند و متوجه نیست که عملاً حس بد خودش را با زبان بدن جار می‌زند؟

گاهی اوقات به خاطر مسائلی که حتی به شما ربطی ندارد، احساساتی مانند عصبانیت، غم یا اضطراب را در خود نگه می‌دارید. اما در مواقع دیگر با اینکه این احساسات کاملا مربوط به خود شما هستند و صرفا به این دلیل که این احساسات ناشی از مشکلات خودتان است، آنقدر در این احساسات منفی غرق می‌شوید که حتی لحظه‌ای نمی‌توانید بهتر شدن شرایط را تصور کنید.

در هر صورت، وقت آن است که قدمی بردارید و شروع به پردازش این احساسات کنید.

۵ گام برای مقابله با احساسات منفی و داشتن احساس بهتر

من معتقدم یادگیری مدیریت احساسات به روشی سالم، بسیار مهم است و یک فصل کامل از کتاب خود را به اضطراب داشتن به عنوان یک آدم بسیار حساس ارائه می‌دهم. در اینجا به پنج راهکار اشاره می‌کنم که برای پردازش و انتقال احساسات منفی پیدا کرده‌ام:

۱. شما مجبورید این احساسات را بررسی کنید.

در مورد دیگران نمی‌دانم، اما وقتی احساس اضطراب یا ناراحتی می‌کنم، می‌خواهم که این احساس بد و منفی را تا جایی که ممکن است از خود دور کنم. اما نکته اینجاست: باید این احساسات را کاملا بررسی کنید تا بتوانید آن‌ها را آزاد کنید.

برای برخی از افراد، این کار ممکن است به سادگی ساکت و آرام نشستن در جایی امن و فکر کردن در مورد این احساسات باشد. هر چند که برای من بیشتر طول می‌کشد. برخی از روش‌های موثر برای رفع حس گیر افتادن در احساسات منفی و پردازش آن‌ها شامل روزانه نویسی، گفتگو با یک دوست معتمد و صمیمی (شخصی که با احترام با شما رفتار می کند) یا فقط گریه کردن می‌شود. (بله، گریه کردن راهی است که طبیعت ما برای احساس چیزی و رها کردنش دارد!)

می‌توانید مزایای روزانه نویسی را اینجا پیدا کنید.

اگر در یک فضای امن هستید، حتی می‌توانید جیغ بزنید، به بالش مشت بزنید یا کاغذی را پاره کنید. همه این کارها احساسات شما را به حرکت در می‌آورد و به شما کمک می‌کند تا از این وضعیت نجات پیدا کنید.

۲. برای آرام کردن خود از قرادادهای جسمی مثبت استفاده کنید.

این نشانه‌ها می‌تواند شامل نفس عمیق کشیدن، یوگا، چای داغ یا قهوه باشد. من شخصاً دوش آب گرم را ترجیح می‌دهم، چرا که علاوه بر آرامش‌بخش بودن تمیز‌کننده هم هستند. حتی می‌توانید از قدرت تجسم خود هم کمی استفاده کنید: هنگام دوش گرفتن، خود را تجسم کنید که احساسات منفی را با شستن از تن خود پاک می‌کنید و از بین می‌برید و احساسات مثبت‌تری را به خود جذب می‌کنید.

به حس های فیزیکی یا کارهایی که باعث می‌شود احساس تمرکز و آرامش بیشتری داشته باشید، فکر کنید. اگر هدف شما این باشد که هر زمان احساسات منفی شما را غرق می‌کند از آن‌ها استفاده کنید، بدن شما با این نشانه‌‌های فیزیکی را با بهبودی مرتبط می بینید و تقریباً بلافاصله احساس بهتری خواهید کرد.

۳. از عوامل محرک احساسات منفی دوری کنید.

می‌دانید چه چیزی به رهایی از احساسات منفی کمک نمی‌کند؟ منفی‌نگری بیشتر! مهم نیست که این حس از کجا می‌آید، یا اینکه چقدر می‌تواند درست باشد.

به رهایی از احساسات منفی مانند بهبودی زخم نگاه کنید. شاید برای مدتی روی پوست خراش و محلی دردناک وجود داشته باشد، اما اگر به محل زخم شدن دست بزنید ممکن است زخم دوباره باز شود و باید همه چیز را از نو شروع کنید (معمولاً حتی با درد بیشتری).

بنابراین هنگام برخورد با احساسات منفی، باید از عوامل استرس‌زا خودداری کنید.

من شخصاً سعی می‌کنم اخبار را پیگیری نکنم چون اکثر اوقات حاوی خبرهای بد و منفی است. همچنین سعی می‌کنم از افرادی که همیشه به دنبال چیزی برای شکایت هستند یا فقط روی نکات منفی تمرکز می‌کنند، دوری کنم. به افراد زندگی خود نگاه کنید و ببینید بعد از رفتن آنها چه احساسی دارید. ممکن است لازم باشد کمی تغییر در روابط خود داشته باشید.

و اگر دقیقاً نمی‌توانید از برخی افراد در زندگی خود اجتناب کنید، یاد بگیرید که مرزگذاری‌های سالمی را تعیین کنید.

۴. نیازهای اساسی خود را تامین کنید، نه فقط نیاز احساسی خود را.

می‌دانم که وقتی خیلی خسته هستم، غذای مناسبی نخورده‌ام یا استرس دارم، احساسات منفی بیشتری را تجربه می‌کنم. به نظر می‌رسد احساسات شما را مشغول می کنند و تحلیل می برند، اما عواطف در بدن شما با شما زندگی می‌کنند. پس مراقبت از جسم و روان اولین قدم است و اغلب تأثیرات شگفت‌انگیزی بر روی قلب و احساس شما نیز خواهد داشت.

برای کاهش استرس، خوردن وعده‌های غذایی سالم منظم، نوشیدن مقدار زیادی آب و خواب کافی و مدیتیشن (مراقبه) را امتحان کنید. این موارد اساسی است و به احتمال زیاد، یکی از موارد برای شما بیشتر از سایرین موثر خواهد بود. توجه داشته باشید که کدام کار باعث می‌شوند احساس مثبت یا نگرانی کمتری داشته باشید و روال معمول خود را تنظیم کنید.

۵. بر آنچه می‌توانید کنترل کنید، تمرکز کنید.

غالباً به این دلیل در یک احساس منفی گیر می‌کنیم، که به احساس بزرگ و طاقت‌فرسا تبدیل می‌شود، انگار اینکه ما باید کل دنیا را اداره کنیم یا اینکه هر کاری انجام می‌دهیم دنیا روی خوب خود را به ما نشان نمی‌دهد. معمولاً حقیقت جایی در این بین است.

بنابراین وقتی کاملاً خسته شدید: به خود یادآوری کنید که نمی‌توانید دقیقاً آنچه اتفاق می‌افتد را کنترل کنید و این بار را از دوش خود بردارید و سپس بپرسید: چه چیزی را می‌توانم کنترل کنم؟

و معمولاً در این زمان است که دیگر احساس ناتوانی نمی‌کنید و راهی به جلو خواهید یافت.

به یاد داشته باشید: اگر در زندگی فقط احساس مثبت و شادی داشته باشیم، زندگی کسل کننده خواهد بود. احساسات منفی وجود دارد تا شما را متعادل کند، به شما عبرت دهد و به شما کمک کند تا از اوقات خوش خود لذت ببرید. اما این بدان معنا نیست که شما باید در آنها گیر کنید.


آیا با اضطراب یا احساسات سخت دست و پنجه نرم می‌کنید؟ می‌تونید از طریق پناهگاه آدم‌های بسیار حساس با افرادی مثل خودتون آشنا بشید تا بهتون برای رفع این احساسات کمک کنند. منتظرتون هستیم...

نوشته: لورن استوارت

منبع:

https://introvertdear.com