جامعهشناسی خواندهام، اما مسیر شغلیام در بازاریابی شکل گرفته؛ میان تحلیل و خلاقیت. دلمشغولی همیشگیام اما هنر و تاریخ خیالانگیز آن است.
آیا هوش مصنوعی پایان اینترنتِ جستوجومحور خواهد بود؟ وقتی دیگر نیازی به سایتها نیست!

در دهههای گذشته، مدل کسبوکار اینترنت بر پایه یک فرض ساده بنا شده بود: مردم برای یافتن اطلاعات به وبسایتها سر میزنند. موتورهای جستوجو مانند گوگل، پلی بودند میان نیاز کاربران و محتوای منتشرشده در سایتها. در این میان، تبلیغات هدفمند، لینکهای وابسته، و تولید محتوای سئوشده، همگی بخشی از اکوسیستمی شدند که میلیاردها دلار پول و داده در آن جابهجا میشد. اما با ظهور هوش مصنوعیهای زبانی و پاسخمحور، این مدل در معرض فروپاشی است.
وقتی پرسشها مستقیماً پاسخ داده میشوند!
یکی از دلایل موفقیت AIهای مولد مانند ChatGPT یا ابزارهای مبتنی بر مدلهای جستوجوی هوشمند جدید (مثل Search Generative Experience گوگل)، این است که آنها نیازی به ارجاع به منابع بیرونی ندارند. کافیست سوالی بنویسید تا بلافاصله، پاسخی خلاصهشده، بهروز و شخصیسازیشده دریافت کنید، بدون آنکه به یک سایت خبری، یک وبلاگ تخصصی یا یک فروم اینترنتی هدایت شوید.
این یعنی چه؟ یعنی کاهش محسوس در کلیک، ترافیک وبسایتها، و در نهایت تهدیدی جدی برای اقتصاد محتوامحور اینترنت.
خطر برای وبسایتها و رسانهها
رسانهها، بلاگرها و تولیدکنندگان محتوای تخصصی که طی سالها تلاش کردهاند با رعایت اصول سئو و ایجاد اعتماد، جایگاهی در گوگل پیدا کنند، حالا با یک چالش بیسابقه مواجهاند: اگر دیگر کسی وارد سایتشان نشود، تبلیغدهندهای باقی نمیماند، بازدیدی نمیآید، و درآمدی حاصل نمیشود. حتی اگر محتوای تولیدشدهشان منبع پاسخ AI باشد، اغلب نامی از آنها برده نمیشود. در واقع، هوش مصنوعی بهگونهای از اینترنت تغذیه میکند که خودش دیگر نیازی به لینک دادن ندارد.
تغییر رفتار کاربران: از مرورگر به چتبات
کاربران جوانتر، بهویژه نسل Z و Alpha، ترجیح میدهند به جای جستوجوی سنتی، مستقیماً با یک مدل هوشمند گفتوگو کنند. در دنیای آنها، صبر برای لود شدن صفحات، پیمایش میان تبلیغات پاپآپ، و خواندن مقالات طولانی، تجربهای قدیمی و خستهکننده است. آنها میخواهند جواب را همین حالا، همینجا، و دقیقاً برای خودشان بخوانند.
آیندهای بدون لینک؟
یکی از بنیانهای وب از ابتدا «لینک» بود. پیوندی میان صفحات، محتواها و منابع. اما در اکوسیستم جدید AI، این پیوندها رنگ میبازند. دیگر ضرورتی ندارد کاربر از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر هدایت شود. این موضوع نهفقط مدل کسبوکارها، بلکه خود مفهوم اینترنت را زیر سوال میبرد.
آیا راهی برای نجات هست؟
شاید. برخی راهکارهای پیشنهادی از جمله مدلهای «اشتراکمحور»، تعیین حق کپیرایت برای محتوای استفادهشده در AI، و ایجاد پلتفرمهای منبعمحور توسط خود رسانهها در حال بررسی است. اما بدون دخالت شفاف قانونی و بازنگری در مدل درآمدی وب، نمیتوان انتظار داشت که این تغییرات فقط با ترفندهای تکنولوژیک مهار شوند.
جمعبندی: وقتی پاسخ مهمتر از مسیر میشود!
هوش مصنوعی در حال تغییر تعریف ما از اینترنت است. دیگر لازم نیست به سفر برویم تا پاسخ را بیابیم؛ پاسخ خودش به سراغ ما میآید. اما در این مسیر کوتاهشده، چیزهایی از دست میروند: تنوع منابع، استقلال محتوایی، و زیرساخت مالی رسانههای مستقل. آیندهای که در آن تنها یک مدل زبانی بزرگ مرجع همه چیز شود، شاید راحتتر باشد، اما لزوماً هوشمندانهتر یا آزادتر نیست.
پرسش این نیست که آیا AI جای وبگردی سنتی را میگیرد یا نه؛ پرسش این است که در دنیایی بدون وبگردی، چه کسی روایتها را شکل خواهد داد؟
را شکل خواهد داد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا ChatGPT میتواند در مدیریت مالی شخصی به ما کمک کند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقدمه خوب یعنی: یا ادامه میدم، یا میرم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقالهت رو نوشتی؟ حالا این ۳ دقیقه رو برای نجاتش وقت بذار!