مدرس و مبتکر مهندسی فکر و ذهن هوشمند، نویسنده بیش از 30 عنوان کتاب در زمینه رشد فردی، رشد ذهنی و مهندسی فکر، مربی و کوچ ذهن هوشمند و اجرای دورههای ذهن هوشمند به سه زبان
چطور بیشتر از یک نفر باشیم؟
یکی از ویژگیهای مهم آدمهای باحال و موفق، این است که بیشتر از یک نفر هستند.
ولی بیشتر از یک نفر بودن دقیقا چه معنیای دارد؟
۱) بیشتر از یک نفر بودن یعنی چی؟
این مفهوم را میتوانیم به شکلهای مختلف معنی کنیم. ولی از نگاه من، بیشتر از یک نفر بودن یعنی:
کسی که نه تنها از پس تمام مسائل مربوط به خودش بر میآید؛ بلکه میتواند بر روی دیگران نیز تأثیر مثبت داشته باشد.
تصور کنید که اگر همه انسانها چنین ویژگیای داشته باشند. به نظر من در همین دنیا، بهشت به وجود میآید.
یعنی هر کسی این توانایی را دارد که تمام مسائل خودش را حل کند؛ و همچنین میتواند در صورت لزوم، به دیگران نیز کمک کند تا آنها از چالشهایشان عبور کنند.
با این حساب، مشکلات بسیار کمتر میشود. چرا که راهها بیشتر است.
۲) کمتر از یک نفر بودن دقیقا چگونه است؟
بیایید کمتر از یک نفر بودن را نیز تعریف کنیم تا مفهوم کاملتری در ذهنمان شکل بگیرد.
با توجه به تعریف بیشتر از یک نفر بودن، کمتر از یک نفر یعنی:
کسی که نمیتواند از پس مسؤولیتها و چالشهای خودش بر بیاید. این چالشها میتوانند از هر نوعی باشند.
چالشهای جسمی، روانی، شغلی، ارتباطی و چالشهای دیگر
چنین شخصی، همواره در چالشهای مختلف اسیر است. و اگر از چالشی جان سالم به در ببرد، در چالش دیگری اسیر خواهد شد.
کمتر از یک نفر کسی است که مسؤولیتهای خودش را بر گردن دیگران میاندازد. غر میزند، بهانه میآورد و در نهایت، از مسیر رشد و موفقیت، هر روز بیش از پیش عقب میافتد.
۳) بیشتر و کمتر از یک بودن با رسم شکل:
دو عدد انتخاب کردم که تنها و تنها با هم دو صدم اختلاف دارند. یکی بیشتر از یک و یکی کمتر از یک.
در ابتدای کار و وقتی هر دو به توان یک هستند، خیلی خیلی به هم نزدیکند.
یعنی تفاوت خاصی ندارند. تفاوتشان قابل چشم پوشی است.
ولی پس از مدتی، با انباشته شدن و تکرار حالت اولیه، تفاوت بسیار بزرگی رقم خواهد خورد.
کسی که بیشتر از یک نفر است، همواره رشد میکند. شاید در ابتدا کمی رشدش کند باشد. ولی پس از مدتی، اوج خواهد گرفت.
ولی کسی که کمتر از یک نفر است، در ابتدای مسیر، هیچ کمبودی احساس نخواهد کرد. اما در ادامه مسیر، کم کم، در افت کردن، سرعت بیشتری خواهد گرفت.
البته این یک مثال، نزدیکترین مثال به عدد یک بود.
حال فرض کنید که عدد بیشتر از یک، خیلی بزرگتر از یک باشد. در این صورت، رشد او نیز بسیار سریعتر خواهد بود. و اگر عدد کمتر از یک، خیلی کمتر از یک باشد، سقوط او سریعتر و عمیقتر خواهد بود.
۴) چطور بیشتر از یک نفر باشیم؟
طبیعی است که بدون هیچ اقدامی، تبدیل به بیشتر از یک نخواهیم شد. پس اگر در بیشتر از یک نفر بودن جدی هستید، به مطالعه این مقاله ادامه بدهید. در غیر این صورت، وقت خود را در جای دیگری تلف کنید.
بدون اقدام، بیشتر از یک نفر بودن معنی ندارد.
ولی سؤال اینجاست که چه اقداماتی باید انجام دهیم تا بیشتر از یک نفر باشیم.
اگر در اینترنت جستجوی سادهای انجام دهید، با مقالات بسیار زیادی روبرو خواهید شد. هر کدام از این مقالات، روش خاصی را به شما پیشنهاد میکنند.
کدام یک از این روشها بازدهی بهتری دارند؟ کدام روش، شما را به بهترین حالت ممکن میرسانند؟
کدام روش از کیفیت بالاتری برخوردار است؟
یک انسان هوشمند و اهل تفکر، قبل از اقدام، این سؤالات را از خود میپرسد و بهترین جواب را برای آنها پیدا میکند.
۵) مسیر شخصیت هوشمند، کاملترین مسیر برای بیشتر از یک نفر بودن
در کنار تمامی ادعاها و روشهایی که میشناسید یا نمیشناسید، یک حالت ایدهآل وجود دارد.
اسم این حالت ایدهآل را ذهن یا شخصیت هوشمند گذاشتیم.
چرا گفتیم این حالت ایدهآل است؟ چطور میتوانیم چنین ادعایی بکنیم؟
اگر با تعریف شخصیت هوشمند آشنا شویم، درک چنین مسألهای ساده خواهد بود.
شخصیت هوشمند شخصیتی است که به قدرت استفاده حداکثری از تمامی موقعیتهای خودش دست پیدا کرده است.
البته این تعریف به این معنی نیست که چنین شخصی به انتهای موفقیت و کمال دست پیدا کرده است؛ بلکه به این معنی است که در موقعیتهایی که برایش پیش میآید، از سلاحی برخوردار است که نسبت به سطح خودش، میتواند از آن بهترین برداشت را داشته باشد. چنین شخصیتی همواره در حال رشد است. رشد این شخصیت، منجر به قدرت برداشت و استفاده حداکثری از تمامی موقعیتهای موجود در زندگیاش میشود.
سلاح یک شخصیت هوشمند که اغلب انسانها از آن برخوردار نیستند چیست؟
برای رسیدن به جواب این سؤال، کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم را مطالعه کنید.
روش دریافت کتاب به صورت رایگان:
۶) چطور به شخصیت هوشمند دست پیدا کنیم؟ چه اقداماتی منجر به شکلگیری شخصیت هوشمند می شود؟
در این مقاله تنها کارهای اساسی برای دستیابی به یک شخصیت هوشمند را با شما در میان خواهم گذاشت.
پیادهسازی عملی این مراحل، نیاز به برنامه جداگانهای دارد که در دورههای ذهن هوشمند به طور کامل درباره آن صحبت میکنیم.
خب. برای دستیابی به یک شخصیت هوشمند از کجا باید شروع کنیم؟؟
به نظر من، اولین مرحله دستیابی به یک شخصیت هوشمند، شناخت کامل شخصیت هوشمند است.
۷) شخصیت هوشمند چه شخصیتی است؟
در ابتدا باید تعریف دقیقی از شخصیت هوشمند ارائه دهیم. چرا که هر کسی از هوشمندی، برداشت خاصی دارد.
ولی تعریف من برای هوشمندی، متفاوت از تعریفهای رایج است.
شخصیت هوشمند کسی که به ادراک دقیق، کامل و عمیقی از خودش رسیده به طوری که:
- قابلیتها و استعدادهای نامحدود خودش را شناخته است. در واقع نقشهای از خودش به دست آورده. به این نکته توجه کنید که شخصیت هوشمند، نامحدود بودن خودش را کشف کرده و جنبههای نامحدود بودن را شناخته است. البته در ابتدا قطعا کمی پیچیده است. چرا که اغلب، درکی از جنبههای شخصیتی و وجودی خودشان ندارند. در الگوی ذهن هوشمند، این حالت به شکل کامل معرفی میشود.
- کسی که به درک کاملی از خودش رسیده باشد، و جنبههای مختلف وجودی خودش را کشف کرده باشد، در مرحله بعد برای رشد و پیشرفت آن برنامهریزی میکند.
چنین شخصیتی همواره در حال رشد و پیشرفت است. و از آنجا که خودش را به شکل درست شناخته است، این پیشرفت به شکل درست و متوازن اتفاق میافتد.
چرا که اغلب انسانهایی که اهل پیشرفت هستند، به خاطر شناخت ناقص از خودشان، تنها بر روی جنبه خاصی تمرکز میکنند. تمرکز بر یک جنبه خاص، منجر به رشد ناقص او خواهد شد.
۸) ویژگی اساسی شخصیت هوشمند چیست؟
با توجه به تعریف شخصیت هوشمند، این شخصیت یک ویژگی بارز و اساسی دارد.
به نظر شما این ویژگی چیست؟
کسی که به چنین درک عمیقی از خودش رسیده، میتواند به درک عمیقی از دنیای اطراف خودش نیز دست پیدا کند.
این درک عمیق در کنار رشد قابلیتهای اساسی تفکر، مقایسه، انتخاب و تصمیمگیری میتواند بهترین انتخاب را در هر لحظه داشته باشد. بهترین انتخاب قطعا بهترین بازدهی را به همراه خواهد داشت.
به همین علت گفتم که شخصیت هوشمند شخصیتی است که بیشترین استفاده را از هر لحظه میبرد.
همیشه این نکته را به یاد داشته باشید.
۹) نکته مهم از واقعیت های زندگی
یک نکته قبل از وارد شدن به قدمهای بازسازی یا فعالسازی ذهن هوشمند این است که درک کنیم:
شخصیت هوشمند نیازمند به فعالسازی دارد و این فعالسازی در زندگی ما اتفاق نیفتاده است.
چرا؟ چونکه از آن شناختی نداشتیم و برای آن نیز برنامه خاصی نریختیم. طبیعی است که از شخصیت هوشمند بهرهمند نباشیم.
در عوض، در شخصیت مکانیکی غرق شدهایم و سبک زندگی انسان، به خوبی این نکته را برملا میسازد. کمی به اطراف خود نگاه کنید. زندگی روزمره بدون هیچ رشد ارزشمندی.
۱۰) قدم های فعالسازی شخصیت هوشمند چیست؟
قدم اول این بود که شخصیت هوشمند را بشناسیم و تعریفی برای آن ارائه دادیم. لازم است تا با شخصیت هوشمند بیشتر و بیشتر آشنا شویم. پس کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم را حتما مطالعه کنید.
برای دریافت رایگان کتاب از لینک زیر اقدام کنید.
قدم دوم رسیدن به خودآگاهی به روش صحیح است. آموزشهای زیادی برای خودآگاهی وجود دارد که حتی ممکن است منجر به رشد ناخودآگاهی شود. پس اینکه چطور به خودآگاهی برسیم، بسیار مهم و حیاتی است.
در الگوی ذهن هوشمند، متوجه میشویم که رسیدن به خودآگاهی بدون دستیابی به ابزار تفکر، امکان پذیر نیست. ابزار تفکر نیز، حاضر و آماده در اختیار ما نیست. نیاز به رشد و بازسازی دارد. بر خلاف دیدگاه بسیاری از مردم و حتی افراد اهل رشد و آموزش.
قدم سوم این است که به عنوان یک انسان هوشمند، ارزش خود را مشخص کنیم و برای رشد ارزش شخصی خودمان قدمهایی را برداریم. ارزش شخصی بر اساس دیدگاهها و اقدامات ما مشخص میشود.
قدم چهارم که قبلا به آن اشاره کردیم، بر عهده گرفتن مسؤولیت تمام اتفاقاتی است که برای ما میافتد. قطعا انسانهای معمولی نسبت به این موضوع اعتراض میکنند و میگویند: خیلی از این اتفاقات تقصیر ما نیست. ولی یک انسان هوشمند منتظر کسی نمیماند و خودش برای پیشروی اقدام میکند. حتی اگر دیگران مقصر باشند. چرا که نتایج، برای خودش است نه برای دیگران.
قدم پنجم رسیدن به عمیقترین بینش ممکن است. این بینش را هدفگذاری برای هدف نامگذاری میکنیم.
یک کتاب مستقل در این باره نوشتهام که میتوانید از لینک زیر، آن را دریافت کنید.
قدم ششم شناخت صحیح جبنههای مختلف زندگی یا همان نقشه زندگی است. این نقشه شش بخش اساسی دارد و هر بخش، زیرشاخههای متعددی دارد. برای هر بخش نیاز به برنامهریزی جداگانه داریم. این بخشها عبارنتد از: شخصیت، جسم، روابط، ذهن، مسیر زندگی و کسب و کار.
در قدم هفتم باید به سلاح تفکر مسلح شویم. مهارتهای اساسی تفکر را به دست آوریم و به آنها مسلط شویم. همانطور که میدانید، مهارت نیاز به تمرین دارد. هیچ مهارتی بدون تمرین، قابل استفاده نیست. تفکر نیز از این قاعده مستثنی نیست. ولی اشتباه اغلب انسانها این است که هیچ تمرینی برای رشد تفکر خودشان انجام ندادهاند.
در قدم هشتم، لازم است برنامه خاصی برای آموزش خودمان در نظر بگیریم. این برنامه آموزشی شامل آموزش دیدن در جنبههای مختلف زندگی است.
در واقع تمام اتفاقاتی که بعد از این قدم رخ میدهد، زیر مجموعه آموزش دیدن خواهد بود.
ولی سؤال اینجاست که برای تبدیل شدن به یک انسان بیشتر از یک نفر و تبدیل شدن به یک شخصیت هوشمند، از چه آموزشهایی باید شروع کنیم.
این مقاله جواب به همین سؤال بود. مراحلی که مطرح شد، هر کدام نیاز به یک آموزش جداگانه دارند. برای هر کدام باید برنامه آموزشی خاصی بریزید. مهمترین آموزشی که هر انسان در زندگی باید ببیند، آموزش تبدیل شدن به یک شخصیت هوشمند است. شخصیت هوشمند به ما یاد میدهد که چه چیزی را یاد بگیریم و چطور یاد بگیریم.
۱۱) “چطور یاد گرفتن” را یاد نگرفته ایم!
یکی از بزرگترین مشکلات ما در نظام آموزشی و سیستم فرهنگی آموزشی، این بوده است که یاد گرفتن را یاد نگرفتیم. یعنی یاد نگرفتیم که چطور یاد بگیریم. شاید بپرسید چه اهمیتی دارد؟ ولی در واقع چطور یاد گرفتن ماست که سطح دانش، آگاهی و مهارت ما را مشخص میکند. جدا از اینکه مشخص میکند، چقدر زمان و سرمایههای دیگر را مصرف کنیم. پس به مهارت یادگیری خودتان هم توجه داشته باشید.
در الگوی شخصیت هوشمند، نه تنها تمام چیزهایی که لازم دارید را فرا میگیرید، بلکه مهارت یادگیری خود را به عنوان یک مهارت پایه، بیش از هر روش دیگری رشد خواهید داد.
تمام مطالبی که گفته شد به صورت آموزش عملی و کاربردی نیز وجود دارد. دوره آموزشی بازسازی ذهن هوشمند به همین منظور طراحی شده است که میتوانید با کتاب بازسازی ذهن هوشمند، به اطلاعات جامعی در این باره دست پیدا کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازسازی ذهن و شخصیت هوشمند درس اول:
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفکر هوشمندانه؛ چطور تفکر هوشمندانه داشته باشیم؟ ۸ تکنیک و راهکار برای تفکر هوشمندانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب: وقت تلف کردن کافی است؛ زندگی ارزشمند خود را شروع کنید