سلام بر همه
نقد سریال «شکارچی غیرقانونی»: تاوان تعدی به حریم طبیعت
اگرچه ساعت رستاخیز، پایانی برای جهان را تا پنج میلیارد سال دیگر پیشبینی میکند، این رقم برای کسانی که به قوانین کارما و تناسخ اعتقادی ندارند، آسودگی خاطری فراهم میآورد. با این حال، در گذر زمان، این سالها شاهد نابودی گونههای بیشماری از گیاهان و جانورانی بودهاند که طبیعت با ظرافت و دقتی بینظیر، در تعادلی شگفتانگیز، آنها را پرورش داده بود.
ریچی مهتا، خالق و کارگردان سریال «شکارچی غیرقانونی» (که پیشتر با «جنایات دهلی» شناخته میشد)، نابودی این اکوسیستم ظریف را از زاویهای دردناک و با تمرکز بر تجارت خونین عاج به تصویر میکشد. او با اقتباس از داستان واقعی عملیات شکار، روایتی تکاندهنده را آغاز میکند. داستان با جنگلبانی عذابوجدانزده به نام آروکو (با بازی درخشان سوراج پاپس) شروع میشود که با مراجعه به اداره جنگل مالایاتور، افسر جنگل، عادل شیخ (سانوپ دینش) را از شکار غیرقانونی فیلها توسط یک باند بیرحم مطلع میکند. این باند قصد دارد تا آخرین فیلهای منطقه را از بین ببرد. این اعتراف تلخ، جرقهای برای آغاز تحقیقات توسط نهادهای مختلف میشود، اما اولین گام توسط سرویس جنگلداری هند (IFS) برداشته میشود. عادل، که خود از اعضای این سازمان است، تحت فشار مافوقهایش، کیشور کومار (وینود شاراوات) و مدیر میدانی، نیل (دیبیندود باتاچاریا) قرار میگیرد و مجبور به تعلیق تعدادی از معاونانش، از جمله ویجی بابو (انکیت ماداو) میشود.
در شرایطی که موانع اداری و احتمال نفوذ عوامل مخرب، روند تحقیقات را تهدید میکند، نیل با تمرکز و جدیت، تیم خود را منسجم نگه میدارد و افسر منطقهای، مالا جوگی (نیمیشا ساجیان) را به تیم اضافه میکند. در این میان، آلن، تحلیلگر دادهی جوان و خوشبرخورد (روشن متیو)، که در زمینه اثرات زهر مار نیز تخصص دارد، با تحلیل دادههای تماس و ردیابی حرکات مظنونین، نقشی حیاتی ایفا میکند.
داستان سریال، نه تنها به روند پیگیری و شناسایی باند شکارچیان و سرکردگان آنها میپردازد، بلکه تأثیر این ماموریت دشوار بر زندگی شخصی اعضای تیم را نیز به تصویر میکشد. آلن بین وظایفش و زندگی اجتماعیاش در کشمکش است. نیل با مشکلات خانوادگی و وضعیت جسمانی خود دست و پنجه نرم میکند و مالا با گذشتهی تلخ خانوادگیاش مبارزه میکند. بازی ساجیان در نقش مالا، با تمرکز و ارادهای مثالزدنی، یادآور یک شکارچی واقعی است. به همین دلیل است که در بخشی از سریال، دیالوگی به این مضمون بیان میشود که «شکارچیان، بهترین حافظان محیط زیست میشوند.»
این سه نفر، در ازای انجام وظیفهشان، بهایی سنگین میپردازند. آنها نه به فکر میزان حقوقشان، بلکه به احیای جنگل و بازگرداندن آن به وضعیت اولیه خود، به عنوان سمفونی هماهنگی از زندگی حیوانات و عناصر طبیعی، میاندیشند. آنها بین احساس گناه ناشی از نادیده گرفتن اطرافیانشان (همسر و پسر آلن، مادر مالا، ویجی بابوی تعلیقشده و همسر نیل) و ادامه مبارزه خطرناک با کشتار جنگل، گرفتار شدهاند. کانی کوسروتی نیز در نقش دینا، یکی دیگر از افسران جنگل، حضوری مؤثر دارد، هرچند نقش او به اندازهی مالا پررنگ نیست.
اما تمرکز اصلی ریچی مهتا بر فیلهاست و او این تمرکز را به مخاطب نیز منتقل میکند. تقریباً هر قسمت با نمایش پوسیدگی تدریجی لاشهی یک فیل آغاز میشود، تصویری از نابودی تدریجی میراث طبیعی که میلیاردها سال برای شکلگیری آن زمان صرف شده است. مخاطب با دیدن این تصاویر و آگاهی از سرعت تخریب، احساس درماندگی میکند. دیالوگهای سریال گاهی رنگ و بوی موعظه به خود میگیرند، اما چگونه میتوان اهمیت فیلها در اکوسیستم و نقش آنها در حفظ پوشش گیاهی و سلامت انسان را به گونهای دیگر بیان کرد؟ اشارهی نیل به آلودگی هوای دهلی، هشداری است به خطری که نه تنها جنگلهای کرالا، بلکه سلامت انسانها را نیز تهدید میکند.
کارگردان همچنین به این نکته توجه دارد که مخلوقات طبیعت، با امید، ناامیدی یا هشیاری، مراقب اعمال ما هستند. این ایده که ما سیارهی خود را با موجودات دیگر سهیم هستیم (یا بهتر است بگوییم، آنها سیارهشان را با ما سهیم هستند)، به زیبایی در سریال به تصویر کشیده شده است. صعود بیرحمانهی انسان به صدر زنجیرهی غذایی، باعث شده تا او با بیتوجهی، منابع طبیعی را نابود کند و فرصتی برای تجدید حیات باقی نگذارد. در طول سریال، حیوانات و پرندگان مختلف، از جایگاه خود، نظارهگر روند تحقیقات و سرنوشت زندگی هستند و این سوال را مطرح میکنند که آیا آنها نیز بخشی از تاوانی خواهند بود که طبیعت در بازسازی بیرحمانهاش از انسان خواهد گرفت؟
فیلمبرداری یوهان هورلین آیدت، با استفاده از رنگهای تیره و فضایی مه آلود، حس ناامیدی را به خوبی منتقل میکند و موسیقی اندرو لاکینگتون، تنش و درد موجود در داستان را تشدید میکند. دیالوگهای چندزبانه سریال، که توسط آمریتا باگچی، گوپان چیدامباران و سوپروتیم سنگوپتا نوشته شدهاند، به باورپذیری داستان افزودهاند. بازی دیبیندود باتاچاریا در نقش نیل، با قدرت و صلابت، تصویری از یک مأمور وظیفهشناس را به نمایش میگذارد که حتی برای اجرای عدالت، حاضر به زیر پا گذاشتن برخی قوانین است. همچنین، ساپنا سند در نقش پونام ورما، یکی از شخصیتهای کلیدی داستان که در دهلی حضور دارد، با بازی سرد و بیرحمانهاش، تصویری از طمع و بیاعتنایی به چرخهی زندگی را به نمایش میگذارد. ارتباط این باند با مافیای بینالمللی (از جمله ترایدهای چینی و یاکوزای ژاپنی) نیز در داستان مطرح میشود.
فیلها با استفاده از حافظهی ژنتیکی خود، به دنبال غذا و آب میگردند، در حالی که ما در تلاشیم تا تمام این حافظه و ارتباطات آن را پاک کنیم. به همین دلیل است که در صحنههای پایانی سریال، در کوچههای باریک دهلی، جایی که جمعیت خشمگین با تیم اداره جنگل و پلیس محلی روبرو میشوند، مخاطب احساس ترس و نگرانی میکند. زیرا به نظر میرسد که ساعت رستاخیز نه در حضور یک گله فیل، بلکه در مواجهه با خشم انسانها، سریعتر از همیشه به صدا درمیآید.
شکارچی غیرقانونی
کارگردان: ریچی مهتا
زمان: ~۴۰ دقیقه
نویسندگان: ریچی مهتا، آمریتا باگچی، گوپان چیدامباران، سورندرا کومار، سوپروتیم سنگوپتا
ستارگان: دیبیندود باتاچاریا، نیمیشا ساجیان، روشن متیو، انکیت ماداو
منبع ترجمه :
https://lifeisacinemahall.com/2024/03/31/poacher-tv-series-review-the-price-of-inhuman-transgressions
مطلبی دیگر از این انتشارات
راز پوستی شفاف و درخشان با پاک کننده زغالی
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیمهای درهم تنیده
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیرودینامیک هلیکوپتر را بهتر بشناسیم