برای قطعی‌ترین لحظه‌ها


عکاس : علیرضا شهنازی
عکاس : علیرضا شهنازی



زمانی هانری کارتیه_ برسون، عکاسی را ثبت _ شکار لحظه‌هایی می‌دانست که تمام عناصر در حالت بالانس قرار دارند. به عنوان مثال لحظاتی که شخصی در حال پریدن از یک گودال آب است و شاتر دوربین زمانی فرود می‌آید که پای فردِ خاطی میان زمین و آسمان معلق مانده! و یا لحظه‌ای که از دل ویرانی بر دیوار، صحنه‌ای تمام و کمال از وقوع یک جدال خیابانی دیده می‌شود.

هانری برسون، یک عکاس خیابانی بود. در این ژانر عکاسی، خیابان، سوژه‌ی اصلی عکاس_پرسه زن است. همین که در این بستر قرار می‌گیرید و از یک صحنه ( شاید قطعی‌ترین لحظه ) عکاسی می‌کنید، این سبک رخ داده‌است. اما ما در ایراسوگرافی، بیشتر با عکاسی مستند اجتماعی سروکار داریم. اینکه می‌گویم بیشتر، از سر این است که اصولاً نمی‌توان مرزهای آشکار و قابل تفکیکی میان این دو ژانر درنظر گرفت و در بسیاری از جهات هم پوشانی دارند.

در ادامه خواهیم دید یک تکنیک واحد، چگونه می‌تواند برای هر دو سبک به کار گرفته شود اما با پردازش‌های متفاوت.

در مستند اجتماعی، عکاس_فلانور به دنبال یک سوژه‌ی مشخص وارد میدان می‌شود و هر عکس آن، در حال تعریفِ روایتی است. اما عکاسی خیابانی، ثبت همان لحظه است و شاید لزوماً برای ما روایت‌گری نکند و از یک اتفاق خاص خبر ندهد.

عکاسی مستند، مدعیِ ثبت یک سکانس اجتماعی است؛ اینجا هم باید همه چیز سرجایش باشد اما فراتر از یک شکار لحظه.

همین عکس بالا را خوب نگاه کنید. در سایه_روشنِ بازار، کارگری بار بر دوش دارد و در حال عبور است. اگر می‌خواستیم در مثال‌های پیشین، در راستای توضیحِ اینکه لحظه‌ی قطعی چیست موردی را اضافه کنیم قطعاً این عکس و قاب در آن جای می‌گرفت. قطعی‌ترین لحظه‌ی کار یک کارگر _ و نه تنها شکار لحظه.

در عکاسی مستند اجتماعی، لحظه‌ی قطعی یعنی همین؛ همه چیز سرجایش است تا از رنج یک کارگر عکسی ثبت شود. این یک روایت است. عکس در این زمینه گرفته شده : یک راهروی تاریک که کورسوهای نور از آسمان بر زمین تابیده می‌شود و کارگر در مرکز آن نور. حاشیه نشینی یک کارگر بر همه واضح است اما اینجا، خیره به دوربین، در مرکز توجه است؛ در قطعی‌ترین لحظه.

شاید رسالت عکاسی مستند اجتماعی همین باشد؛ استفاده از تکنیک‌هایی مثل همین تکنیک پیشنهادی جناب هانری کارتیه_برسون و در نهایت رفتن به سمت روایت‌گری از یک حقیقت اجتماعی.

تأثیری که این عکس بر مخاطب خود می‌گذارد، اصلاً به خاطر همین سایه_روشن‌ها، بیشتر از یک قاب معمولی از خستگی کارگر است. در این مورد، لحظه‌ی قطعی در خدمت یک حقیقت اجتماعی است.

لحظه‌ی قطعی، اینجا، جان می‌گیرد....