چطور بیشتر از یک نفر باشیم؟

یکی از ویژگی‌های مهم آدم‌های باحال و موفق، این است که بیشتر از یک نفر هستند.

ولی بیشتر از یک نفر بودن دقیقا چه معنی­ای دارد؟

۱) بیشتر از یک نفر بودن یعنی چی؟

این مفهوم را می­توانیم به شکل­های مختلف معنی کنیم. ولی از نگاه من، بیشتر از یک نفر بودن یعنی:

کسی که نه تنها از پس تمام مسائل مربوط به خودش بر می­آید؛ بلکه می­تواند بر روی دیگران نیز تأثیر مثبت داشته باشد.

تصور کنید که اگر همه انسان‌ها چنین ویژگی­ای داشته باشند. به نظر من در همین دنیا، بهشت به وجود می­آید.

یعنی هر کسی این توانایی را دارد که تمام مسائل خودش را حل کند؛ و همچنین می­تواند در صورت لزوم، به دیگران نیز کمک کند تا آن­ها از چالش­هایشان عبور کنند.

با این حساب، مشکلات بسیار کمتر می­شود. چرا که راه­ها بیشتر است.

۲) کمتر از یک نفر بودن دقیقا چگونه است؟

بیایید کمتر از یک نفر بودن را نیز تعریف کنیم تا مفهوم کامل­تری در ذهنمان شکل بگیرد.

با توجه به تعریف بیشتر از یک نفر بودن، کمتر از یک نفر یعنی:

کسی که نمی­تواند از پس مسؤولیت­ها و چالش­های خودش بر بیاید. این چالش­ها می­توانند از هر نوعی باشند.

چالش­های جسمی، روانی، شغلی، ارتباطی و چالش­های دیگر

چنین شخصی، همواره در چالش­های مختلف اسیر است. و اگر از چالشی جان سالم به در ببرد، در چالش دیگری اسیر خواهد شد.

کمتر از یک نفر کسی است که مسؤولیت­های خودش را بر گردن دیگران می­اندازد. غر می­زند، بهانه می­آورد و در نهایت، از مسیر رشد و موفقیت، هر روز بیش از پیش عقب می­افتد.

۳) بیشتر و کمتر از یک بودن با رسم شکل:

دو عدد انتخاب کردم که تنها و تنها با هم دو صدم اختلاف دارند. یکی بیشتر از یک و یکی کمتر از یک.

در ابتدای کار و وقتی هر دو به توان یک هستند، خیلی خیلی به هم نزدیکند.

یعنی تفاوت خاصی ندارند. تفاوتشان قابل چشم پوشی است.

ولی پس از مدتی، با انباشته شدن و تکرار حالت اولیه، تفاوت بسیار بزرگی رقم خواهد خورد.


کسی که بیشتر از یک نفر است، همواره رشد می­کند. شاید در ابتدا کمی رشدش کند باشد. ولی پس از مدتی، اوج خواهد گرفت.

ولی کسی که کمتر از یک نفر است، در ابتدای مسیر، هیچ کمبودی احساس نخواهد کرد. اما در ادامه مسیر، کم کم، در افت کردن، سرعت بیشتری خواهد گرفت.

البته این یک مثال، نزدیک­ترین مثال به عدد یک بود.

حال فرض کنید که عدد بیشتر از یک، خیلی بزرگ­تر از یک باشد. در این صورت، رشد او نیز بسیار سریع­تر خواهد بود. و اگر عدد کمتر از یک، خیلی کمتر از یک باشد، سقوط او سریع­تر و عمیق­تر خواهد بود.

۴) چطور بیشتر از یک نفر باشیم؟

طبیعی است که بدون هیچ اقدامی، تبدیل به بیشتر از یک نخواهیم شد. پس اگر در بیشتر از یک نفر بودن جدی هستید، به مطالعه این مقاله ادامه بدهید. در غیر این صورت، وقت خود را در جای دیگری تلف کنید.

بدون اقدام، بیشتر از یک نفر بودن معنی ندارد.

ولی سؤال اینجاست که چه اقداماتی باید انجام دهیم تا بیشتر از یک نفر باشیم.

اگر در اینترنت جستجوی ساده­ای انجام دهید، با مقالات بسیار زیادی روبرو خواهید شد. هر کدام از این مقالات، روش خاصی را به شما پیشنهاد می­کنند.

کدام یک از این روش‌ها بازدهی بهتری دارند؟ کدام روش، شما را به بهترین حالت ممکن می­رسانند؟

کدام روش از کیفیت بالاتری برخوردار است؟

یک انسان هوشمند و اهل تفکر، قبل از اقدام، این سؤالات را از خود می­پرسد و بهترین جواب را برای آن­ها پیدا می­کند.

۵) مسیر شخصیت هوشمند، کامل­ترین مسیر برای بیشتر از یک نفر بودن

در کنار تمامی ادعاها و روش­هایی که می­شناسید یا نمی­شناسید، یک حالت ایده­آل وجود دارد.

اسم این حالت ایده­آل را ذهن یا شخصیت هوشمند گذاشتیم.

چرا گفتیم این حالت ایده­آل است؟ چطور می­توانیم چنین ادعایی بکنیم؟

اگر با تعریف شخصیت هوشمند آشنا شویم، درک چنین مسأله­ای ساده خواهد بود.

شخصیت هوشمند شخصیتی است که به قدرت استفاده حداکثری از تمامی موقعیت­های خودش دست پیدا کرده است.

البته این تعریف به این معنی نیست که چنین شخصی به انتهای موفقیت و کمال دست پیدا کرده است؛ بلکه به این معنی است که در موقعیت­هایی که برایش پیش می­آید، از سلاحی برخوردار است که نسبت  به سطح خودش، می­تواند از آن بهترین برداشت را داشته باشد. چنین شخصیتی همواره در حال رشد است. رشد این شخصیت، منجر به قدرت برداشت و استفاده حداکثری از تمامی موقعیت­های موجود در زندگی­اش می­شود.

سلاح یک شخصیت هوشمند که اغلب انسان­ها از آن برخوردار نیستند چیست؟

برای رسیدن به جواب این سؤال، کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم را مطالعه کنید.

روش دریافت کتاب به صورت رایگان:

۶) چطور به شخصیت هوشمند دست پیدا کنیم؟ چه اقداماتی منجر به شکل­گیری شخصیت هوشمند می­ شود؟

در این مقاله تنها کارهای اساسی برای دست­یابی به یک شخصیت هوشمند را با شما در میان خواهم گذاشت.

پیاده­سازی عملی این مراحل، نیاز به برنامه جداگانه­ای دارد که در دوره­های ذهن هوشمند به طور کامل درباره آن صحبت می­کنیم.

خب. برای دست­یابی به یک شخصیت هوشمند از کجا باید شروع کنیم؟؟

به نظر من، اولین مرحله دست­یابی به یک شخصیت هوشمند، شناخت کامل شخصیت هوشمند است.

۷) شخصیت هوشمند چه شخصیتی است؟

در ابتدا باید تعریف دقیقی از شخصیت هوشمند ارائه دهیم. چرا که هر کسی از هوشمندی، برداشت خاصی دارد.

ولی تعریف من برای هوشمندی، متفاوت از تعریف­های رایج است.

شخصیت هوشمند کسی که به ادراک دقیق، کامل و عمیقی از خودش رسیده به طوری که:

  1. قابلیت­ها و استعدادهای نامحدود خودش را شناخته است. در واقع نقشه­ای از خودش به دست آورده. به این نکته توجه کنید که شخصیت هوشمند، نامحدود بودن خودش را کشف کرده و جنبه­های نامحدود بودن را شناخته است. البته در ابتدا قطعا کمی پیچیده است. چرا که اغلب، درکی از جنبه­های شخصیتی و وجودی خودشان ندارند. در الگوی ذهن هوشمند، این حالت به شکل کامل معرفی می­شود.
  2. کسی که به درک کاملی از خودش رسیده باشد، و جنبه­های مختلف وجودی خودش را کشف کرده باشد، در مرحله بعد برای رشد و پیشرفت آن برنامه­ریزی می­کند.

چنین شخصیتی همواره در حال رشد و پیشرفت است. و از آن­جا که خودش را به شکل درست شناخته است، این پیشرفت به شکل درست و متوازن اتفاق می­افتد.

چرا که اغلب انسان­هایی که اهل پیشرفت هستند، به خاطر شناخت ناقص از خودشان، تنها بر روی جنبه­ خاصی تمرکز می­کنند. تمرکز بر یک جنبه خاص، منجر به رشد ناقص او خواهد شد.

۸) ویژگی­ اساسی شخصیت هوشمند چیست؟

با توجه به تعریف شخصیت هوشمند، این شخصیت یک ویژگی بارز و اساسی دارد.

به نظر شما این ویژگی چیست؟

کسی که به چنین درک عمیقی از خودش رسیده، می­تواند به درک عمیقی از دنیای اطراف خودش نیز دست پیدا کند.

این درک عمیق در کنار رشد قابلیت­های اساسی تفکر، مقایسه، انتخاب و تصمیم­گیری می­تواند بهترین انتخاب را در هر لحظه داشته باشد. بهترین انتخاب قطعا بهترین بازدهی را به همراه خواهد داشت.

به همین علت گفتم که شخصیت هوشمند شخصیتی است که بیشترین استفاده را از هر لحظه می­برد.

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید.

۹) نکته مهم از واقعیت­ های زندگی

یک نکته قبل از وارد شدن به قدم­های بازسازی یا فعال­سازی ذهن هوشمند این است که درک کنیم:

شخصیت هوشمند نیازمند به فعال­سازی دارد و این فعال­سازی در زندگی ما اتفاق نیفتاده است.

چرا؟ چونکه از آن شناختی نداشتیم و برای آن نیز برنامه خاصی نریختیم. طبیعی است که از شخصیت هوشمند بهره­مند نباشیم.

در عوض، در شخصیت مکانیکی غرق شده­ایم و سبک زندگی انسان­، به خوبی این نکته را برملا می­سازد. کمی به اطراف خود نگاه کنید. زندگی روزمره بدون هیچ رشد ارزشمندی.

۱۰) قدم ­های فعال­سازی شخصیت هوشمند چیست؟

قدم اول این بود که شخصیت هوشمند را بشناسیم و تعریفی برای آن ارائه دادیم. لازم است تا با شخصیت هوشمند بیشتر و بیشتر آشنا شویم. پس کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم را حتما مطالعه کنید.

برای دریافت رایگان کتاب از لینک زیر اقدام کنید.

قدم دوم رسیدن به خودآگاهی به روش صحیح است. آموزش­های زیادی برای خودآگاهی وجود دارد که حتی ممکن است منجر به رشد ناخودآگاهی شود. پس اینکه چطور به خودآگاهی برسیم، بسیار مهم و حیاتی است.

در الگوی ذهن هوشمند، متوجه می­شویم که رسیدن به خودآگاهی بدون دست­یابی به ابزار تفکر، امکان پذیر نیست. ابزار تفکر نیز، حاضر و آماده در اختیار ما نیست. نیاز به رشد و بازسازی دارد. بر خلاف دیدگاه بسیاری از مردم و حتی افراد اهل رشد و آموزش.

قدم سوم این است که به عنوان یک انسان هوشمند، ارزش خود را مشخص کنیم و برای رشد ارزش شخصی خودمان قدم­هایی را برداریم. ارزش شخصی بر اساس دیدگاه­ها و اقدامات ما مشخص می­شود.

قدم چهارم که قبلا به آن اشاره کردیم، بر عهده گرفتن مسؤولیت تمام اتفاقاتی است که برای ما می­افتد. قطعا انسان­های معمولی نسبت به این موضوع اعتراض می­کنند و می­گویند: خیلی از این اتفاقات تقصیر ما نیست. ولی یک انسان هوشمند منتظر کسی نمی­ماند و خودش برای پیشروی اقدام می­کند. حتی اگر دیگران مقصر باشند. چرا که نتایج، برای خودش است نه برای دیگران.

قدم پنجم رسیدن به عمیق­ترین بینش ممکن است. این بینش را هدف­گذاری برای هدف نام­گذاری می­کنیم.

یک کتاب مستقل در این باره نوشته­ام که می­توانید از لینک زیر، آن را دریافت کنید.

قدم ششم شناخت صحیح جبنه­های مختلف زندگی یا همان نقشه زندگی است. این نقشه شش بخش اساسی دارد و هر بخش، زیرشاخه­های متعددی دارد. برای هر بخش نیاز به برنامه­ریزی جداگانه داریم. این بخش­ها عبارنتد از: شخصیت، جسم، روابط، ذهن، مسیر زندگی و کسب و کار.

در قدم هفتم باید به سلاح تفکر مسلح شویم. مهارت­های اساسی تفکر را به دست آوریم و به آن­ها مسلط شویم. همانطور که می­دانید، مهارت نیاز به تمرین دارد. هیچ مهارتی بدون تمرین، قابل استفاده نیست. تفکر نیز از این قاعده مستثنی نیست. ولی اشتباه اغلب انسان­ها این است که هیچ تمرینی برای رشد تفکر خودشان انجام نداده­اند.

در قدم هشتم، لازم است برنامه خاصی برای آموزش خودمان در نظر بگیریم. این برنامه آموزشی شامل آموزش دیدن در جنبه­های مختلف زندگی است.

در واقع تمام اتفاقاتی که بعد از این قدم رخ می­دهد، زیر مجموعه آموزش دیدن خواهد بود.

ولی سؤال اینجاست که برای تبدیل شدن به یک انسان بیشتر از یک نفر و تبدیل شدن به یک شخصیت هوشمند، از چه آموزش­هایی باید شروع کنیم.

این مقاله جواب به همین سؤال بود. مراحلی که مطرح شد، هر کدام نیاز به یک آموزش جداگانه دارند. برای هر کدام باید برنامه آموزشی خاصی بریزید. مهم­ترین آموزشی که هر انسان در زندگی باید ببیند، آموزش تبدیل شدن به یک شخصیت هوشمند است. شخصیت هوشمند به ما یاد می­دهد که چه چیزی را یاد بگیریم و چطور یاد بگیریم.

۱۱) “چطور یاد گرفتن” را یاد نگرفته­ ایم!

یکی از بزرگ­ترین مشکلات ما در نظام آموزشی و سیستم فرهنگی آموزشی، این بوده است که یاد گرفتن را یاد نگرفتیم. یعنی یاد نگرفتیم که چطور یاد بگیریم. شاید بپرسید چه اهمیتی دارد؟ ولی در واقع چطور یاد گرفتن ماست که سطح دانش، آگاهی و مهارت ما را مشخص می­کند. جدا از اینکه مشخص می­کند، چقدر زمان و سرمایه­های دیگر را مصرف کنیم. پس به مهارت یادگیری خودتان هم توجه داشته باشید.

در الگوی شخصیت هوشمند، نه تنها تمام چیزهایی که لازم دارید را فرا می­گیرید، بلکه مهارت یادگیری خود را به عنوان یک مهارت پایه، بیش از هر روش دیگری رشد خواهید داد.

تمام مطالبی که گفته شد به صورت آموزش عملی و کاربردی نیز وجود دارد. دوره آموزشی بازسازی ذهن هوشمند به همین منظور طراحی شده است که می­توانید با کتاب بازسازی ذهن هوشمند، به اطلاعات جامعی در این باره دست پیدا کنید.