کاربرد برندسازی دقیقا چیست و چقدر اهمیت دارد؟!

برند به شناخت منحصر به فردی اشاره دارد که مشتریان و مخاطبان از یک شرکت یا محصول دارند. در حالی که برندسازی برای ایجاد یک هویت بهتر و مرتبط تر برای برند، به منظور برقراری ارتباط موثرتر با مخاطبان استفاده می‌شود. به طور خلاصه، برند به شناخت مشترکی است که مخاطبان از یک شرکت یا محصول دارند، در حالی که برندسازی فرآیندی است که برای تقویت و بهبود این شناخت و ارتباط با مخاطبان انجام می‌شود.

با اینکه تصویر دقیق از واژه برند در ایران عمر درازی ندارد اما برندسازی امروزه محبث‌ جذاب و سرگرم کننده ای است. در عصر حاضر ساختن یک برند به ثبت شرکت و طراحی آرم و لوگو ختم نمی شود و برای ایجاد و دوام آن به طیف وسیعی از فعالیت های علمی و تجربی نیازمندیم.

چرا باید بدانیم ... !؟

مفهوم برند در ابتدا فقط یک تصویر واضح و منحصر بفرد از یک کسب و کار بوده اما امروزه برند سازی داستان عظیمی دارد که در این مقاله به آن می پردازم . بامن در این ویرگول همراه باشید تا در مورد اهمیت ساختن یک برند اطلاعات بیشتری کسب کنیم.


بخش های مهم برند سازی
بخش های مهم برند سازی


1- برند چیست؟

برند یک شناخت منحصر به فرد است که مشتریان و مخاطبان از یک شرکت یا محصول دارند. این شناخت شامل عناصری مانند نام، لوگو، شعار، طراحی، و تجربیات مرتبط با برند است. برند نشان‌دهندهٔ هویت و مقوله‌هایی مانند کیفیت، اعتماد، و ارزش است که به ذهن مخاطبان و مشتریان مرتبط می‌شود.


2- برندسازی چیست؟

برندسازی فرآیندی است که به منظور ایجاد و تقویت هویت برند و ارتباط موثرتر با مخاطبان و مشتریان انجام می‌شود. این فرآیند شامل انتخاب نام و لوگو، تعیین شعار، طراحی بسته‌بندی، ایجاد محتوا و استراتژی‌های بازاریابی، و ایجاد تجربیات مثبت مشتری می‌شود. هدف اصلی برندسازی، افزایش ارزش برند، تمایز آن از رقبا، و جذب و حفظ مشتریان است.

3- کاربرد برند سازی ایرانی

برندسازی در فرهنگ ایرانی نقش بسیار مهمی دارد و در حال حاضر بیشتر شرکت‌ها و کسب و کارها به دنبال ایجاد برند قوی و موثر هستند. یکی از کاربردهای اصلی برندسازی در فرهنگ ایرانی، افزایش اعتماد مشتریان به محصول یا خدمات است. در ایران، مردم به شدت به اعتماد و ارتباطات شخصی اهمیت می‌دهند، بنابراین یک برند قوی که ارزش‌های اخلاقی، اعتبار، و اعتماد را به خوبی منعکس کند، توانایی جلب مشتریان بیشتری را دارد.

یکی دیگر از کاربردهای برندسازی در فرهنگ ایرانی، جذب و حفظ مشتریان است. در بازار رقابتی امروزی، جذب و حفظ مشتریان بسیار اهمیت دارد و برندسازی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بهترین تجربه ممکن را برای مشتریان فراهم کنند و آنها را به عنوان مشتریان دائمی خود حفظ کنند.

در زمینه‌های مختلف، می‌توان انواع کاربردهای برندسازی را مشاهده کرد. به‌عنوان مثال، برندسازی شخصی یا "پرسنل برندینگ"، به تقویت هویت و شخصیت فرد در محیط کار و جامعه کمک می‌کند. این نوع برندسازی می‌تواند باعث افزایش اعتبار و ارتباطات موثرتر فرد با همکاران، مدیران، و حتی مشتریان خارجی شود. همچنین، برندسازی محصولات و خدمات نیز می‌تواند به بهبود شناخت و درک مشتریان از محصول یا خدمات شما کمک کند و در نتیجه به افزایش فروش و رضایت مشتریان منجر شود.

کاربردهای مختلف برندسازی

یک مثال عملی از کاربرد برندسازی در فرهنگ ایرانی می‌تواند موردی از صنعت خودروسازی باشد. فرض کنید یک شرکت خودروسازی ایرانی تصمیم می‌گیرد برای افزایش بازاریابی و افزایش فروش خود، به برندسازی محصولاتش بپردازد. این شرکت با تمرکز بر روی ارزش‌های ایرانی، مانند ارزش‌های ملی، سنت‌ها و فرهنگ، یک برند قوی و منحصر به فرد را ایجاد می‌کند.

این شرکت می‌تواند از عناصری مانند طراحی‌های مخصوص به فرهنگ ایرانی، انتخاب نام‌های محصولات متناسب با ارزش‌های ایرانی و ارائه خدمات پس از فروش منحصر به فرد برای ایجاد برند قوی‌تری استفاده کند. به‌عنوان مثال، این شرکت می‌تواند خودروهای خود را با نام‌هایی که به تاریخ و فرهنگ ایران اشاره دارند، مانند "آریو برای خودروهای شهری" یا "سپند برای خودروهای وانت"، معرفی کند.

نتایج قابل اندازه‌گیری این استراتژی برندسازی می‌تواند افزایش فروش، افزایش شناخت برند، افزایش اعتماد مشتریان و حتی افزایش قیمت و ارزش برند باشد. به علاوه، با ارزیابی نتایج فروش، بازخوردهای مشتریان، و ارزیابی شناخت برند در بازار، شرکت می‌تواند موفقیت استراتژی برندسازی خود را اندازه‌گیری و تحلیل کند و اقدامات لازم را برای بهبود و بهینه‌سازی آن انجام دهد.

زمانی که برند و برندینگ بر سر زبان افتاد ...

همین متولدین دهه شصت ایران که اکنون طیف وسیعی از مدیران و یا مربیان کسب و کار را تشکیل می دهند اگر در دوران دانشجوئی به دنبال “ کتب برند سازی “ سری به کتابخانه ها میزدند شاید به سختی و نهایتا تعداد محدودی کتاب درباره کاربرد برند و برند سازی در دسترس ایشان بود؛ اما امروزه داستان برندسازی خیلی متفاوت شده و ماجرای برندینگ برای متقاضیان و مخاطبین آنها واقعا پیجیده شده است.

اهمیت برند و کاربرد برند سازی چیست ؟!

هر کسب و کار در ابتدا یک نام "ترجیحا" منحصر بفرد است اما وقتی کسی آنرا تجربه کرد به یک برند تبدیل می شود. برند سازی یعنی ایجاد تجربه ی مخاطب در راستای اهداف کسب و کار. برند ارتباط مستقیمی با مردم دارد. برند مانند طنابی است که یک سر آن در دست مردم است و سر دیگر آن به کسب و کارها متصل شده.


نیاز به برند سازی از کجا مبرم شد!؟

داستان برندینگ پیشینه و سابقه تاریخی داشته و البته داستان عمیقی در جهان دارد. در زمانه ای که از عصر صنعت گذشته بود و دوران مدرنیته کشورهای مدرن را قبضه کرده بود، بحث " رقابت بر سر بازار " داغ شد و این رویکرد جدید، انقلاب بزرگی را در تعریف کسب و کار ایجاد نمود.

هرچقدر دنیا بیشتر پیشرفت کرد، بزرگان صنعت و تجارت برای تعریف مشخصی از کسب و کار به شکل رسمی و بطور جدی برای برند خودشان ارزش ویژه ای قائل شدند و همین که در قرن بیست و یکم؛ تکنولوژی فراگیر شد و انحصار طلبی سقوط کرد، برندسازی نیز به یک اصل مهم و بنیادین تبدیل شد.




داستان برند از چه زمانی جدی شد؟

ساختن یک برند در ابتدا به لحاظ “ هویت قانونی برند “ برای یک کسب و کار الزام پیدا نمود چراکه یک صنعت نو و یا یک اختراع جدید " تحت لقای برند " موجودیت رسمی پیدا می کرد. در ابتدا هویت برند کمک میکرد تا حق امتیاز در نظر گرفته شود و صاحبان صنایع - محصولات و یا خدمات بتوانند در قبال حقوق خودشان در برابر رقبا یا سایرین دفاع کنند. اما “داستان برند سازی” کم کم‌ رویه بازاریابی به خود گرفت و به “ برند بازی “ تبدیل شد.

کاربرد برند و علامت تجاری ابتدا مربوط به یک مسئله قانونی بود اما امروزه در موارد بازاریابی نیز نه همان اندازه جدی و مهم است.

بازاریابی با برندینگ چه همسوئی دارد؟

وقتی یک الگوی رفتاری مانند استفاده از تلفن همراه طیف وسیعی از کاربران را بخودش جلب می کند صنایع بزرگ برای تولید محصولات و بزرگتر کردن سهم بازار دست بکار می شوند. بازار رقابت سعی می‌کند اعتماد مشتریان را بطور صد درصدی جلب کند ؛ اما امروزه کیفیت و خدمات پس از فروش امریست بدیهی و لازم ! پس تولیدکنندگان نمیتوانند با اینکه : کیفیت محصول من خوب است توجه مخاطب را جلب کنند زیرا کیفیت یک وظیفه است. از این رو بازاریابان و بازارسازان به فکر درک عمیقی از نیازها ، تجربه و احساسات مشتری هستند زیرا مخاطبان به آرامی یک برند بزرگ را می سازند یا نابود می کنند.

یک برند خوب می تواند آغازگر چیزهای جدیدی باشد چون برند موفق درواقع به معنای ارتباط معتمدانه با مخاطبین هدف است. البته اینکه برند با چه موضوعی شناخته شده نیز بسیار مهم است. تصور کنید برند چی توز با توجه به اینکه با چیپس شناخته شده همیشه سعی می کند محصولات خوراکی را وارد بازار کند. تصور کنید برند چی توز تصمیم بگیرد مایع ظرفشویی تولید کند! تصویر ذهنی مخاطب خیلی سخت میتواند کف مایع ظرفشویی را در کنار چی توز درک کند! حد اقل این برای بچه ها خوشایند نیست !


مخاطبان چگونه یک برند را می سازند؟!

همه چیز با یک محرک شروع می شود. مردم بدون یک محرک قوی هرگز دست به تجربه های جدید نمی زنند. آنها باید نیاز را حس کنند. خواه واقعی باشد یا خلق شود به هر حال نیاز اولین تصویر ذهنی را می سازد. از چیزی که مشتری اصطلاحا میگوید : من ان را میخواهم و این به یک هدف تبدیل میشود.

برند سازی در چند مرحله اتفاق می افتد و روشهای مختلفی دارد. شما میتوانید به کمک روشهای بازاریابی متکی به پرسونای مخاطب برای مخاطبان محرک ایجاد کنید و در مرحله بعد عملکردتان آنقدر خوب باشد که شما و برندتان به یک توصیه دوستانه تبدیل شوید. آنگاه با ارزان ترین روش تبلیغاتی، برند سازی موفقی داشته اید. اما چگونه ؟!

تجربه مخاطب سازنده یا نابودگر برند است

امروزه برند یک معنا و مفهوم واضح دارد. برند را با لوگو‌ یا شکل و شمایل یک کسب و کار اشتباه نگیرید! اگر بخواهم واضح تر بگویم : برند تجربه مشتری است. کل داستان برند در تجربه مشتری خلاصه می شود. این موضوع مثل یک سکه دو طرفه است! به این مثالها دقت کنید.

با شنیدن ماجرایی درباره کت و شلوار لاکچری اگر بیاد هاکوپیان افتادید پس هاکوپیان یک برند شناخته شده است و یا اگر با شنیدن “ نامی نو” بیاد غذای آماده ” الویه “ افتادید شما نامی نو را تجربه کرده ید. در واقع اینها برندهایی بوده اند که در تبلیغات و بازاریابی خودشان موفق عمل کرده اند. حال اگر با " برند نامی نو " طعم تازه و ملس و بوی مطبوع خوراکی ، پس از بازکردن جعبه افتادید این شرکت باید خوشحال باشد زیرا میتوان گفت ، نامی نو در برند سازی موفق عمل کرده است.

برندها میتوانند به وسیله تجربیات کاربران به شهرت برسند و یا با فراموش شدنشان از بین بروند. پس برند سازی در واقع تصویر واضحی از تجربه مشتریان خرسند و مخاطبان خوشحال است.

اولین ها چقدر مهم هستند!؟

اولین بودن میتواند به معنای شکست یا پیروزی بزرگ در برندینگ باشد. مثلا به محض اینکه بخواهید یک آگهی رایگان درج کنید وب سایت های خاصی در ذهنتان تجسم میشود که امروزه در صنعت درج آگهی به برندهای بزرگی تبدیل شده اند. سایت هایی مثل دیوار یا شیپور با ترسیم یک مسیر کسب و کار و انتخاب هوشمندانه نام های خاص توانستند به عنوان اولین ها و بهترین ها باشند.

تمام آنهایی که میخواهند بمانند از همان ابتدا کسب و کار خودشان را بر مبنای پرسونای مخاطب بنا کردند. اینکه چه کسی چه چیزی میخواهد از همه چیز با اهمیت تر است.
تمام آنهایی که میخواهند بمانند از همان ابتدا کسب و کار خودشان را بر مبنای پرسونای مخاطب بنا کردند. اینکه چه کسی چه چیزی میخواهد از همه چیز با اهمیت تر است.

کسب و کارهای بزرگ چگونه برند می سازند؟

کسب و کارهایی هستند که برای ماندن تلاش می کنند نه بودن ! اینها از همان گام های نخستین راه اندازی کسب و کارشان، مشتری محوری را در الویت قرار می دهند. یک مدیر هوشمند بجای اینکه سعی کند قیف بازاریابی را بطور مدام گسترش دهد و تنش و استحکاک را بطور حساب نشده بالا ببرد، سعی می کند برای مخاطبان حال حاضر به اندازه ی کافی و مناسب وقت بگذارد.

برندسازی مفید Good Branding حتی هزینه توسعه کسب و کار را نیز کاهش می دهد زیرا هزینه نگهداری یک مشتری بسیار کمتر از بدست آوردن مشتری جدید است چون اعتماد مهمترین عامل محرک در معاملات است.


ساختن برند یعنی ساختن اعتماد و حس خوب
ساختن برند یعنی ساختن اعتماد و حس خوب


ارتباط موثر برند با مخاطب

یک مشتری راضی ده مشتری به بار می آورد و یک مشتری ناراضی صد مشتری را بر باد می دهد. این دلیل موجهی برای پرسونال برندینگ است. ابتدا باید مخاطب را درک کنیم سپس به او کمک کنیم ! حال در همان لایه مخاطب باقی بماند یا به مشتری تبدیل شود! به هرحال باید باقی بماند. این داستان مدد رسانی، خودش را بخوبی در جریان اثر مرکب کسب و کار نشان می دهد.

برند سازی را نباید با طناب بازی اشتباه بگیریم و همیشه لازم است تا آهسته و پیوسته ( علمی و عملی ) حرکت کنیم.




محمد کدخدایی هستم و از خواندن کامنت های دوستانم واقعا خوشحال خواهم شد.