قبله کج

قبله کج
قبله کج

خیلی سال پیشتر، دانشجویی از دوستان، در شهرستان دور دستی قبول شد و به خوابگاه انجا رفت؛ وقتی برگشت ماجرای جالبی را تعریف کرد.

دانشجو:

شب که خوابگاه رسیدم خواستم نماز بخوانم، از هم اطاقی ها پرسیدم قبله را نشانم دادند. گفتم با قبله نما هم تطبیق دهم مطمئن شوم. دیدم جهت آن ها خیلی کج و اشتباه است!

به دانشجویان هم اطاقی گفتم:

- بچه ها جهت صحیح اینست.

و پس از اینکه آنها را مطمئن کردم، در پاسخ گفتند:


- - ولی ما حدود یک سال است در آن جهت نماز می خوانیم،

- اشتباه خوانده اید باید دوباره بخوانید.

- - یک کاری کنید که اصلا نماز نخوانیم.


این داستانِ قبله کج در زندگی ما رایج است.

خیلی کار میکنیم شبانه روزی ، خدمات، نیکوکاری، دعا، زیارت، فقط یک مشکل کوچک است و ان اینستکه، قبله کج است.


این فایده ندارد، اگر نماز برای اوست، او این نماز را قبول ندارد.


نکته:

ما در ذهن خود می پرورانیم که چون ما نمی دانستیم و یا اینکه منظورمان نافرمانی نبوده و خدا را هم با دل شکسته خوانده ایم، بنظرمان این نماز عیبی ندارد. این تخیل ما است که نةریه می سازد و فکر می کنیم مشکل حل شد.


در کارهای دیگر هم زیاد دیده میشود، مثلا پروژه ای را بدون دقت کافی در مبانی اولیه ، شروع کرده ایم و سالها رنج برده ایم، خانه ای در مسیر رودخانه ساخته ایم، اکنون کسی به ما ثابت میکند در طراحی اشتباه داشتیم ولی ما میگوییم: اینهمه تلاش کرده ام ممکن نیست اشتباه باشد.