بنیانگذار پناهگاه آدمهای بسیار حساس * مربی زندگی و موفقیت اچ اس پیها ---- پی اچ دی در متالورژی و علم مواد و یک آدم بسیار حساس... اینجا در مورد آدمهای بسیار حساس (HSP) اطلاع رسانی میکنم!
۱۰ نکته کلیدی که زندگی آدم بسیار حساس را تغییر میدهد!
نوشته انجل چرناف
ترجمه دکتر نسیم خوشدل
« آنان که میرقصند، در چشم کسانی که صدای موسیقی را نمیشنوند ،همیشه دیوانه به نظر میآیند...» نیچه
آدمهای بسیار حساس غالبا ضعیف و درهمشکسته تلقی میشوند. اما عمیق حس کردن نشانه ضعف نیست و بلکه مشخصه یک انسان براستی زنده و دلسوز است. این آدم بسیار حساس نیست که درهمشکسته است، این درک ناصحیح جامعه است که ظرفیت عاطفی (پذیرش این عمیق حس کردن را) ندارد!
بیان کردن احساس واقعی نباید باعث شرمندگی باشد! آنها که گاهی بیش از حد احساساتی و یا پیچیده توصیف میشوند همانهایی هستند که رویای دنیایی ملاحظهگر، مهربان و انسانی را زنده نگه میدارند!
هرگز از اینکه احساساتتان، لبخندتان و اشکهایتان براین دنیا نوری بتاباند شرمنده نباشید!
البته گفتنش بسیار راحت تر از عمل کردن است! چون بسیار حساس بودن میتواند خیلی گیجکننده باشد!
چرا انجام کارهای معمولی که دیگران به سرعت آنها را پیش میبرند انقدر شما را فرسوده میکند؟ چرا شما این همه بر روی جزییاتی که می بایست فراموش شود تامل می کنید؟ چرا ظرافتها برای شما اینچنین بزرگ هستند اما دیگران متوجه آنها نیستند!
اینطور به نظر می آید که شما بدون لایه محافظتی که دیگران دارند به دنیا آمدهاید. سعی میکنید پنهانش کنید، بیتفاوت باشید و حواستان را پرت کنید! اما اظهارنظر دیگران زرهتان را پاره میکند: بیش از اندازه به مسایل فکر میکنی! تو خیلی حساسی! قوی شو!
و شما میمانید و این سوال که من چرا اینطور هستم؟
حستان را می دانم! من در چهلسالگی به طور اتفاقی به عبارت آدمهای بسیار حساس برخوردم و باعث شد بفهمم چه شیرین است یکی از هزاران نفری باشی که میگویند تو این طور هستی؟ من هم همینطور!
از آن زمان فهمیدهام تعداد زیادی از آدمهای بسیار حساس از دیگران کنارهگیری میکنند! احساس میکنند که درک نمیشوند و متفاوتند! ومعمولا دلیلش را هم نمیدانند! این آدمها متوجه نیستند که یک خصوصیت ساده دارند که متفاوت بودن و ویژگیهایشان را توجیه میکند! و حتی یک اصطلاح علمی برایش وجود دارد sensory processing sensitivity (حساسیت پردازش حسی). دکتر الین ارون روانشناس و محقق تخمین زده است ۱۵ تا ۲۰ درصد آدمها سیستمهای عصبی دارند که محرکها را قویتر پردازش میکنند! عمیقتر فکر میکنند و عمیقتر احساس میکنند (فیزیکی و روحی) و به راحتی برانگیخته میشوند!
براساس تحقیقات من تعدادی از چهرههای موفق تاریخی بسیار حساس بودند، آلبرت انیشتین، مارتین لوترکینگ و استیو جابز از آن دسته هستند! من این را خبر خوبی میدانم که نشان میدهد ما آدمهای بسیارحساس بیاستعداد بهدنیا نیامدهایم.
اما وقتی نمیدانیم این حساس بودن را چطور کنترل کنیم خودمان را تحت فشار قرار میدهیم تا همپای دیگران باشیم. سعی میکنیم کارهایی بکنیم که دیگران آنها را به راحتی انجام میدهند و حتی از آنها بهتر باشیم! و این سرمنشاء مشکلات میشود!
زمانهایی هست که با همین موهبتمان، کارمان را به نحو احسنت انجام می دهیم، دانشجویان خلاق، کارمندان باوجدان و عضو فداکار خانواده هستیم. اما فشار آوردن بیش از توانمان به مرور عوارض خود را نشان میدهد! مشکلات پیاپی برای سلامتتان ، انفباض ماهیچه و احساس خستگی مداوم و کلافه بودن بیدلیل!
اگر این مسایل به نظرتان آشنا میآید، این ۱۰ نکته میتواند کمکتان کند کشمکشها را رها کنید و شروع به شکوفایی کنید:
۱.جستجو برای یافتن کسی یا چیزی که شما را تعمیر کند را متوقف کنید!
حساس بودن یک خصلت خلقی ست نه یک اختلال پزشکی! پس شما یک مشکل موروثی ندارید! اما متاسفانه به دلیل اینکه این موضوع یک حوزه جدید در مطالعات پزشکی و سلامت است خیلی از مشاورین در این مورد آگاهی ندارند.
هرچند آدمهای بسیار حساس بیشتر در معرض آلرژیها و حساسیت به مواد غذایی و شیمیایی و داروها هستند و همینطور بیشتر در معرض برانگیختگی و در نتیجه اضطراب هستند. اما حساس بودن احتیاج به درمان ندارد!
آدمهای بسیار حساس موفق فهمیدهاند که درهمشکسته نیستند! اگر ذهنتان از جستجوی راه حل برای از بین بردن آنچه نقض به نظر میرسد به سطوح آمده باید بدانید پاسخ همزیستی با طبیعت حساستان، درون خود شما نهفته است.
۲. (هرچند بار که لازم است) به خودتان بگویید شما فریبکار نیستید!
سندرم ایمپاستر* (Impostor Syndrome) منحصر به آدمهای بسیار حساس نیست. بسیاری از آدمهای با وجدان و موفق قربانی این ترس ناخوشایند هستند. اما برای آدمهای بسیار حساس ناراحتی شدید از اینکه مچشان گرفته شود همیشگی است.
چرا اینطور نباشد، وقتی شما تمام عمر فکر کردهاید متفاوت هستید و سعی کردهاید خودتان را با دیگران تطبیق بدهید؟ شاید اشکهایتان را وقت دیدن پیام بازرگانی تقصیر گرد و خاک انداخته باشید، یا در مسابقه دو محل کارتان ثبت نام کرده باشید در حالیکه از دو بیزارید و بعد به خاطر زمانی که طول میکشد تا بدنتان خودش را بازیابی کند شرمنده میشوید حتی اگر طوری بزرگ شده باشید که به حساسیت خود ببالید، بعید است از فشار فرهنگی که شما را مجبور میکند خود واقعیتان را پنهان کنید خلاص شده باشید.
آدمهای بسیار حساس موفق به این موضوع که مغزشان نسبت به ۸۰-۸۵٪ جمعیت ساختار متفاوتی دارد احترام میگذارند. اگر مرتب فکر میکنید باید کس خاصی باشید اما نیستید و باید کاری بکنید اما نمیتوانید، باید متوجه باشید گرانقدر دانستن دستآوردها و نقاط قوت منحصربفردتان اجازه میدهد راحتتر خود واقعیتان را حتی با اینکه متفاوت است نشان دهید.
* سندرم ایمپاستر یا نشانگان خودویرانگری یک پدیده روانی است که در آن افراد نمیتوانند موفقیتهایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان میدهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور میکند که لیاقت موفقیت را ندارد و فریبکار است. فرد مبتلا به این نشانگان، موفقیت خودش را در نتیجه خوششانسی، زمان مناسب یا فریب دادن دیگران میداند و این موضوع که فرد باهوش یا تلاشگر است توسط خودش مورد پذیرش قرار نمیگیرد...
۳. دنبال آدمهای شبیه به خودتان بگردید (و بدانید که تنها نیستید)!
احتمالا احساس متفاوت بودن و تنهایی میکنید. اما واقعیت این است که شما تنها نیستید. افراد بسیاری پیش از آنکه بفهمند تعدادی زیادی از آدمها آنها را درک میکنند، سردرگمی در انزوا را تجربه کردهاند. این افراد افزایش توانایی ناشی از حمایت افراد هم فکر را درک کردهاند و میخواهند آن را به دیگران هم منتقل کنند.
مهم این است که تا حد امکان با آدمهای بسیار حساس در حال پیشرفت و یا آنها که حداقل آماده پذیرش ممکنها هستند معاشرت کنید. آنها نهتنها فهمیدهاند که حساسیتشان را چطور مدیریت کنند، بلکه فهمیدهاند چطور قدرت فراوانش را به خوبی به کار بگیرند. این افراد میدانند احساس محصور بودن چه احساسیست و میتوانند تجربههای دست اولی ارائه کنند و خردی که به شما کمک کند حساسیتتان را در جهت منفعتتان به کار بگیرید.
آدمهای بسیار حساس موفق قدرت حساسیت بودن خودشان و دیگران را میستایند و از آن لذت میبرند. اگر احساس بیپناهی و درک نشدن می کنید، یک مربی، راهنما یا جمعی را پیدا کنید که شما را درک میکنند و این ارتباط را پرورش دهید.
۴. در هر شرایطی نکته مثبت پنهان را بیابید و آن را جذب کنید.
مغز یک فیلتر توانمند است که تجربهها و درک از واقعیت را شکل میدهد. اگر فکر کنید دنیا جای خطرناکی است مغز شما طوری کار میکند که شواهد خطر را شکار کند. اگر باور کنید جای دوست داشتنیی است، موقعیتهای دوست داشتنی را پیدا میکند. روی هر چیز بیشتر تمرکز کنید، آن را بیشتر دریافت میکنید.
هرچه محیطی که آدم بسیار حساس در آن قرار می گیرد منفیتر باشد بیشتر رنج میکشد و برعکس هرچه محیط مثبتتر باشد بیشتر رشد میکند (حتی بیشتر از دیگران).
افکار محرک سیستم عصبی شما هستند. یکی از مهمترین کارهایی که یک آدم بسیار حساس میتواند انجام بدهد تصدیق کردن اتفاقات و افکار منفی و بعد رها کردن آنها است (آنها را نادیده نگیرید، چون هرچه در مقابلشان مقاومت کنید بیشتر ادامه مییابند). خودتان را در افکار و موقعیتهای مثبت غرق کنید که احساس خوبی کنید و یا حداقل آرامبخش باشد و شما را تسکین بدهد.
آدمهای بسیار حساس موفق تصمیم میگیرند جهان را لبریز از فرصتهایی برای قدرشناسی ببینند و خود را در آن حسهای مثبت غرق میکنند. اگر خود را در مقابل احساسات و شرایطتان بیدفاع حس میکنید، باید درک کنید که افکار شما (و بارهای احساسی که برانگیختهاند) همیشه تحت کنترل شما هستند.
۵. نسبت به آنچه قبلا نقص میپنداشتیم بینش جدید پیدا کنیم.
موهبت حساس بودن شامل درک عمیق و یک حس غریزی در نظر گرفتن تمام زوایا و تبعات است. اما همین عمیق به جزییات پرداختن باعث میشود با تحریکهای بی حاصل خسته و فرسوده بشوید. و وقتی دلیلی برای این طور احساس کردن و رفتار کردن نمییابید، راحتتر است آن را به عنوان نقص سرزنش کنید.
در حقیقت این ؛ضعفها ؛ نیازهای پاسخ داده نشده و موهبتی منحصر به فرد است که باید پرورش پیدا کند. با بازبینی گذشته و پرورش حالتان، خودتان را برای موفقیت در آینده آماده میکنید!
آدمهای بسیار حساس موفق تعاریف قدیمی را در روشنایی درک عمیقشان از بسیارحساس بودنشان بازنگری میکنند. اگر بسیار حساس بودن و بخشهای نادیده گرفته شده وجودتان شما را درگیر کردهاند، سعی کنید روی دیگر سکه را درنظر بگیرید آنجا بهترین نقاط قوت خود را مییابید. حس غریزی درونی، دید، هوشیاری و این فهرست ادامه دارد...
۶. با خودتان با شفقت رفتار کنید.
به عنوان یک آدم بسیار حساس شما بسیار دلسوز هستید، آنقدر که قرار دادن راحتی و نیازهای دیگران پیش از نیازهای خودتان جزیی از وجود شماست. مهمتر از آن شما اغلب بزرگترین منتقد خودتان هستید. خودتان را به شدت تحت فشار قرار میدهید و بعد با خودتان برای نرسیدن به هدف بد رفتاری میکنید. شما خودتان را طوری نقد میکنید که هرگز در خیالتان هم دیگران را آنطور قضاوت نمیکنید.
کنترل کردن منتقد آزاردهنده درونتان برای اینکه با خود مهربانی کنید ضروریست. اما برخلاف باور معمول نباید بیرحمانه نادیدهاش بگیرید. یکی از موهبتهای شما تفکر عمیق است چرا آن را نپذیرید؟ کنترل را با گوش کردن به افکارتان بدون اینکه آنها را قضاوت کنید (بهرحال گوهر خرد میتواند در عمق وجودتان نهفته باشد) و بعد روی افکاری تمرکز کنید که عواطف مهربانتر و دوست داشتنی را در بدنتان برمیانگیزد. از آن جایگاه با احساس بهتر، بهتر میتوانی رفتارهایی را برای مراقبت از خودتان و دیگران برگزینید. آدمهای بسیار حساس موفق همان شفقتی را که در ابرازش به دیگر خوب هستند به خودشان نشان میدهند. در ابتدا ممکن است خودخواهانه یا بیهوده به نظر برسد اما اینطور نیست. اگر منتقد درونتان ارزش آنچه هستید را پایین میآورد پاسخش را با دوست داشتن خود بدهید. چارهاش همین است.
۷. مرزهای سالم خلق کنید نه دیوارهای محکم عاطفی!
ما با این فرهنگ زندگی میکنیم که برای جملهی " قرص مسکن بخور و ادامه بده" خیلی بیشتر از حساس بودن ارزش قایل است. ما با شنیدن این بزرگ میشویم که نابرده رنج گنج میسر نمیشود، آنها که بقاء از آن کسانیست که آمادهترند ؛ زندگی عادلانه نیست - به آن عادت کنید. " ما کسانی را که برای چیره شدن بردشواریها ممارست میکنند تحسین میکنیم.
به عنوان یک آدم بسیار حساس واکنش ناخودآگاه شما به مسائل میتواند ثابت ماندن یا تلاش برای قوی شدن باشد. دیوارهایی میسازید که شما را از آزرده شدن حفظ کنند. دیوارهای عاطفی مانند سرکوب احساسات یا ایجاد آشوب برای منحرف شدن از دلایل اصلی رنج. دیوارهای جسمانی مانند پنهان شدن پشت اضافه وزن. دیوارهای روحی مثل مصرف مواد مخدر و الکل برای خاموش کردن احساسات!
یا ممکن است اجازه بدهید تمام مرزهایتان یکباره از بین برود، این گونه به صورت ناخودآگاه انرژیهای دیگران را جذب میکنید و احساس میکنید عواطف و حوادثی که پیشبینیشان نکردهاید شما را میبلعند. سعی میکنید با بیش از اندازه فکر کردن راجع به همه چیز از احساسات فرار کنید. بیوقفه برنامهریزی، جستجو و تحلیل میکنید. در حالیکه ارتباطتان را با حس درونیتان از دست دادهاید. در این فرایند کار بیش از اندازه را با وجدان و بیش از اندازه یکی انگاشتن را با همدلی و بیش از اندازه تحمل کردن را با دلسوزی اشتباه میگیرید. بعد خودتان را سرزنش میکنید که میدانستید باید مرزهای بهتری داشته باشید. این یک چرخه معویب است.
آدمهای بسیار حساس موفق مرزهای شخصی ملایم اما محکمی برای خود در نظر میگیرند. اگر در تکاپو هستید که نیازهایتان را بر دیگران مقدم بدانید (که بر خلاف طبیعت آدمهای بسیار حساس است) آگاهانه تصمیم بگیرید، مهارت نه گفتن با محبت و احترام را تمرین کنید، زمانهایی جهت بازیابی انرژی برای خودتان ایجاد کنید و تصمیم بگیرید راجع به آن حس خوبی داشته باشید.
۸. به بدنتان گوش کنید (تا از معلق بودن بین حد نهایی احساساتتان جلوگیری کنید).
افراد بسیار حساس زیادی پیغامهایی را که از بدنشان دریافت میکنند نادیده میگیرند. پیغامها را خاموش میکنند تا کلافه نشوند یا به نیازهای دیگران به جای نیازهای خودشان توجه میکنند تا آنچه از آنها توقع میرود را انجام دهند. ّآشنا به نظر نمیآید؟
اینطوری شما مثل پاندول در حال تاب خوردن هستید. بیش از اندازه، کمتر از حد. خیلی تند، خیلی آهسته. خیلی درونگرا، خیلی برونگرا. عقب و جلو میان برانگیختگی و بیحوصلگی، رژیم گرفتن و پرخوری کردن، ورزش سنگین و بعد روزها استراحت برای بازیابی توان و الی آخر.
آدمهای بسیار حساس موفق به احساس فیزیکی بدنشان توجه میکنند. آنها میپذیرند که این همیشه راحت نیست اما به بدنشان اعتماد میکنند تا راهنماییشان کند. اگر عادت کردهاید از احساسات فاصله بگیرید و یا از نقطه بر انگیختگی عبور میکنید، تشخیص نشانههای دقیق بدنتان برای برانگیختگی را بیاموزید. به این ترتیب زمان کمتری را خارج از تعادل میگذرانید و بیشتر اوقات در محدوده مطلوب سیستم عصبیتان نوسانهای ملایم خواهید داشت.
۹. عادتهای سالم هماهنگ با نیازهایتان طراحی کنید.
ساعتهای طولانی کار و بعد از آن ورزش سنگین در باشگاه و اوضاع بهم ریخته خانه در حالیکه رژیم بد غذایی و خواب کم هم تشدیدشان می کند به تدریج گریبانتان را میگیرد. دام سادهای است زیرا شما فقط میخواهید طوری زندگی کنید که میبینید بیشتر آدمها زندگی میکنند.
علاوه بر این ، برخی از عادتهای به ظاهر سالم به سیستم عصبی آدم بسیار حساس ضربه میزند- مانند غذاهای "سالم" که به شدت با قند و مواد افزودنی مصنوعی پر و پردازش شدهاند، یا ورزش شدید که برایش زمان بهبودی کافی در نظر گرفته نشده باشد. اگر برانگیختگی بیش از حد یا بازیابی نامناسب داشته باشید با خطر ابتلا به بیماریهای مزمن روبروهستید (خیلی از آدمهای بسیار حساس این موضوع را از سختترین راه یاد گرفتهاند). از سوی دیگر اگر از خودتان بیش از اندازه محافظت کنید، استعدادهایتان را بروز نمیدهید و این موضوع هم می تواند باعث اضطراب و بیماری بشود.
آدم های بسیار حساس موفق عادتهایی را تمرین میکنند که باعث شکوفایی آنها میشود. اگر با میزان انرژی و سلامتی کشمکش دارید. عاداتی را در اولویت قرار بدهید که این قسمت زندگی را تقویت کند (مثل خواب بیشتر و زمان تنهایی بیشتر) و آن عادتهایی که شما را برانگیخته میکنند و باعث تحلیل رفتنتان میشود را محدود کنید ( مثل فعالیتهای شدید ورزشی حتی اگر در اصطلاح سالم نامیده میشوند).
۱۰. از خاموش کردن حساسیتتان دست بردارید.
بعد از یک عمر بمباران شدن با محرکها شما به خوبی یاد گرفتهاید که حساس بودن را از ضمیر ناخودآگاه خود بیرون برانید. بیتوجهی به حسهای پایانناپذیر، برای اینکه وانمود کنید برایتان کوچکترین اهمیتی ندارد. کمرنگ کردن احساسات شدید (خوب یا بد) تا فکر نکنید بر روی ترن هوایی هستید. سرکوب کردن عواطف تا کلا از حس کردن هر چیز اس خلاص شوید.
این مکانیزم دفاعی ممکن است ضمیرخودآگاه شما را منحرف کند، اما نمیتواند جسم بسیار حساس شما را گول بزند. این در سلامتیتان، روابطتان، شغلتان و تمام جنبههای زندگیتان رخنه میکند و یا تنشی را در درون ایجاد میکند که بالاخره سر باز میکند.
آدمهای بسیار حساس موفق کنترل کردن را رها میکنند. وقتی انرژی را که صرف نگهداشتن خودتان میکنید آزاد کنید، هدایای حساس بودن را آزاد میکنید: همدلی، خلاقیت و شادی زیاد و اجازه می دهید استعداد واقعیتان شکوفا شود.
حرف آخر
همینطور که دارید روی نکات بالا کار میکنید، به یاد داشته باشید کلید رشد به عنوان یک آدم بسیار حساس، بیش از هر چیز این است که بدانید حساس بودن با تمام چالشها و قوتهایش کاملا طبیعیست.
از ذهن ژرفنگرتان استفاده کنید تا به ادراک عمیق دست یابید و با خودآگاهی بر اتفاقات مثبت و ممکنها تمرکز کنید.
از جسم بسیار حساستان استفاده کنید تا متوجه عواطف و حسهایتان بشوید و تا جای ممکن در محدوده بهینه برانگیختگیتان بمانید.
از آگاهی ژرف خود استفاده کنید و با هرچه شما را در هم میشکند رقصان باشید، حتی اگر برای خیلیها عجیب و غریب باشد. به یاد داشته باشید جایی کسان دیگری در حال رقصیدن با شما هستند.
نوبت شماست!
چه چیز به شما به عنوان یک آدم بسیار حساس کمک می کند رشد کنید؟ نظرتان را بنویسید.
منبع:
https://www.marcandangel.com/2015/07/22/10-life-changing-tips-for-highly-sensitive-people/
مطلبی دیگر از این انتشارات
برونگرای بسیار حساس
مطلبی دیگر از این انتشارات
مراقبت از خود دقیقاً یعنی چی کار کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرواز با قلم؛ نوشتن درمانی برای آدمهای بسیار حساس