نقد سریال «کلاهبرداری ۱۹۹۲: داستان هارشاد مهتا»: شاهکاری از سال ۲۰۲۰

در ابتدا، آنچه در سریال «کلاهبرداری ۱۹۹۲: داستان هارشاد مهتا» برای من چندان دلچسب نبود، هاله‌ای تقریباً نامحسوس اما قابل توجه از مظلومیت و تقدیری آسمانی بود که این مجموعه ۱۰ قسمتی بر چهره‌ی شخصیت اصلی‌اش می‌افکند. به این مورد، پایانی تقریباً قهرمانانه که او را قربانی سیستم نشان می‌دهد، و همچنین موسیقی متن نسبتاً احساساتی که با صحنه‌های جشن سال نو همراه می‌شود را اضافه کنید، که کمی بیش از حد به بار دراماتیک داستان می‌افزاید. در ادامه بیشتر به این جنبه‌ی بحث‌برانگیز خواهم پرداخت.

اما من چندان برای هارشاد مهتا، کارگزار سهامی که از اواسط دهه‌ی ۸۰ تا اوایل دهه‌ی ۹۰ بر بورس اوراق بهادار بمبئی و بازار سهام حکمرانی می‌کرد و همان سیستمی را که بعدها او را نابود کرد، دستکاری میکرد، دلسوزی نکردم. در عوض، برای آبیشک باچان که طبق معمول، فیلم «گاو نر بزرگ» خود را دقیقاً پس از پخش این سریال فوق‌العاده اکران می‌کند، احساس نگرانی کردم. زیرا - اگرچه مقایسه بین فیلم‌ها و سریال‌ها از بحث‌های بی‌اساس است - دنبال کردن چنین سریالی بسیار دشوار است. این فیلم، هرچقدر هم که خوب باشد، با اکرانش ناگزیر مقایسه‌ها را برمی‌انگیزد. برای او آرزوی موفقیت دارم.

هانسال مهتا (کارگردان، با همراهی جی مهتا) و نویسندگان (سوراو دی، سومیت پوروهیت، وایبهاو ویشال و کاران ویاس) داستانی ماهرانه از تخلفات مالی، جرم و جنایت و فساد سیستمی می‌بافند که تمام مشکلات بازارهای مالی را در بر می‌گیرد و - اگر نگاهی به روزنامه‌های اقتصادی بیندازید - نشان می‌دهد که چقدر این وضعیت تغییری نکرده است: سیستم همچنان با قدرتمندان همسو است. و این قدرت مالی، مانند هر جایگاه قدرت دیگر، شکاف و موقعیتی است که به سادگی بر مردان و زنانی که در آن قرار دارند، می‌تابد. لحظه‌ای که آنها خود را فریب می‌دهند و باور می‌کنند که خودشان منشأ این درخشش هستند، زمان سقوطشان فرا می‌رسد.

مهتا داستان واقعی را با استفاده از کتاب سوچیتا دلال و دباشیش باسو با عنوان «کلاهبرداری: چه کسی برد، چه کسی باخت، چه کسی فرار کرد» به عنوان مرجع خود روایت می‌کند. اما این فقط چارچوب داستان است. نقطه‌ی قوت او، ریتم تند و پرشور سریال است که با ضرباهنگ زندگی در بمبئی هماهنگ است. به علاوه، او بسیاری از اصطلاحات تخصصی اقتصادی را که (به نظر من) طوری طراحی شده‌اند که ما افراد کم‌دانش پیرو آدام اسمیت را گیج کنند و ما را دائماً در معرض مفاهیم مبهمی مانند «احساسات بازار» قرار دهند، رمزگشایی می‌کند. این «احساس» همان چیزی است که هارشاد مهتا (پراتیک گاندی) می‌خواهد بر آن سوار شود، آن را درک کند و در نهایت آن را کنترل کند. او از خانه‌ای کوچک و محقر در بمبئی، بر تردیدهای خانواده‌اش - از جمله پدرش، شانتیلال مهتا (راماکانت دایما) و برادرش آشوین (همانت خار در نقشی درخشان، سکوت بازی‌اش به خوبی نگرانی‌های درونی‌اش را پنهان می‌کند) - غلبه می‌کند تا به آرامی و مطمئناً خانه‌هایی از رویاها و ثروت‌های بزرگ برای خود و خانواده‌اش، از جمله همسرش جوتی (آنجالی باروت، بسیار خوب)، همسر آشوین، دیپیکا (بریندا تریویدی) و مادرش راسی لابن (کومکوم داس) بسازد.

اما این بازی، مانند بیشتر بازی‌های پرسود مالی، به پول، افراد و قدرت نیاز دارد. سریال نگاهی جامع و جذاب به چگونگی غصب تدریجی جایگاه «پدر بازار نزولی»، مانو موندرا (با بازی عالی ساتیش کائوشیک) و گروهش توسط مهتا می‌اندازد تا روندی صعودی را آغاز کند که افرادی از هر طبقه‌ی جامعه را که می‌خواهند سهمی از این سود داشته باشند، جذب می‌کند. مهتا به همراه برادرش و کارگزار سابق، بوشان بهات (با بازی پرفراز و نشیب و عمیق چیراگ وهرا)، سیستم را دور می‌زنند و سودهای کلانی برای خود و مشتریانشان به دست می‌آورند. سریال با ورود عصبی و مضطرب شراد بلاری (شاریب هاشمی) به دفتر تایمز آو ایندیا آغاز می‌شود که می‌خواهد معاملات مبهم و پنهانی در بانک دولتی هند (SBI) را افشا کند. به این ترتیب سوچیتا دلال (شریا دانوانتاری) دوباره نام هارشاد مهتا را می‌شنود. با فیلمنامه‌نویسی دقیق و قاب‌بندی عالی، سریال وارد فلاش‌بک می‌شود و شروع به به هم پیوستن سه رشته می‌کند که به ملاقات مخفیانه‌ی بلاری ختم می‌شود: داستان مهتا، ورود سوچیتا دلال به روزنامه‌نگاری و سپس گزارشگری مالی، و سیستم بانکی، که همگی به طرز جدایی‌ناپذیری در هم تنیده می‌شوند تا آتشی را بیفروزند که با طراحی تولید عالی (پایال گوش و تارپان شریواستاوا که نوستالژی، تیرگی و درخشش متناقض بمبئی را بازسازی می‌کنند)، موسیقی تیتراژ کوبنده و موسیقی پس‌زمینه‌ی اتمسفریک توسط آچینت تاکار و گروه بازیگران درجه یک و بی‌نقص که توسط مدیر انتخاب بازیگران موکش چابرا گردآوری شده‌اند، شعله‌ور می‌شود.

جدا از مانو چاندرا، طرف دیگر دستکاری‌کنندگان سیستم توسط تیاگی از سیتی‌بانک (نیکل دویدی با بازی روان و جذاب)، وکارگزارانی که با او همدست هستند، به رهبری آجی کدیا (شاداب خان - پسر امجد خان بزرگ، اگر این نوع اطلاعات حاشیه‌ای برای شما جالب باشد - با لبخندی فریبنده) و دوست مهتا، پراناو شث هدایت می‌شود - جی اوپادیا با بازی خونسرد و بی‌تفاوت خود عالی عمل می‌کند: او را در مهمانی خانه‌ی مهتا ببینید که در آنجا مشروبی نیست و او مجبور است به یک نوشیدنی گازدار بسنده کند. همچنین اجراهای فوق‌العاده‌ای توسط آنانت ماهادوان، کی.کی. راینا، کاوین دیو، جیمینی پاتاک، پارش گاناترا، ویوک واسوانی و راجش جیس در میان دیگران وجود دارد. مهتا این گروه بازیگران بسیار بزرگ را با ظرافت هدایت می‌کند و چاشنی‌هایی از تعلیق را به تمام آنچه در زمان هارشاد مهتا حدس زده می‌شد - از جمله چمدان بدنام یک کروری که گفته می‌شود به دفتر نخست‌وزیری تحویل داده شده - اضافه می‌کند. دسیسه‌های شوم، بازی ناجوانمردانه و لحظات پرتنش وجود دارد که همه با بازی پرشور شریا دانوانتاری در نقش سوچیتا دلال آشکار می‌شوند. او آنچه را که روزنامه‌نگاری واقعی، تحقیقات سرسختانه، جلسات و صرفاً مطالعه گزارش‌های دشوار است، به تصویر می‌کشد. اگر ایرادی باشد، صحنه‌های او با سردبیرانش است، جایی که شخصیت او بیش از حد در معرض خطر قرار می‌گیرد. سریال می‌توانست بدون آن تاکید اضافی هم موفق باشد.

نکته‌ی آزاردهنده‌ی دیگر که همچنان مرا آزار می‌دهد این است که هانسال مهتا، خواسته یا ناخواسته، شخصیت اصلی خود را در موقعیتی قرار می‌دهد که از سیستم - مانند بسیاری دیگر پیش از او - سوءاستفاده کرده و سپس با قربانی شدن توسط همان سیستم، مورد ظلم قرار گرفته است. هرچند این موضوع درست است، اما سریال از ویرانی‌هایی که طمع این کارگزار در میان خانواده‌های طبقه‌ی متوسط ​​به وجود آورد، چشم‌پوشی می‌کند. البته می‌توان استدلال کرد که این ویرانی ناشی از طمع ذاتی بوده است و این درست است. اما بدون شک در راس این چرخه‌ی شوم، کلاهبردار بی‌چون و چرایی بود که اهمیتی نمی‌داد که پول دیگران را نزدیک آتشی که خودش روشن کرده بود، نگه دارد. این زاویه و کشمکش در میان همه‌ی ما - یعنی فوریت طمع و جذابیت ثروت زیاد که باعث می‌شود سیستم با تکرار وحشتناکی، هارشاد مهتاهای بیشتری تولید کند و باعث می‌شود افرادی مانند ما با همان سرعت فریب نقشه‌های آنها را بخورند - شایسته‌ی بررسی عمیق‌تری بود. یک قسمت در مورد پس‌اندازها و امیدهای خانواده‌هایی که نابود شدند، می‌توانست دیدگاه واقعی‌تری از داستان هارشاد مهتا ارایه دهد

«کلاهبرداری ۱۹۹۲: داستان هارشاد مهتا»

کارگردان: هانسال مهتا

مدت زمان هر قسمت: تقریباً ۵۴ دقیقه

نویسندگان: سوراو دی، سومیت پورهیت، وایبهاو ویشال، کاران ویاس

بازیگران: پراتیک گاندی، شریا دانوانتاری، همنت کهر

ژانرها: بیوگرافی، جنایی، درام

این سریال جذاب را بصورت کامل و کیفیت بالا با زیرنویس فارسی در آپارات تماشا کنید

منبع ترجمه

https://lifeisacinemahall.com/?p=4955