مرد یا زن بودن

نویسنده: ملیکا دلیران

جنس، جنسیت، زن و مرد

همه ما از روزی که به دنیا می‌آییم چه بسا پیش از آن دختریم یا پسر. چشم بر این جهان می‌گشاییم و برایمان لباس ها و وسایلی منطبق بر جنسیتمان تهیه کردند و آنان را بر تنمان می‌پوشانند. دوستانی هم جنس پیدا می‌کنیم؛ اگر دختر هستیم بازی های دخترانه می کنیم و اگر پسر بازی های پسرانه. اگر دختری بازی های دخترانه مانند خاله بازی را رها می‌کرد و به سمت توپ فوتبال و گروه پسران می‌دوید تا با آنان بازی کند و یا پسری از بازی های پسرانه خسته می‌شد و بر زیر اندازه خاله بازی دختران می‌نشست خانواده هایمان، اقوام و همسایه هایمان که حتی درست آنان را نمی‌شناختیم دهن به دهن راجع به ما که هم اکنون از دید آنان کودکی غیر‌طبیعی هستیم سخن می‌گفتند.

هر کدام از ما حداقل یکبار در زندگی خواستیم که کس دیگری باشیم؛ خواستیم که این جنسیتی که در حال حاضر داریم را نداشته باشیم. به ناگاه دختر بودن، پسر بودن همانند باری اضافی بر شانه هایمان سنگینی می کرد و خواستیم از آن خلاص شویم. حداقل هر دختری در زندگیش وقتی شبی را تنها در خیابان ها و کوچه های پیچ در پیچ می گذراند از ته دل می خواهد که مردی تنومند و قوی باشد؛ زمانی که به او تعرض می گردد دوست دارد همچون مردی بایستد و از خودش دفاع کند. حداقل هر پسری در زندگیش به یک کار علاقه داشته است که برچسب زنانه و دخترانه بودن هچون سدی مانع انجام آن گشته است؛ همچون پسری که به آشپزی و یا آرایش علاقه‌مند است.

این افکار و احساسات برای بسیاری از ما تنها حالتی زود گذر بر اساس تجربیات زندگیمان بوده است اما فرض کنید در موقعیتی هستید که این حالات تنها احساسی زودگذر نیست و با پوست، گوشت و هویت شما در هم تنیده است.

لی لی دختر دانمارکی

28 دسامبر 1882 لی لی البه هنرمند دانمارکی چشم به جهان می‌گشاید. طبق معمول که هر کسی از پیش از تولد جنسیتی دارد او را پسر می‌خوانند و لباس های پسرانه بر تنش می‌پوشانند و از او توقع انجام کار های پسرانه دارند.

زمان می گذرد و 22 ساله می‌شود و ازدواج می‌کند. با همسر 18 ساله اش چند سالی زندگی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند تا بچه دار شوند و از آن پس متوجه مشکلاتی می‌شوند.

لی لی کم کم متوجه تمایلات زنانه اش می‌شود. پنهانی کمد لباس همسرش را می‌گشاید، هر روز لباس های زنانه می‌پوشد، آرایش می‌کند و با هویت دیگری یعنی خواهر لی لی خود را به سایرین معرفی می‌کند.

راهی بدون بازگشت

لی لی پس از بیست و چند سال هویت واقعی خود را می‌شناسد و می‌پذیرد و از قفسی که این همه سال در آن اسیر بوده می‌رهد. لی لی مدتی بعد دل به عشق مردی می‌بازد و تصمیم می‌گیرد تا وارد مسیری شود که مشخص نیست راه برگشتی دارد یا خیر.

لی لی البه زن ترنس، نماد شجاعت، اولین فردی در کره خاکی می‌شود که عمل جراحی تطبیق جنسیت را می‌پذیرد تا زندگی را، به سیاهی که تا به امروز گذرانده بود ادامه ندهد.

متاسفانه عمل لی لی ناموفق بود و در سپتامبر 1931 چشم از جهان فرو بست اما شجاعت و مقاومتش و اینکه تا لحظه آخر زندگی برای رسیدن به خواسته‌اش و تبدیل شدن به هویت واقعی درونی‌اش تلاش کرد تا ابد در خاطر همگان باقی‌می‌ماند.

تصمیم بزرگ لی لی سرآغازی بر قصه پذیرش افراد تراجنسی و پیشرفت در عمل های جراحی تطبیق جنسیت شد.

گرایش در برابر هویت

گرایش جنسی عبارتی برای توصیف الگوی جاذبه‌ی عاطفی و جنسی یک فرد نسبت به افراد دیگر، از یک جنسیت خاص (مرد یا زن) می‌باشد.

انواع گرایش های جنسی شامل دگر جنس‌گرا، همجنسگرا، دو جنس‌گرا، بدون گرایش جنسی و همه جنس‌گرا می‌باشد.

هویت در برابر گرایش

در هویت جنسی مسئله مطرح این است که فرد در مورد جنسیت و هویت خود چه احساسی درونی‌ای دارد و چگونه به توصیف آن می‌پردازد. سبک لباس پوشیدن، ظاهر، رفتار، لحن و مدل صحبت کردن همگی راهی هستند که می توان بر اساس آنان به هویت جنسی فرد پی‌برد.

انواع هویت جنسیتی

• جنسیت مردانه (masculine)

جنسیت مردانه به این معناست که فرد هویت خود را به عنوان یک مرد پذیرفته است و ویژگی های متناسب با آن را نشان می‌دهد.

• جنسیت زنانه (feminine)

جنسیت زنانه به این معناست که فرد هویت خود را به عنوان یک زن پذیرفته است و ویژگی های متناسب با آن را بروز می دهد.

• جنسیت خنثی- جنسیت شناور (neuter)

این افراد خود را متعلق به هیچ جنسیتی نمی‌دانند و نمی‌توانند هویتشان را در دسته مردان یا زنان قرار دهند.

• جنسیت مشترک (common)

این افراد خود را در قید و بندی نمی‌بینند و به همین دلیل می‌توانند شامل مردانی باشند که خود را زن نیز می‌دانند و یا شامل زنانی باشند که خود را مرد نیز می‌دانند.

• ترنس یا تغییر جنسیت داده (transgender)

افرادی که احساسات درونیشان با ویژگی‌های جسمانیشان متفاوت است و می‌خواهند جنسیتی متفاوت با ویژگی ظاهری و جسمانیشان داشته باشند.

• مرد/زن (intersex)

افرادی در این دسته جای می‌گیرند که ژن یا ساختار های تولید مثلی متفاوت با ویژگی ظاهریشان دارند؛ مثل زنی که دارای آلت تناسلی مردانه باشد.

ادعا، فرهنگ

به طور کلی تمرکز در گرایش جنسی بر این مورد است که فرد علاقه‌مند است که با چه کسی ارتباط عاطفی و جنسی برقرار کند اما در هویت جنسی تمرکز بر خود فرد است و اینکه در درون وجودش خود را متعلق به کدام جنسیت می‌داند.

تا به حال عوامل قطعی برای شکل‌گیری گرایشات جنسی مطرح نشده است اما عواملی همچون محیط، ترتیب تولد و ژنتیک فرد بر شکل گیری گرایش جنسی تاثیر‌گذارند.

در سال های اخیر در مورد بالا رفتن فرهنگ و آگاهی درباره پذیرش افراد اقلیت جنسی ادعای بسیاری مطرح شده است. سعی شده است تا محتواهایی پیرامون عادی سازی این موضوع بیشتر تولید شود اما با این حال همیشه سوالی مطرح است که همگی ما باید از خودمان بپرسیم؛ اینکه در واقعیت چند نفر از ما این موضوع را پذیرفته ایم و با این افراد همچون سایرین برخورد می کنیم؟

آیا به دنبال مطالب مربوط به فرهنگ و ادبیات هستید؟ نشریه ایماژ را از دست ندهید.

دانــــــلود رایـــــگان شــــــماره دوم ایــــــــماژ