کتاب «تست مامان»

کتابی جالب از نویسنده‌ای جالب‌تر. یکی از کتب ضروری اکوسیستم استارتاپی است که می‌توانید از اینجا دریافت کنید. احتمالا شما هم موافق باشید که حیاتی‌ترین کاری که در ابتدای راه هر استارتاپی باید به‌طور پیوسته اجرایش کرد، یادگیری از مشتری است (اعتبارسنجی). متأسفانه باید بگویم که به این راحتی‌ که فکر می‌کنید نیست. باید بتوانیم به‌درستی با مشتری حرف بزنیم و اصول این گفتگو را فرا بگیریم، با وجود دروغ‌هایی که خواسته یا ناخواسته از دیگران می‌شنویم.

یادگیری این اصول گفتگو به امری کم‌اهمیت بدل شده است. با توجه به اینکه بنیان‌گذاران استارتاپ، نیروهای فنی به شمار می‌روند، ترجیح می‌دهند سرشان در برنامه‌نویسی و پیشبردِ هرچه‌سریع‌تر پروژه باشد تا حرف زدن با مشتریان.

کتاب، انبوهی از نکات بسیار مهم را شامل می‌شود اما من در اینجا می‌خواهم تنها درباره‌ی کلیدی‌ترین اصل این کتاب بنویسم: «گذشته‌‌ی مشتری، راستگوترین منبع اعتبارسنجی».

«راب» نشان می‌دهد که بسیاری از سؤالاتی که از مشتریان احتمالی‌مان می‌پرسیم اشتباه است. به‌طور مثال اگر من بخواهم نرم‌افزاری در حوزه آشپزی بنویسم، پرسش این سوال از مادرم که آیا نرم‌افزارِ پسرِ قند عسلش را می‌خرد یا نه، از اساس مشکل دارد؛ حتی اگر از غریبه‌ای هم درباره‌ی «آینده»اش بپرسید، جواب درستی نمی‌دهد. کلید شما در «گذشته»ی مشتریان بالقوه است.

به گذشته رجوع کنید، آیا تابه‌حال از نرم‌افزار آشپزی استفاده کرده است؟ آیا برای نرم‌افزاری پول پرداخت کرده است؟ آیا به دنبال نرم‌افزاری مشابه نرم‌افزار شما بوده است؟