من جابرم اینجا سعی میکنم در مورد عکاسی, طبیعت, Linux و devops و ... مطالبی بنویسم
کم نوشت دوم - بحثی زیر کرسی

یه شب نشسته بودیم صحبت میکردیم که عجیب ترین شخصیت روستا کیه
(موقعیت : پاره و خسته بعد از چند ساعت کار - لمیده در زیر و کنار کرسی - چند دوست مهربون)
یکی گفت فلانی (یه خانوم ۴۰-۵۰ ساله)
ساعت ها توی جنگل تنهایی میگشت
یه خانوم کم حرف
بر عکس بقیه هوای گاوهاش رو داشت مسافت زیادی براشون آب میبرد .
همون یکی گفت کاش یه سری پلان سرد از حرکتش توی جنگل می گرفتیم.
از گم شدنش توی مه
از سکوتش
.
.
.
یه دفعه رفته بودم توی عمق جنگل که استراحتی کنم
از دور دیدمش , توی این عمق جنگل حضورش عجیب بود , داشت آب می برد واسه گاو ها
صحنه حرکتش توی برگای زرد پاییز توی ذهنم هک شد همون طوری که دوستمون از پلان ها تعریف می کرد
آذر ۹۷ / روستاهای لاهیجان
مطلبی دیگر از این انتشارات
کم نوشت اول : بارونِ کویر
مطلبی دیگر در همین موضوع
واکنش های خیلی معمولی برای اتفاق های کاملاً غیرمعمولی!
بر اساس علایق شما
داستان کوتاه (آغاز جهان از تختی سفید)