مدرس و مبتکر مهندسی فکر و ذهن هوشمند، نویسنده بیش از 30 عنوان کتاب در زمینه رشد فردی، رشد ذهنی و مهندسی فکر، مربی و کوچ ذهن هوشمند و اجرای دورههای ذهن هوشمند به سه زبان
سه راز برای فوق موفق بودن؛ مصاحبه با مهدی حکیم
موفقیت یعنی چه؟
موفقیت هر شخصی در زندگی، معنی و دلایل متفاوتی دارد.
ابتدا و قبل از هر چیز باید نوع موفقیت را مشخص کنیم. بسیاری از موفقیتها در زندگی توهمی هستند. موفقیتهایی که به رشد انسان کمکی نمیکنند، موفقیتهای مقطعی و توهمی به حساب میآیند.
از طرفی دیگر، موفقیتهای واقعی نیز به دو دسته سطح پایین و سطح بالا تقسیم میشوند.
اگر به دنبال موفقیتهای سطح پایین باشید، راهکارهای آن نیز مشخص است. انتخابهای مشخصی مانند یادگیری مهارت، تلاش، برداشت. این مسیر را مسیر موفقیت نامگذاری میکنیم. مسیر موفقیت، نیاز به انتخابهای موفق بودن دارد.
ولی اگر به دنبال موفقیتهای سطح بالا باشید، باید انتخابهای شما نیز سطح بالا باشد. اسم این مسیر را مسیر فوق موفق بودن میگذارم. مسیر فوق موفق بودن، نیازمند انتخابهای فوق موفق بودن است.
نکته دیگر این است که موفقیت هر شخصی در هر سطحی، نتیجه یک عامل نبوده است. بلکه عوامل متعددی در کنار هم جمع شدند و نتیجه خاصی را به وجود آوردند.
اکنون درباره سه انتخاب فوق موفق بودن با شما صحبت میکنم.
اولین راز:
اولین عامل یا اولین راز این است که هیچ گاه منتظر دیگران نبودم. یعنی همیشه تلاش میکردم تا خودم، مسائل و نیازهای خودم را پیگیری کنم و به خودم متکی باشم حتی اگر به کمک دیگران نیازمند بودم. این انتخاب و این رفتار باعث شد تا کم کم، قویتر و خودکفاتر شوم و بتوانم بر شرایط خودم مسلط باشم. به همین ترتیب، سرعت فعالیتهای من نیز افزایش پیدا کرد و سریعتر به نتیجه رسیدم. این رفتار همچنان ادامه دارد. در سطح کنونی، تمام نیازهای کاری و تخصصی خودم را به سرعت برطرف میکنم و کیفیت کاری که خودم برای خودم انجام میدهم، بسیار بالاتر از کیفیت کاری است که دیگران قرار است برای من انجام دهند.
حتی به قدرت ساخت راهحلهای زیادی برای مسائل مختلف رسیدم. مسائلی که برای آنها راه حل مشخصی وجود ندارد.
راز دوم:
عامل و دلیل دومی که میخواهم با شما درمیان بگذارم این است: پرسیدن سؤالهای دقیق و مهم از خودم.
این سؤالها قدم به قدم مرا راهنمایی کردند و به من کمک کردند تا مسائل مهمی را کشف کنم. مسائلی که تا کنون کسی برای آنها جوابی نیافته بود.
و الآن میتوانم بگویم که مهارت بالایی در پرسیدن سؤالهای دقیق و ریشهای دارم که جواب آنها میتواند مسیرهای مهمی جلوی پای ما قرار دهد.
از این تکنیک در حل بسیاری از مسائل زندگی خودم استفاده میکنم.
راز سوم:
راز سوم این است که هرگاه با موضوع یا مسألهای روبرو میشدم، به جای تلاش برای حل ظاهری و مسائل سطحی، تلاشم این بود که عمیقترین عاملی که مشکل را به وجود آورده بود کشف و حل کنم. این نگاه عمیق و تلاش برای کشف دلایل عمقی و اساسی، به من کمک کرد مسائل مهمی را کشف کنم. از جمله مهندسی فکر.
یک مثال:
خیلیها از خودشان میپرسند که هستم و چه هستم. این یک سؤال است ولی هر کسی تلاش نمیکند تا به عمیقترین نقطه ممکن در ذهنشان دست پیدا کنند. ولی این نوع سؤالات بودند که به من کمک کردند تا مهندسی فکر را کشف کنم. من چگونه با این چالش مواجه شدم؟
من کشف کردم که خودم یعنی تفکرم. و این برای من ابتدای راه بود در حالی که برای بسیاری انتهای مسیر و تلاششان نسبت به این موضوع است.
به همین ترتیب، دوباره از خودم سؤال کردم که این تفکر چیست و از کجا میآید؟ و به این ترتیب به لایههای عمیقتری رسیدم.
این گونه سؤالها و تلاش برای کشف جواب آنها، به من کمک کرد تا به جوابهایی دست یابم که به راحتی و در هر جایی یافتنی نیستند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه آقای رحیمی در دوره کوچینگ زندگی و رشد هوشمند مجموعه ذهن هوشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفکر انتقادی چیست؟ چرا مهم است؟ چطور آن را تقویت کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
برنامه روزانه انسان هوشمند و فوق موفق