کارشناس ارشد آموزش ریاضی
من کجا؟ دیجیتال مارکتینگ کجا؟
کجا بودم؟
از زمانی که یاد دارم به ریاضی و تدریس اون علاقه داشتم. با هزار امید و آرزو، دانشگاه رشته ریاضیات و کاربرد ها رو انتخاب کردم. اون زمان فقط و فقط به فکر علاقه بودم و خداییش دوسش داشتم. از شدت علاقه به علوم انسانی و تدریس، برای ارشد گرایش آموزش ریاضی رو انتخاب کردم. اما هر چه از 18 سالگی فاصله گرفتم دغدغه ی کار و درامدزایی و استقلال، آزارم میداد. البته بی کار هم ننشستم. تدریس کردم، کارگاه های آموزشی برگزار کردم، بازاریابی فروش محصولات آموزشی رفتم. اما از اونچه که می خواستم فاصله داشت و تهش پولی که حتی زندگی خودم رو باهاش بچرخونم گیرم نمیومد.
توی تجربه های کاریم یه مدت مسئول تبلیغات و ادمین اینستاگرام یه مدرسه شدم، برای اینکه خوب کار کنم بیشتر خوندم، و دیدم چه دنیای جالبی توی فضای دیجیتال هست و از طرفی متوجه شدم چقدر مدارس برای تبلیغاتشون به یه نفر تخصصی برای حوزه تبلیغات و اینترنت نیاز دارن و کسی نیست.
پلن B:
توی دوران کرونا آموزش خوابیده بود و منم اعصابم از خودم و وضعیت نامعلوم شغلیم خورد بود، تنها کاری که همیشه برا خودم متصور بودم، تدریس ریاضی بود، البته کلی ایده دارم برای آموزش جذاب و متفاوت ریاضی، ولی برای منی که 25 سالمه، استخدام نیستم و مدیر ها بهم اعتماد نمیکنن کار سختی پیش رو دارم. تازه اگرم بهم اعتماد کنن و منت سرم بذارن ماهی دو سه تومن میتونم در بیارم.
یه شب داشتم همین چیزا رو برا دوستم تعریف می کردم و ناله می کردم، که یه سوال جالب ازم پرسید: "پلن B ات چیه؟"
هیچ جوابی نداشتم، همیشه فک میکردم آدم باید به یه هدف بچسبه و ولش نکنه. اما تجربه و شواهد داشت بهم نشون میداد که نمیشه، مخصوصا تو این وضع و اوضاع مملکت ما! مخصوصا تو این هدفی که من انتخاب کردم! خیلی فک کردم و دیدم معقوله که یه پلن B هم داشته باشم برا زندگیم.
شانس خوب یا دوست خوب؟
مدتی ذهنم درگیر این بود که چیکار میشه کرد؟ من به چه درد دیگه ای می خورم؟ تا اینکه فهمیدم یکی از دوستای صمیمیم تو یه دوره ی دیجیتال مارکتینگ شرکت کرده و همش داشت از اون دوره و استادش تعریف می کرد. ته و توی داستانو درآوردم و دیدم مبحث های جالبی توش مطرح میشه، یاد اون تجربه ی کاریم افتادم و دیدم خوشم میاد، بازار کارش هم خوبه و متخصصش کمه. دوستم گفت: "بیا! پشیمون نمیشی". منم یکم تحقیق و مشورت کردم و شرکت کردم. نمیدونم دوستم عامل این انتخابم بود یا شانسم!
فرا تر از دیجیتال مارکتینگ
من دو ماه و نیم دیر تر از بقیه دوره رو شروع کردم و وقتی جلسه صفر رو میدیدم، بقیه جلسه یازدهم بودن. اما با دیدن اولین جلسه اونقدر خوشم اومد که روزی دو جلسه دیدم و خیلی سریع خودمو بهشون رسوندم. وقتی اومدم تو این دوره، هدفم این بود یه مهارتی یاد بگیرم تا باهاش شغل دومی داشته باشم و کسب درامد کنم. اما الان ماجرا کمی فرق کرده.
در مورد خود دیجیتال مارکتینگ و این دوره ی فوق العاده با عادل طالبی احتمالا بقیه هم نوشتن، منم باهاشون موافقم ولی من میخوام به چندتا مورد اشاره کنم که شاید از نظر خیلیا فرعی باشه.
یادگیریِ یادگیری
عادل طالبی همش میگه: "من میخوام یادتون بدم چه جوری یاد بگیرید". همون ضرب المثل معروف "ماهی رو بهت نمیدم، ماهیگیری یادت میدم". البته به نظرم عادل طالبی هم ماهی میده هم ماهیگیری یاد میده. من تو این دوره "آموزش یادگیری" رو به چشم دیدم. و از سبک تدریس عادل طالبی و طراحی دوره اش نه تنها لذت بردم بلکه خیلی ایده گرفتم. حالا بگذریم از اینکه من از عادل طالبی دارم "زبان بدن"، "سخنوری"، "برندسازی" و خیلی چیزای دیگه هم غیر مستقیم یاد میگیرم.
ایده های خوب و شکستن محدودیت
همونجور که گفتم من با این نیت اومدم که مهارتی پیدا کنم تا شغل دومم بشه ولی الان که افتادم تو جریان دوره فهمیدم چقدر میتونم از دیجیتال مارکتینگ برای تحقق ایده ها و رویا هام استفاده کنم. یه عالمه ایده به ذهنم رسیده که بتونم از توانایی هام استفاده کنم و با اینترنت از همون عشق اولیم یعنی "آموزش خلاقانه ریاضی" کسب درامد کنم. در ضمن به نظرم میتونم تو حوزه تکنولوژی آموزشی هم فعالیت کنم.
دیجیتال مارکتینگ بخشی از سواد عمومی
به نظر من یه بخش از چیزایی که تو این دوره یاد می گیریم، لازمه همه بدونن! درس "سواد رسانه ای" که چند سالیه جزو برنامه درسی مدرسه شده، خیلی ضروری و مهمه، اما نه چیزایی که اون ها درس میدن. دونستن مباحث این دوره خیلی به آگاه تر شدن افراد کمک می کنه، باعث می شه در فضای مجازی موثرتر و موفق باشند، مورد سو استفاده قرار نگیرن و همچنین فرصت های بیشتری داشته باشن.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وردپرس در هاست Cpanel
مطلبی دیگر از این انتشارات
10 نکته در مورد وردپرس که همه وب مسترها باید بدانند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفکر اشتباه راجب سئو - شرکت تبلیغاتی ویوان