"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت: finsoph.ir
استانی کردن انتخابات، صد گام به عقب
اخیرا در فضای سیاسی کشور طرحی به راه افتاده است به نام طرح استانی کردن انتخابات که از طرف دولت فعلی به شدت دنبال می شود. به این طرح ایرادات بسیار زیادی گرفته شده است. در این نوشته قصد دارم یکی از مهم ترین ایرادات این طرح را بیان کنم.
در ابتدا بگذارید با یک مثال توضیح بدهم که طرح استانی کردن انتخابات چیست. فرض کنید دو نفر می خواهند در انتخابات مجلس کاندیدا شوند. آقای الف متعلق به شهرستان فریمان است و در این شهر افراد زیادی او را می شناسند. اقای الف مشکلات این شهر را می شناسد و با مردم این شهر و توابع آن نشست و برخاست دارد. آقای ب را نیز در نظر بگیرید که مشهدی است و به عمرش یکبار هم پایش را به فریمان نگذاشته است اما در شهر مشهد به هر دلیلی افراد بیشتری او را می شناسند. در سیستم فعلی انتخابات آقای الف در صورتی که نماینده ی شهر فریمان شود به راحتی رای می آورد اما آقای ب اساسا نمی تواند به عنوان نماینده ی شهر فریمان کاندیدا شود چون در آن شهر زندگی نمی کند. اما احتمالا به راحتی به عنوان نماینده ی شهر مشهد انتخاب خواهد شد.
اما در طرح استانی شدن انتخابات، حوزه های انتخابیه، نه به تفکیک شهرستان های هر استان بلکه به تفکیک استان های کشور صورت می گیرد. به عنوان مثال ما فقط 18 نماینده ی مجلس از کل استان خراسان رضوی خواهیم داشت تفاوتی نمی کند این افراد از کدام شهرستان ها و کدام شهرها باشند. در این صورت آقای الف اگرچه اکثر رای های شهر فریمان را اخذ کرده است، از آنجایی که رای هایش در شهر مشهد که مشخصا جمعیت بیشتری دارد و وزنه ی سنگین تری در مجموع آرا را داراست، کمتر است. به مجلس راه پیدا نمی کند. درنتیجه احتمالا مطالبات مردم فریمان برزمین باقی می مانند چرا که تمام نمایندگان می دانند باید به شهر اصلی (یعنی مشهد) رسیدگی کنند چراکه وزنه ی سنگین آرا در آنجاست.
در تمام دموکراسی های رو به پیشرفت، حکومت ها سعی می کنند قدرت را در کشور تقسیم کنند. هرگونه تمرکز قدرت در هرکجای کشور، باعث افزایش فقر در حاشیه ها، افزایش فساد در مراکز قدرت و کاهش قدرت تاثیر گذاری مردم می شود. وقتی یک فریمانی می بیند نماینده ی مورد نظر او به مجلس راه پیدا نمی کند دیگر انگیزه ای برای مشارکت سیاسی ندارد. از طرفی افراد متوجه می شوند برای تاثیر گذاری بیشتر باید به سمت مراکز قدرت بروند. به این صورت حاشیه های کشور هرروز خلوت تر و فقیر تر می شوند و مراکز قدرت هرروز در شلوغی و فساد بیشتر غرق می شوند. مثالی که امروز پیش روی ماست شهر تهران است. شلوغی و فساد این شهر ماحصل تمرکز قدرت چندین ساله ایست که در آن وجود دارد.
از طرف دیگر احزاب سیاسی دیگر نیاز به خرج و مخارج زیادی ندارند تا در هر شهرستان نماینده ی خود را روی کار بیاورند. در انتخابات پیشین مجلس افراد زیادی به عنوان مستقل وارد مجلس شدند و این برای احزاب سیاسی خطرناک است. چرا که آنها را در مجلس از اکثریت می اندازد و اجازه ی قانون گذاری مطابق میل آن حزب را نمی دهد. (البته که وجود احزاب به خودی خود بد نیست اما نظام تک یا دو قطبی باعث فساد می شود) اما با این طرح، احزاب می دانند با تمرکز روی یک یا دو شهر پرجمعیت در یک استان می توانند مطمئن باشند کاندیداهای مورد نظر آنها در انتخابات پیروز می شود. این رویکرد انتخابات مجلس را بیش از پیش به سمت لابی گری و مافیا سوق می دهد. در شرایط کنونی هیچ حزبی وجود ندارد که بتوان گفت قدرت بلامنازع سپهر سیاسی کشور است اما با این طرح احتمالا چنین اتفاقی در آینده ی نزدیک اتفاق می افتد.
هرچند موافقان این طرح معتقد هستند با اجرای این طرح، افراد با دانش تر وارد مجلس می شوند اما این فرض برپایه ی دو پیش فرض کاملا متزلزل بنا شده است، اول آنکه افرادی که در مراکز استان ها هستند لزوما با دانش تر از افرادی هستند که در شهرستان ها زندگی می کنند ثانیا آن افراد با دانش تر لزوما در این طرح انتخاب می شوند و در بین خیل عظیمی از کاندیدا ها به فراموشی سپرده نمی شوند.
در مجموع این طرح یک گام به جلو و صد گام به عقب است. در سال 92 طرح های جدی برای ایالتی کردن کشور پیشنهاد شد که در نقطه ی مقابل این طرح و انصافا طرح های خوب و مفیدی در جهت پیشرفت دموکراسی و آزادی در کشور بودند. چراکه باعث افزایش مراکز قدرت به پنج یا شش مرکز به جای یک مرکز فعلی (تهران) می شدند. اما انگار در دولت فعلی ما نه تنها قرار نیست به جلو برویم بلکه قرار است هرروز به عقب نیز بازگردیم. حداقل اگر طرح ایالتی کردن کشور را پیش نمی برید، طرح استانی کردن انتخابات را پیش نکشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اینستاگرام و ازادی بیان
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابوذر، مردی در امتداد تاریخ (2)
مطلبی دیگر از این انتشارات
از اینستاگرام خستهام