با عشق... برای درون گراها

درون گراها و مالیخولیایی‌ها، از افراد عجیب غریب جامعه کنونی اند. ساکت، آرام و بی آزار و صد البته بی حوصله و غیرقابل پیش بینی. در این لیست، بر اساس فیلمایی که دیده‌ام، فیلمایی انتخاب کرده ام که برای چنین تیپ آدمایی انتخاب مناسبی است. در آخر، اگر فیلم دیگری به ذهنتان میرسد، کامنت کنید.

درون لوین دیویس_ Inside Llewyn Davis

اسکار آیزاک در نقش فراموش نشدنی لوین دیویس
اسکار آیزاک در نقش فراموش نشدنی لوین دیویس

کوئن ها خوب بلدند با مخاطب صمیمی شوند! هنرشان گفتن قصه های ساده و روان است، بدون اینکه بخواهند پیچیده‌اش کنند. این بار، در فیلم لوین دیویس، که به عبارتی پس از ای برادر کجا رفتی دومین فیلم موزیکالشان محسوب می‌شود، برخلاف آن فیلم کمدی شاد، با یک فیلم که نورپردازی تیره، سیگار و هوای بارانی و غم و ناراحتی دارد، طرفیم. لوین دیویس، یک موزیسین بی‌اعصاب، که معتقد است شغلش، یعنی خوانندگی و نوازندگی، فقط برای پول است؛ نه اینکه برای چند نفر بزند و آنها سرهایشان را تکان دهند! این فیلم، تقریبا فیلم جاده‌ای هم محسوب می‌شود. آهنگ های فیلم بسیار زیبا هستند و تیم بازیگری درجه یک هستند. کافی است چهار دقیقه از فیلم بگذرد، آن وقت دیگر در فیلم غرق شده‌اید! راستی، یک گربه هم در فیلم وجود دارد که نقش کلیدی دارد!

جلسه کوتاه 12_ short term 12

سکانس غم انگیز و شوکه کننده
سکانس غم انگیز و شوکه کننده " داستان کوسه"

این یکی را خیلی دوست دارم! فضای فیلم به شدت صمیمانه است و به زیبایی هرچه تمام تر، چند روز از زندگی چهار کارمند بازپروری را می‌بینیم. بری لارسون که هم جدیت و هم شوخ طبعی ریز خود را دارد، جان گلگر جونیور که بار کمدی فیلم را حفظ میکند، رمی مالک که همه اذیتش می‌کنند! و استفانیا بیتریز که وقتی بقیه نیستند، آن جا را می‌گرداند. از آن طرف، کاتلین دور را داریم که نقش یه دختر بد اخلاق و آسیب پذیر را بازی می‌کند و لی‌کیت استنفیلد که درون گرا ترین و غمگین‌ترین کاراکتر فیلم است. داستان فیلم ساده‌ هست و باز هم می‌گویم، فیلم فضای به شدت صمیمانه‌ای دارد که در فیلم‌هایی که اخیرا ساخته می‌شود، کمیاب است.

مالیخولیا_ Melancholia

سیاره بزرگ افسردگی
سیاره بزرگ افسردگی

این فیلم فرا بی‌نظیر است! اولا باید بگویم که آقای فون تریه فیلم را ساخته‌اند و از کارگردانان منفور سینما محسوب می‌شوند! اما در این فیلم، به شیوه‌ای کاملا متفاوت، افسردگی را مورد بررسی قرار می‌دهد. نشان می‌دهد که همه در معرض افسردگی هستیم و یک روز به آن مبتلا می‌شویم. یکی می‌گوید:« نه بابا این حرفا چیه ما شادیم خوشحالیم علم فلان گفته ماها نمی‌گیریم و فلان و فلان و فلان.» یکی می‌گوید:«من آن را قبول کردم. از اون نمی‌تونم فرار کنم و باید قبولش کنم.» کریستن دانست به زیبایی تمام، یکی از افسرده ترین نقش‌های سینما را بازی کرده است. به این اشاره کنم که اگر از غم مرحله اول فیلم گذشتید، بعید میدانم بتوانید از غم مرحله دوم فیلم بگذرید مگر اینکه یه بار این حس عجیب زشت دوست داشتنی مالیخولیایی را تجربه کرده باشید!

مرثیه ای برای یک رویا_ requiem for a dream

از عاشقان تکرار نشدنی سینما...
از عاشقان تکرار نشدنی سینما...

نیازی به معرفی و توضیح آن چنانی نیست. کارگردان فیلم آرنوفسکی است که هر دفعه غم جدیدی در آستینش دارد و رحم کردن به کاراکتر برایش یه شوخی زشت است. جرد لتو و جنیفر کانلی در نقش یک زوج عاشق و دوست داشتنی هستند ، الن برستین در نقش مادری که میخواهد لاغر شود تا بتواند در یک برنامه تلویزیونی آبرو داری کند! و مارلون وینز در نقش یک دلال مواد مخدر که می‌خواهد به این روش، زندگی زیبایی برای خود درست کند. در این فیلم، آرنوفسکی برای افرادی که رویا دارند، مرثیه‌ای می‌سراید. اما چه چیزی این مرثیه را کامل تر می‌کند؟ بله! موسیقی مسخ کننده و بی‌نظیر کلینت منسل که شما را به درون فیلم می‌کشد و نمی‌گذارد نفس راحتی بکشید. و پایان شوکه کننده و اعصاب خورد کن و اعصاب خوردکن و اعصاب خوردکن...

مزایای گوشه گیر شدن_ the perks of being wallflowers

موسیقی و رقص و یک اکیپ فراموش نشدنی
موسیقی و رقص و یک اکیپ فراموش نشدنی

یک درام دبیرستانی درست حسابی. فیلمی که به راحتی باهاش ارتباط برقرار می‌کنید و فکر می‌کنید جزء اکیپ کاراکترهای فیلم هستید. فیلم، به شدت خوش ساخت است و به زیبایی با تمام شخصیت ها ارتباط برقرار میکنید. فیلم به احساسات افراد گوشه گیر می‌پردازد و با آهنگای راک زیبا همراهمان می‌کند و مهم تر از همه، هیچ وقت خودش را لوس نمیکند و فاز نالیدن الکی بر نمی‌دارد. بر افسردگی و گوشه گیری اصرار نمی‌کند و می‌گوید یه لحظه باید دل را به دریا زد و رفت وسط تا با سم ها و پاتریک هایی که در زندگی همه‌مان است، رقصید، خوش گذراند و لذت برد. نکته آخر اینکه فیلم واقع گرایانه ساخته شده است و چارلی قصه ما، راه دراز و سختی برای شاد شدن طی می‌کند.

فلوریدا پراجکت_ Florida proje

یک فضای به شدت گرم و صمیمی در فیلم وجود دارد
یک فضای به شدت گرم و صمیمی در فیلم وجود دارد

یک فیلم ساده و باحال و رنگارنگ. چند کودک شیطان که در یک پراجکت( یک سری سوییت که کنار هم دیگه و به صورت یه ساختمون ساخته شده‌اند) دو مادر دیوونه‌ و یک مهماندار با نقش آفرینی محشر ویلیام دفو که زیادی مهربان است وحکم آچار فرانسه را دارد. جدا از اینکه فیلم به زیبایی به مسئله نظام سرمایه داری می‌پردازد، بلکه یک داستان زیبا هم تعریف می‌کند. درباره‌ی فیلم چیز بیشتری نمی‌گویم، چون نمی‌خواهم لذت دیدن این فیلم را از شما بگیرم!

جوکر_joker

هرچند سطحی اما به دیوانه بازی هایش می ارزد
هرچند سطحی اما به دیوانه بازی هایش می ارزد

یک فیلم پاپ کورنی که آنقدر عمیق به مسئله تنهایی نمی‌پردازد، بلکه کلیشه‌ای و پر از ایراد هم هست. اما دیوانه بازی‌ها و بلاهایی که آرتور فلک می‌آورد، گاهی اوقات همان افکار خطرناکی بود که در ذهنمان رژه میرفت. چیزی که حس همدردی مان را قلقلک میدهد، قطعا بازی فینیکس است و بس. پس بیشتر نمی‌گویم، چون "جوکر" است!

به خلا وارد شو_enter the void

بازی با رنگ ها، از مولفه های سینمای عجیب نوئه است
بازی با رنگ ها، از مولفه های سینمای عجیب نوئه است

چرا این فیلم را اینجا گذاشتم؟ چون درمورد سفر یک روح است. درمورد " مرگ " است و امکان ندارد یک بار ما درمورد مرگ فکر نکرده باشیم؛ مخصوصا هنگام تنهایی و ناراحتی. در کل، enter the void از تکرارنشدنی فیلم های تاریخ سینما هست که کلی حرف دارد اما زبان از گفتن آن حرف ها قاصر است. و نکته جالب اینکه با ماده‌ی مخدری به نام DMT آشنایمان می‌کند که از پایه های اصلی فیلم و رنگ بازی هایش است! این فیلم را از دست ندهید

مبتدی ها_Begginers

بانمک ترین و شیرین ترین زوج فیلم ها ( البته از نظر من)
بانمک ترین و شیرین ترین زوج فیلم ها ( البته از نظر من)

آخ که چقدر این فیلم خوب است. آخ که چقدر این فیلم همه چیزش آرام و ملایم است. فیلم درمورد جوانی به نام الیور است که برای مدت ها تنها بوده است و در یک مهمانی، با یک دختر زیبا به نام آنا آشنا می‌شود. کلیشه است نه؟! اما مشکل اینجاس که الیور این سوال را از خودش میپرسد: آیا من لیاقت او را دارم؟ همچنین فیلم گشت و گذاری در رابطه او با پدرش می‌کند و زندگی کاری الیور را به ما نیز نشان می‌دهد. در نگاه اول فیلم کلیشه‌ای است ولی چنان دل شما را به دست می‌آورد که محو فیلم می‌شوید.

امیلی_Amelie

امیلی، یک شخصیت به شدت بامزه و آرام
امیلی، یک شخصیت به شدت بامزه و آرام

یک شخصیت خنده بر لب، یک سفر فانتزی و یک عاشقانه آرام. امیلی، با بازی محشر و لذت بخش آدری توتو یک فیلمی است که در سخت ترین لحظات عمرتان حکم دیازپام را خواهد داشت. سفر عاشقانه جذاب امیلی که انگار دیزنی آن را ساخته است، با مخاطب درمورد افراد مهربانی صحبت می‌کند که محبت را به زندگی افرادی که دوست دارد می‌آورد ولی همچنان خودش به آن محبت نرسیده است. یک موسیقی به شدت دلنشین و آرام یان یرسن نیز لذت فیلم را صدبرابر کرده است.

این لیست ده تایی بنده تمام شد... میدانم فیلم های زیادی است که نگفته‌ام و بر اساس فیلم هایی که فعلا دیده‌ام نوشته ام. اگر فیلم دیگری مد نظرتان است ذکر کنید یا انتقادی در راستای بهتر شدن کار بنده هست.

ممنون از اینکه مطلب را خواندید :)