آنالیز آماری چیست؟

آنالیز آماری علم جمع آوری داده‌ها و کشف الگوها و روندها است. آنالیز آماری در حقیقت نام دیگری برای آمار است. پس از جمع آوری داده‌ها می‌توانید آن را به این روش‌ها تجزیه و تحلیل کنید:

  • داده‌ها را خلاصه کنید: به عنوان مثال ، یک نمودار دایره‌ای ترسیم کنید.
  • شاخص‌های کلیدی آماری را پیدا کنید: به عنوان مثال میانگین به شما می‌گوید که عدد متوسط در مجموعه‌ای از داده‌ها چیست.
  • میزان پراکندگی داده‌ها را محاسبه کنید: این مورد به شما می‌گوید که داده‌های شما متراکم‌اند یا بیش‌تر پراکنده‌اند. انحراف معیار یکی از متداول‌ترین راه‌های اندازه‌گیری پراکندگی است که میزان پراکندگی داده‌ها حول میانگین را به شما نشان می‌دهد.
  • پیش‌بینی‌های آینده را بر اساس گذشته انجام دهید: این امر به ویژه در خرده فروشی‌ها، تولیدی‌ها، سیستم‌های بانکی، ورزش یا هر سازمانی که دانستن روندهای آینده برای آن سودمند باشد مفید است.
  • یک فرضیه را تست کنید: جمع‌آوری داده‌ها از یک آزمایش هنگامی مفید است که شما داده‌ها را تجزیه و تحلیل کنید. این بخش از تجزیه و تحلیل آماری «آزمون فرضیه» نامیده می‌شود؛ جایی که فرضیه تهی (نظریه معمولاً پذیرفته‌شده) اثبات یا رد می‌شود.

آنالیز آماری و روش علمی

آنالیز آماری به طور گسترده‌ای در علوم مختلف از فیزیک گرفته تا علوم اجتماعی استفاده می‌شود. آمار به همراه آزمون فرضیه می‌تواند تخمینی برای هر ناشناخته‌ای فراهم آورد که اندازه‌گیری آن دشوار یا غیرممکن است. به عنوان مثال نظریه میدان کوانتومی به صورت تئوری بسیار قابل قبول است؛ اما برای آزمایش و اندازه‌گیری تجربی چالش برانگیز بوده است. اندازه‌گیری برای برخی از مباحث علوم اجتماعی مانند بررسی فهم و آگاهی یا انتخاب، عملاً غیرممکن است. آنالیز آماری می‌تواند به محتمل‌ترین یا غیرمحتمل‌ترین سناریوها بپردازد.

وقتی آمار دروغ می‌گوید

اگر چه آمار می‌تواند بستر محکمی برای نتیجه گیری و ارائه «واقعیت» به نظر برسد، اما باید نسبت به مشکلات آنالیز آماری هم آگاه باشید. این مشکلات می تواند شامل دستکاری عمدی یا تصادفی نتایج باشد. با این حال در برخی مواقع آمار به خودی خود می‌تواند کاملاً اشتباه باشد. یک مثال معروف از آمارهای اشتباه پارادوکس سیمپسون (Simpson’s Paradox) است که به ما نشان می‌دهد حتی بهترین آمارها هم ممکن است در برخی مواقع کاملاً بی‌فایده باشند. در یک مثال کلاسیک از پارادوکس سیمپسون، میانگین پذیرش در دانشگاه برکلی نشان داد که میانگین پذیرش آن‌ها برای خانم‌ها بالاتر از آقایان بود. در حالی که در واقعیت برعکس بود. در مقالات آینده‌‌ی ایردا، پارادوکس سیمپسون را توضیح خواهیم داد.