مدرس و مبتکر مهندسی فکر و ذهن هوشمند، نویسنده بیش از 30 عنوان کتاب در زمینه رشد فردی، رشد ذهنی و مهندسی فکر، مربی و کوچ ذهن هوشمند و اجرای دورههای ذهن هوشمند به سه زبان
گول دانش شوفر رو نخوریم
داستانی رو دوست دارم براتون تعریف کنم.
ماکس پلانک کسی که جایزه نوبل فیزیک رو در سال 1918 گرفت و به تور علمی دور آلمان رفت. هر جایی که دعوت میشد همون سخنرانی که درباره مکانیک جدید کوانتوم بود، ایراد میکرد. بعد از مدتی شوفر پلانک سخنرانی او را حفظ کرده بود و یک روز به او گفت: "پروفسور پلانک اینکه هر روز باید یک سخنرانی ارائه بدی حتما خسته کننده هست، نظرت چیه که در مونیخ من سخنرانی کنم؟ تو میتونی در ردیف جلو بشینی و کلاه شوفری منو بذاری سرت. این کار برای هر دوی ما تنوع داره." پلانک از این ایده خوشش اومد، بنابراین اون روز عصر راننده سخنرانی طولانی راجب مکانیک کوانتوم برابر حضار شناخته شده ایراد کرد. در ادامه یک استاد فیزیک بلند شد و سوالی کرد راننده خودشو عقب کشید و گفت: " هرگز فکر نمیکردم کسی در شهر مدرنی مثل مونیخ چنین سوال سادهای بپرسه، شوفر من جوابشو میده"
ما یک سخنران لفاظ و خوشبیان، یک مدرس سطح متوسط رو با کسی که واقعا چیزی بلده، نباید اشتباه بگیریم. شاید تشخیص این دو مدرس کار سختی باشه. اما برای اینکه هدفشونو تشخیص بدیم میتونیم از یک شاخص استفاده کنیم.
مدرس واقعی به مرزهای اون چیزی که میدونه و اون چیزی که نمیدونه واقفه. اما دیگران به عنوان یک دانش شوفر هستن. چیزی از خودشون ندارن. کسانی که کارشناس واقعی هستن اگر احساس کنن اگر احساس کنن یک موضوعی از دایره تواناییشون خارج هست، به سادگی سکوت میکنن و یا میگنن:" من اینو نمیدونم" این جمله رو با افتخار میگن. اما کسانی که دانش شوفر هستن ما هر جملهای رو میشنویم به غیر از اینکه بگن:" من نمیدونم"
اکثر این سخنرانان لفاظ صاحب دانش شوفر هستن و بدون تفکر مطلب رو جمعآوری میکنن. با بهتره که بگیم از امکانات جستجوی گوگل استفاده میکنن
هدف ما در این دوره این هست که شما مرزهای ذهنی خودتان را افزایش بدین و به عنوان کسی نباشین که حرف های دیگران را فقط دیکته کنید بدون اینکه از درست و غلط بودن حرف ها چیزی بدانن.
ما در زندگی خودمون محدود به توانایی و استعدادی شدیم که سال ها داریم در اون حوزه فعالیت میکنیم . اگر کسی از ما بپرسه که چرا داری این کارو انجام میدی در جوابش میگیم: "چون این کارو میتونم انجام بدم" به این ترتیب در زندگی روزانه خودمون غرق میشیم. اما واقعا هدف خداوند از خلق ما در همین حد بوده؟ تفاوت انسانها مکانیکی و هوشمند در همین نقطه خودشو نشون میده.
اما حقیقت چیه؟ ضعف همیشه هست. انسان هوشمند همیشه تلاش میکنه ضعفهای خودشو ببینه و ترمیمشون کنه. البته دیدن ضعفها به کمک نقشه کامل انسان امکانپذیر هست. چراکه بدون نقشه، تشخیص ضعفها خیلی تجربی و محدود خواهد بود. تنها راه رشد دیدن ضعف هاست. انسان مکانیکی ضعف رو به عنوان تقدیر میپذیره
ممکنه شما فکر کنید که در حال رشد هستین اما یک معیار درست برای اینکه ببیند آیا کارهای که در روز انجام میدهید جز روزمرگی هست یا نه باید مشخص کنید که اون کار دقیقا چه رشدی برای شما ایجاد میکنه
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه آقای رحیمی در دوره کوچینگ زندگی و رشد هوشمند مجموعه ذهن هوشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه خانم امیری در دوره کوچینگ زندگی و رشد هوشمند مجموعه ذهن هوشمند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه خانم اعظم حمیدپور در دوره کوچینگ زندگی و رشد هوشمند مجموعه ذهن هوشمند