خارجیِ خوشرنگ!
خارجی هم تمام شد. موضوع این ماه برای مخاطبان گنگ و مبهم بود. به قدری که حتی تا اواسط برگزاری آن، سوال از چیستیِ موجودی به نام خارجی در کامنتها از ما پرسیده میشد. توضیح آغازین نیز در مورد موضوع که سعی کرده بودیم تا حدی منظور و مقصود خود را مشخص کنیم، برای کاربر کارساز واقع نشد. ایراسوگرافی همیشه تلاش کرده به مخاطب خود در مورد یک موضوع و مسئلهی اجتماعی جهت خاصی ندهد. این مجموعه به دنبال دریافت روایتهایی است متعدد و مختلف با زوایای دید متفاوت؛ چرا که به اندازهی هر عکاس، یک تفسیر وجود دارد. طبق عادت گذشته، این بار هم سعی کردیم نگاه خود به سوژهای مثل خارجی را به مخاطبان خود تحمیل نکنیم. نقطهی پیوند تمام عکسهای ارسالی، رنگ و لعاب بود. این رنگی که میگویم نباید در بستر عکس رنگی و سیاه و سفید تحلیل شود؛ رنگی به لحاظ محتوا!
این عکسهای ارسالی بودند که خارجی را معنا کردند. این سوژه، در توریستیترین شکل خودش معنا شد. غالب آثار، خارجی را یک فرد غربی سفید پوست میدیدند. چهرههای بشاش و خندانی که مسرور از سیاحت و گشت و گذار در کشوری اگزوتیک و بیگانه هستند، جلوهگر خارجی بودند. این برداشت از سوژهی خارجی نشان داد که مهم نیست کلمات در اصل چه بار معنایی دارند، چرا که خارجی یعنی فراتر از مرز و مربوط به پهنهی مشخصی نیست، اما لفظ خارجی در اذهان شاید فاصلهی زیادی با یک کارگرِ افغان داشتهباشد. انگار خارج و خارجی برای افراد در وهلهی اول پاکستان و یا یک پناهجو از خاور میانه را تداعی نمیکند. این مسابقه و تلاش ما برای اینکه به ذهن مخاطبمان جهت ندهیم، مشخص کرد که کلمات میتوانند چگونه سوژههای مهم اجتماعی را به حاشیه ببرند، آن هم به نفع خارجیهایِ خوشرنگ!
شاید کمی بی دقتی هم چاشنی کار شده. این فصل، طرد نام گرفته. سوژهی اصلی، طرد شدگان اجتماعی هستند. شاید کمتر مخاطبی به این مسئله توجه داشتهاست. زمانی که واژهی خارجی، در کنار مفهوم طرد قرار میگیرد، داستان به کلی عوض میشود. توجه به پیوستگی میان هستهی اصلی موضوعات در سه ماه از هر فصل ایراسوگرافی، کمترین توقعی است که میتوان از یک عکاس مستند اجتماعی داشت.
خارجیهای درگیر فقر و منازعات نژادپرستانه در این مسابقه به فراموشی سپرده شدند. انگار همگی قربانی لفظِ خارجی شدند. یک خارجیِ شاد و سرمست از سیاحت با تفاوتهای موجود با جامعهی مقصد.
این موضوع و نوع برداشت از آن، باز در دل خود دست به طرد و حذف زد؛ امری که گویا در عکاسی تمام ناشدنی است...
مطلبی دیگر از این انتشارات
«نیازی نمی بینم چیزی بگویم؛ تنها موضوع را به نمایش میگذارم»
مطلبی دیگر از این انتشارات
فلانور یا دوربینها را به سمت خودمان برگردانیم....
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک عکاس ؛ دوروتی لانگ [1]