نویسنده، مترجم و پادکستر
فروختن استارتاپ به یک شرکت بزرگ چه معنی خواهد داشت؟
فروختن در بسیاری موارد برای بعضی افراد معنی خوبی ندارد. آنها فکر میکنند اگر چیزی که برای سرمایهگذاری کنار نگذاشتهاند را بفروشند، یک قدم رو به عقب برداشتهاند یا چیزی از دست دادهاند. این انگاره اگر دربارهی یک استارتاپ یا یک ایدهی درست حسابی باشد، اوضاع وخیمتر میشود.
فرض کنید شما یک استارتاپ دارید تا که نسبت به پیشبینیها وضع خوبی دارد و اوضاع در حال پیشرفت است. استارتاپ شما آنقدر بزرگ نیست اما نسبت به سرمایهای که دارید و برنامهریزی که داشتهاید، جای درستی ایستادهاید. چنین استارتاپی در دستهی استارتاپهای موفق طبقهبندی میشود. خیلی سخت نیست که پیشبینی کنیم این استارتاپ اگر سرمایهگذار بزرگتری پیدا کند، پیشرفت چشمگیری خواهد کرد.
حالا تصور کنید در چنین شرایطی یک شرکت بزرگ (حداقل بزرگتر از استارتاپ شما و نه لزوما گوگل) به شما پیشنهاد میدهد استارتاپ خود را به او بفروشید و بخشی از زیرمجموعههای این شرکت باشید. چه واکنشی نشان میدهید؟ این شرکت بزرگ به نظر شما یک گرگ گرسنه میاید که کمین کرده تا برهی خوشگوشت شما را به دندان بکشد؟ یا این پیشنهاد را منطقی و به نفع آیندهی کاری خود و مجموعهتان میبینید؟
در آخرین اپیزود از پادکست ایدهکست دربارهی این فرایند مفصل صحبت کردیم.
اینجا قرار است ۵ موقعیت مشابه بزرگ را در اکوسیستم جهانی بررسی کنیم. موقعیتهای مشابه بزرگ یعنی شرکتهای بزرگی که یک استارتاپ، یک ایده یا یک شرکت دیگر را در مجموعهی خود ادغام کردند. این ادغامها همیشه موفق نبودهاند اما بررسی آنها چشمانداز خوبی به ما میدهد:
دل و EMC
دل یکی از بزرگترین شرکتهای کامپیوتری دنیا به شمار میرود. اوضاع برای آنها در سالهای اخیر چندان خوب پیش نمیرود. رقابت با غولهای چینی و رقبای اروپایی و آمریکایی کار را برای این شماره یک سابق بازار کامپیوتر سخت کرده.
دل سال ۲۰۱۵ دست به جیب شد و شرکت EMC آمریکا را با رقم خیره کنندهی ۶۷ میلیارد دلار خرید. EMC یک شرکت معتبر در زمینهی مدیریت اطلاعات بود. EMC با هیچ معیاری یک شرکت نوپا یا یک استارتاپ کوچک نبود به همین دلیل دل مجبور شد بزرگترین قرارداد تاریخ را به مالکان آن پیشنهاد کند.
از انعقاد این قرارداد ۵ سال گذشته و EMC کمک بسیار زیادی به بهبود شرایط دل کرده.
آواگاو و برودکام
چند ماه قبل از اینکه دل آن رقم سرسامآور را برای خرید EMC هزینه کند، آواگو این غول دنیای نیمههادیها بود که با ۳۷ میلیارد دلار برودکام را خرید و بزرگترین قرارداد تاریخ تا آن روز را ثبت کرد.
برودکام یکی دیگر از شرکتهای مهم فعال در حوزهی نیمههادیها بود. فناوریهای اختصاصی و رقابت شدید شرکتها در این حوزه باعث میشود شرکتهای بزرگ خیلی زود سراغ خرید شرکتهای دیگر بروند تا بتوانند امکانات و دستاوردهای آنها را به کار بگیرند.
برودکام، شرکت حاصل از ادغام این دو شرکت تلاش کرد کوالکوم دیگر غول حوزهی نیمههادیها را با رقم باورنکردنی ۱۲۱ میلیارد دلار بخرد اما موفق نشد.
برودکام حالا یکی از ۵۰۰ شرکت با ارزش بازار بورس نیویورک است.
آی بی ام و رد هت
رد هت یکی از غولهای بزرگ حوزهی نرم افزارهای متن باز به شمار میرفت. تصور اینکه چنین شرکت عظیمی روزی در یک شرکت دیگر ادغام شود تا سال ۲۰۱۸ دور از ذهن بود تا اینکه IBM مجبور به رقابت با مایکروسافت شد. مایکروسافت با خرید گیت هاب، قدم بسیار بزرگی در رهبری اکوسیستم نرم افزارهای متن باز برداشت. همین مسئله باعث شد IBM سراغ رد هت دیگر غول این حوزه برود. ۳۴ میلیارد دلار نقد، رقمی نبود که کسی حتی مدیران رد هت آن را رد کنند.
خرید رد هت پازل یک سالهی IBM در حوزهی فناوریهای ابری را تکمیل کرد. این شرکت حالا به لطف رد هت و چند پلتفرم میلیارد دلاری دیگر، یکی از رهبران اصلی این حوزه به شمار میرود.
سافت بانک و ARM
ای آر ام یکی از بزرگترین تولیدکنندههای تراشه در جهان به شمار میرود. سافت بانک هم یک گروه سرمایهگذاری عظیم ژاپنی است که در حوزهی بسیار متنوعی در اکوسیستم فناوری، فعالیت میکند.
فروش ARM به سافت بانک با رقم ۳۲ میلیارد دلار یکی از بحث برانگیزترین قراردادهای این حوزه در تاریخ به شمار میرود. بسیاری از کارشناسان معتقدند ARM نیازی به ادغام در شرکتهای دیگر نداشت. از زمان ادغام با سافت بانک ARM فرصتهای درآمدی بسیار بزرگی را از دست داده است. کارشناسان میگویند این شرکت میتوانست بسیار بزرگتر از چیزی که حالا شده باشد.
مایکروسافت و لینکدین
مایکروسافت یکی از فعالترین شرکتهای دنیا در حوزهی خرید استارتاپ، ایده و شرکتهای دیگر است. بزرگترین قراردادی که این غول فناوری در این زمینه امضا کرده قرارداد ۲۶.۲ میلیارد دلاری خرید لینکدین است.
شکست پروژهی آفیس ۳۶۵ باعث شد مایکروسافت برای حضور در دنیای شبکههای اجتماعی سراغ لینکدین برود. لینکدین در چهار سالی که زیرمجموعهی مایکروسافت شده، اغلب به صورت مستقل فعالیت کرده اما بسیاری از کارشناسان این ادغام را به نفع لینکدین میدانند.
لینکدین در حال حاضر رقیب بزرگی برای توییتر و پلتفرمهای تصویری مثل اینستاگرام نیست اما رشد روز افزون ارزش سهام آن نشان از آیندهای درخشان دارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
هوش تجاری و کاربرد آن در استارتاپها
مطلبی دیگر از این انتشارات
به جای شغل جدید، بازار بسازیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
مروری بر داستان شکلگیری ایدهکست؛ به مناسبت انتشار آخرین اپیزود