بنیانگذار پناهگاه آدمهای بسیار حساس * مربی زندگی و موفقیت اچ اس پیها ---- پی اچ دی در متالورژی و علم مواد و یک آدم بسیار حساس... اینجا در مورد آدمهای بسیار حساس (HSP) اطلاع رسانی میکنم!
۶ چالشی که هر رهبر بسیار حساس باید با آن روبرو شود!
نویسنده: ملیسا نوئل رنزی
برگردان: دکتر نسیم خوشدل
مقدمه مترجم
وقتی این مقاله را برای ترجمه انتخاب کردم تصویر جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزلند، تمام مدت جلوی چشمم بود. او برای من مصداق یک رهبر بسیار حساس موفق است. هر کجا اتفاقی بیافتد او از همه به صحنه نزدیکتر است با تمام وجود با مردم کشورش همدلی میکند، گاهی چشمانش پر می شود اما در برنامه هایش بسیار راسخ و جدی است، در مصاحبهاش با گاردین میگوید:
رهبران سیاسی هم می توانند همدل باشند و هم قوی!
و درباره پیوستنش به حزب کارگر نیوزلند در ۱۷ سالگی میگوید:
من وقتی نوجوان بودم به حذب سیاسی پیوستم و دلیلش این نبود که فکر میکردم برای سیاست به دنیا آمدم، در حقیقت فکر میکردم که زندگی سیاسی باید زندگی سختی باشد. به این دلیل وارد سیاست شدم که از آن جوانهایی بودم که فکر میکنند باید دنیا را تغییر دهند، حتی در کوچکترین ابعاد، احساس میکردم کاری میکنم که تغییر ایجاد میکند.
و اما مقاله؛
بیایید ببینیم یک رهبر بسیار حساس با چه چیزهایی دست و پنجه نرم میکند:
بسیاری از آدمهای بسیار حساس به طور طبیعی رهبر هستند. به عنوان یک آدم بسیار حساس شما یک نگاه منحصربه فرد به دنیا دارید، که محتملا با سطح بالایی از هوش اجتماعی و تفکر عمیق همراه است.چه متوجه باشید یا نباشید ،احتمالا توانایی الهام بخشی به دیگران و جمع کردن دیگران در کنار هم را دارید. در مورد خصوصیت رهبری در آدمهای بسیار حساس خواندن این مقاله خالی از لطف نیست.
اما درعین حال رهبر بسیار حساس بودن با چالشهای واقعی همراه است که میتواند منجربه حس درهم شکستگی شود. این به خصوص وقتی صدق میکند که شما یک عمر پیامهای اشتباه در مورد مفهوم رهبر بودن دریافت کرده باشید.
یک الگویی به خورد شما داده شده که میگوید رهبرها اعتماد بنفس خیلی قوی دارند، از جذبه بسیار قوی برخوردارند و توانایی سریع فکر کردن دارند. اینها تواناییهایی هستند که در جامعه بسیار با ارزشند، بنابراین ممکن شما را از اینکه خود را رهبر بدانید دور کنند یا وقتی کم ارزش تلقی میشوید احساس ناامیدی کنید.
این حتی برای آدمهای بسیار حساس که در نقشهای رهبری را بر عهده گرفتند هم اتفاق میافتد. باید اعتراف کنم یک بخشی از من در دام این تفکر محدود از رهبری میافتد و وقتی این اتفاق میافتد در مورد خودم تردید میکنم. و تردید این سوال را پیش میآورد که آیا من اصلا توانایی رهبری دارم.
بیست سال طول کشید تا باورهای محدود کننده در مورد رهبر بودن را کنار بگذارم و بپذیریم مهارتهای مهمی را به عنوان یک آدم بسیار حساس در کارم ارائه میدهم.
برخلاف تفکر متداول من فکر میکنم آدمهای بسیار حساس رهبران بسیار خوبی خواهند بود. لازم نیست ازبرعهده گرفتن نقش رهبری بترسیم و من به راستی اعتقاد دارم موهبتهای ما آدمهای بسیار حساس اجازه میدهد رهبرهای بسیار حساس تغییرات مثبت ایجاد کنند.
بگذارید به چالشهای رهبران بسیار حساس نگاهی بیندازیم و ببینیم چطور در حین اینکه برای نقاط قوت مادرزادیمان فضای رشد ایجاد میکنیم این چالشها را هم به طور موثر مدیریت کنیم!
۶ چالش رهبران بسیار حساس و چگونگی مدیریت آنها
۱. ممکن است کلا در برابر رهبری کردن مقاوت کنید!
حتی اگر شما همین حالا در نقش رهبری هستید ممکن است بخشی از وجودتان در مورد تواناییهایتان تردید داشته باشد. و اگر پیش از این رهبری نکردهاید شاید فکر کنید کار شما نیست، یا فقط افراد خیلی خشن برای رهبری پا پیش میگذارند. شاید این را در محیط کار، در سیاست، در سازمانهایی که به آنها تعلق دارید و یا حتی انجمن والدین یا معلمهای مدرسه فرزندتان برداشت کرده باشید.
به سادگی میشود دلیلش را فهمید. نه تنها دیگران در این زمینه متعصب هستند، بلکه مسئولیتهای رهبری میتواند گاهی آدمهای بسیار حساس را در هم بشکند. مخصوصا اگر دوست نداشته باشید در مرکز توجه قرار بگیرید (که برای برخی آدمهای بسیار حساس متداول است، اما نه برای همه) ترجیح میدهید که پشت صحنه باشید.
چطور بر این موضوع چیره بشوید؟
*نسبت به پذیرفتن نقش و تواناییهایتان متعهد باشید.
میتوانید رهبران حساسی که میستایید را تشخیص بدهید؟ میتوانید رهبران دلسوز را تشخیص بدهید، حتی اگر مطمئن نیستید که بسیار حساس هستند. من روث بدر گینزبرگ را یک رهبر با هدف مشخص و تفکر استراتژیک و پایداری دلیرانه میبینم. او محتاط و متین و در عین حال بسیار قویست. شما چطور؟ این نقاط قوت را در خودتان میبینید؟
به این مثالها توجه کنید تا به صورت خودآگاه نیاز به شبیه شدن به آدمهای غیرحساس را کنار بگذارید. در عوض فکر کنید چه راههایی ویژهای وجود دارد که بسیار حساس بودنتان کمک میکند به عنوان یک رهبر ظاهر شوید. این نقاط قوت را بنویسید و در جسمتان حسشان کنید.
به خاطر داشته باشید: پذیرش نقشتان به عنوان رهبر عمل مغرورانه و یا قدرت طلبانه نیست. بلکه به نفع آنهایست که به راهنمایی نیاز دارند. وقتی در ابتدا مدیریت اقامتگاهها را آغاز کردم، هنگام غذا عمدا از نشستن بر صندلی سر میز خودداری میکردم. برای قرار دادن خودم در صندلی قدرت مقاوت میکردم برای اینکه نمی خواستم آنطور دیده شوم. اما بهترین نیتها لزوما بهترین تاثیرات را ایجاد نمیکنند. چندین بار پیش آمده، یک مهمان با شخصیت قویتر هدایت انرژی بقیه مهمانان را به دست گرفته است. به مرور زمان یاد گرفتم به عنوان یک رهبر بسیار مهم است که به موقعیت خودم احترام بگذارم تا بتوانم به مهمانانم احترام بگذارم.
شما میتوانید محکم و لطیف رهبر بودنتان را بپذیرید. این همیشه سر میز نشستن نیست، اما من به اینکه چگونه میتوانم با هوشیاری که همراه بسیار حساس بودن هست برا اطمینان از یک محیط عالی برای همه بیشتر آگاهم.
۲. برای تصمیم گیری کشمکش دارید!
یکی از چهار خصوصیت منحصر به آدم های بسیار حساس عمق پردازش است. این به این معنی است که شما عمیق فکر میکنید، اما به زمان احتیاج دارید تا اطلاعات دریافتی را تحلیل کنید و این میتواند تصمیم گیری را سخت کند.
آدمهای بسیار حساس ظرافتها و نتایج راههای مختلف را میبینند و ممکن است در تحلیلها و تصمیمات از ترس انتخاب گزینه غلط گیر کنند.
چطور بر این مشکل غلبه کنید؟
*راههای جدید تصمیمگیری را بررسی کنید.
احتیاطی که آدمهای بسیار حساس دارند اگر باعث سکون آنها نشود یک مزیت بزرگ است. با این سوال شروع کنید که آیا این یک تصمیم بزرگ است یا کوچک. برای تصمیمهای کوچک ممکن است بهتر باشد با برقراری تعادل میان طبیعت نکتهسنج خود و تصویر بزرگتر جلوی بیش از اندازه فکر کردنتان را بگیرید. درست و غلط را رها کنید و گزینه«به اندازه کافی خوب» را انتخاب کنید.
برای تصمیمگیریهای بزرگتر به خودتان زمان کافی برای پردازش بدهید. فقط با هوشتان پردازش نکنید. شما ممکن است مهارت تحلیلی قوی داشته باشید اما شما احساسگر هم هستید. از خودتان بپرسید راجع به این تصمیم چه احساسی دارید و ازاین طریق رابطه برقرار کردن با واکنشهای بدنتان و همینطور عمق وجودتان را تمرین کنید.
بعضی از تصمیمها نه تنها به زمان احتیاج دارند بلکه به مشارکت آدمهای دیگر نیز احتیاج دارد! بدانید چه وقت کمک بگیرید. آدمی که جواب سریع میدهد ممکن است بهترین راه حل را ارائه ندهد اما راه جدید برای فکر کردن به موضوع را نشانتان بدهد که کمک کند اولویتهایتان را دریابید.
۳. احتیاج به زمان دارید تا افکارتان را بیان کنید.
اینکه شما خیلی عمیق فکر میکنید یعنی برای ابراز افکارتان به زمان احتیاج دارید و همیشه هم نمیدانید چقدر زمان لازم دارید. مثلا زمانهایی وجود دارد که من فکر میکنم افکارم را پردازش کردهام اما افکاری توی سرم چرخ میخورند که وقتی بیرون میآیند در جملات پیوسته قرار نمیگیرند. وقتی آدمهای بسیار حساس قبل از پردازش افکارشان حرف میزنند ایدههایشان ممکن است درست مطرح نشود، که ممکن است باعث شود بیشتر نسبت به خودتان تردید کنید.
و اگر فکر کنید رهبران برای همه چیز توی آستینشان پاسخی دارند این سختتر میشود، اما مطمئنا اینطور نیست!
چطور بر این مسئله غلبه کنید؟
*به خودتان و بقیه اجازه بدهید برای پردازش وقت داشته باشید.
یکی از چیزهای مهمی که باید به عنوان یک آدم بسیار حساس به یاد داشته باشید این است که وقتی به خودتان برای پردازش افکارتان وقت میدهید راهتان را در بین ایده ها و ارزشهایتان بهتر هدایت میکنید. بنابراین برای پردازش افکارتان وقت صرف کنید اما مراقب تمایلات ترسناکی که می خواهند ایدههایتان را در انزوا نگهدارند باشید. خیلی مهم است که نظراتتان را به اشتراک بگذارید.
شما تنها نیستید- احتمالا آدمهای دیگری هم وجود دارند که قبل از حرف زدن نیاز به زمان دارند. من وقتی اقمتگاه را اداره میکنم مهمانان ترغیب میکنم به خودشان اجازه شرکت در انتخاب بدهند. اذعان میکنم که بیان افکارم برای من هم مشکل است تا دیگران هم به یاد داشته باشند که میتوانند وقت داشته باشند و هیچ چیز نباید کامل باشد. به عنوان یک رهبر میتوانید فضا را از «حاضرجواب بودن» به «وقت کافی برای تحلیل اشکالی ندارد» منتقل کنید.
۴. وقتی به همه چیز توجه دارید خسته میشوید.
شما متوجه اضطراب دیگران میشوید و حسش میکنید. همچنین وقتی رهبران دیگر خودخواه و یا بیاحساس میشوند شما متوجه میشوید.
اما این فقط آدمها نیستند که شما را در هم میشکنند. برانگیختگی تحت تاثیر محرکهای محیط و تمام اطلاعاتی که در مفز حساستان حمل می کنید- همه میتوانند باعث خستگی و مشکل در تمرکز شود.
چطور بر این موضوع چیره شوید؟
*از قدرت ریزبینی و توجه به جزییاتتان استفاده کنید تا از خودتان و زیر دستهایتان مراقبت کنید.
احساس کردن همه چیز میتواند انرژیتان را تحلیل ببرد با این حال یک نقطه قوت محسوب میشود. شما موشکاف هستید و متوجه اشتباهاتی میشوید که دیگران متوجهشان نمیشوند.
شما میتوانید از این ریزبینیتان استفاده کنید و پویایی گروه را بسنجید، نقاط قوت دیگران را تشخیص دهید و حس کنید چه زمانی ساکتترها باید به گونه دیگری ارتباط برقرار کنند و چه وقت صداهای محکم بلند درست نمیگویند. با جمع آوری این نکات ریز شما این فرصت را دارید تا دیگران را قدرتمند کنید و کمک کنید که دیده و شنیده شوند.
در عین حال به همان اندازه مهم است که برای خودتان زمان خاموشی و مرزگزاری داشته باشید تا از پا در نیایید. الین ارون در کتاب آدم بسیار حساس در مورد تعادل در بودن در دنیا و بیرون آن صحبت میکند. به عنوان یک آدم بسیار حساس مهم است که بدانید چقدر زمان درون و بیرون احتیاج دارید تا سلامت بمانید. برای زمان هایی که میدانید تحریک آمیزند هستند با استراحت دادن به خود آماده شوید.
۵. ممکن است احساس کم ارزشی کنید.
میدانم که مهارتهای رهبری شما به نظر نامرئی و غیرقابل ارزیابی میرسد. درست است که چون فرهنگ ما جسارت (تا حد رودرویی) را میپسند آدمهای غیر حساس ممکن است در ابتدا برای راهکارهای شما ارزشی قائل نباشند. یا شاید این تجربه را دارید که ایده ای که به اشتراک گذاشته اید نا دیده گرفته شده و همان ایده از یک شخصیت پر سر و صداتر و حق به جانبتر مورد تقدیر قرار گرفته است.
چطور بر این مسئله غلبه کنید؟
*هدف خود را به یاد داشته باشید و به خودتان اعتماد کنید
اجازه ندهید الگوی اجتماعی ارزش شما را تعیین کند. به هدف خودتان باز گردید، دلیل آنچه انجام میدهید چیست؟ به نقاط قدرت خود فارغ از اینکه به شما بها داده شده است یا نه اعتماد کنید. شانس زیادی هست که آدمها جادوی شما را حس میکنند حتی اگر همیشه تایید شفاهی دریافت نکنید.
به این مثال توجه کنید: به تازگی یک اقامتگاه برای دوستان غیرحساسم که از من بسیار بیشتر برونگرا و پرانرژی هستند هماهنگ کردم. من خودم را در حضور آدمهای با شخصیتهای جسور منقبض میکنم و این در آن سفر اتفاق افتاد. در عین حال برنامهریزی دقیقم را میدانستم. ارتباط آرام اما محکم و به توجه به هر فرد مشهود بود. نزدیک به پایان سفر خانومی من را معمار این تجربه خوب خطاب کرد و توانایی من را برای گوش کردن به همه برای اینکه بهترین تجربه را داشته باشند ستود. به عبارت دیگر: نقاط قوت من تفاوت ایجاد کرده بود و بعضی از افراد متوجهاش شده بودند، هرچند من در مرکز توجه گروه نبودم.
مطمئنا در شرایط بیشماری تواناییهای من بیتوجه ماند، اما آن هم اشکالی ندارد چون میدانم سبب رسیدن به هدف بزرگتری میشوند.
رهبر حساس روی نتیجه تمرکز میکند نه بهدست آوردن اعتبار.
۶. همیشه احساس می کنید کارهای بیشتری برای انجام دادن هست.
آدمهای بسیار حساس در مورد کارشان در دنیا بسیار پرشور هستند، چه شغلشان باشد و یا فعالیتهای اجتماعی، خیریه، یا پروژه های جانبی.
وقتی میکوشید منصف باشید، از دیگران پشتیبانی کنید و همزمان خلاق و استوار (ثابت قدم) باشید ممکن است یک احساس غر زدن داشته باشید که باید کارهای بیشتری انجام دهید، خیلی بیشتر. خاموش کردن ذهن همواره فعال میتواند یک چالش واقعی باشد.
چطور با این موضوع کنار بیایید؟
*از خودتان بپرسید چطور از دوستی که این مشکل را دارد حمایت میکنید.
به عنوان یک آدم بسیار حساس تمایل شما به خدمت به جهان با روشهای خلاق یک توانایی مهم حساس است اما فراموش نکنید آنچه تاکنون برای افراد و محیط اطرافتان به ارمفان آوردید را تصدیق کنید. لازم نبود هیچ کدامشان را انجام بدهید. همهاش لازم نیست همین حالا اتفاق بیافتد. میتوانید کمک بگیرید.
وقتی فهمیدید که بیش از اندازه عمل میکنید، از خودتان بپرسید چطور دوست نزدیکی را که در این شرایط باشد پند میدهید.
به احتمال زیاد برایشان دلسوزی میکنید و به آنها یادآوری میکنید که تا همین حالا چقدر کار انجام دادهاند. به آنها اجازه میدهید استراحت کنند، یا فقط روی یک چیز تمرکز کند.
مکث کنید و نسبت به خودتان هم چنان شفقتی نشان بدهید این کمکتان میکند به عنوان یک رهبر آرام ظاهر شوید و این در زمان طولانی تغییرات بیشتری ایجاد میکند.
یک رهبر حساس رهبری دوست داشتنی است.
آدم بسیارحساس عزیز، یادتان باشد:
نیاز بینهایتی به روش رهبری شما وجود دارد.
درست مانند یک بوم سفید که منتظر است قلمموها و رنگهای گوناگون را بر سطحش بکشید.
منتظر تا ممکنها را بیابید، برنامه ها را شکل بدهید و راهکارهای تازه را کشف کنید و اگر لازم شد تغییر مسیر بدهید.
انرژی حساس شما هدیهای برای دنیاست. اگر بپذیریدش میتوانید آن رهبر کمیابی باشید که مهربان و لطیف است. این نعمت را اهدا کنید و دیگران را رهبری کنید. فقط لطفا با خودتان هم مهربان و لطیف باشید.
مقالات بیشتر در مورد آدم بسیار حساس را میتوانید در انتشارات پناهگاه آدمهای بسیار حساس اینجا بخوانید:
ما یه اجتماع هستیم که تلاش میکنیم درباره آدمهای بسیار حساس مقالههای خوب تهیه کنیم. در انتشارات پناهگاه ما اطلاعات ارزشمندی درباره آدمهای بسیار حساس پیدا خواهید کرد.
منبع:
https://highlysensitiverefuge.com/hsp-leaders-challenges/
مطلبی دیگر از این انتشارات
از بابانوءل و پری دندون و پیترپن و بند انگشتی تا دنیای خاکستری بزرگسالی:
مطلبی دیگر از این انتشارات
آدم های امن
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا آدمهای بسیار حساس از برنامههای شلوغ و شتابزدگی متنفرند؟