سعید جوزانی، یک نویسنده.
داستانهایی که سایه تاریخ را روایت میکنند...
سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین «1397/12/4».
سعید جوزانی نویسنده، درباره کتاب "سال دو فصل دارد" به هنرآنلاین گفت:
تاریخ همیشه برایم مفهومی ازلی ابدی داشته و همواره بخش عمدهای از دغدغههای ذهنی مرا به خود معطوف کرده است؛ این که بر پیشینیان ما چه گذشت، چطور زندگی کردهاند، مشغولیتهای درونی و بیرونیشان چه بود و آنها چه تجربیاتی برای ما باقی گذاشتند و ما چگونه از این تجربیات که گاه دردناک بوده و گاه به قیمتی گزاف بهدست آمده، به نفع بهتر شدن حالمان استفاده کنیم، موضوعی بوده که سببساز نگاه جدیام به تاریخ بوده است.
او با این توضیح که با نگاهی اجمالی به هزارهها، قرنها و دهههای پیشین سرزمینمان به وضوح درمییابیم که تاریخ ما سرشار از گسست بوده، ادامه داد: به بیان دیگر تا سلسلهای آمده و خواسته آباد کند و پایههای حکومتش را مستحکم، سلسلهای دیگر میآمده و با جنگ و خون و خشونت آن دیگری را از بیخ و بن نابود میکرده و تمام نشانهها را از بین میبرده و ویرانی پشت ویرانی. این دور سرگردانی انگار سرنوشت محتوم تاریخ ما است.
جوزانی با بیان این که اگر بخواهیم تاریخ را به صورت امری کلی و اصلی در نظر آوریم، میشود مفاهیم فرعی و اصلی را از آن استخراج کرد، افزود: مفاهیمی مانند پیروزی، شکست، خشونت، ثبات، انفعال، صلح، جنگ، نفرت و البته ناکامی محتوای کتاب "سال دو فصل دارد" را تشکیل میدهند.
او با این توضیح که کتاب "سال دو فصل دارد" از چهار داستان کوتاه و بلند تشکیل شده، تصریح کرد: "سوز زمستان تالش"، "داغ تابستان بندر پهلوی"، "داغ تابستان رشت" و "سوز زمستان سیاهکل" عناوین این داستانها هستند.
جوزانی با بیان این که داستانها به لحاظ درونمایه و جغرافیا، اشتراک مضمون دارند، اظهار داشت: هر داستان در مکانی مشخص از جغرافیای خطه گیلان روی میدهد؛ به این ترتیب که یک بزنگاه مهم تاریخی محور قرار میگیرد و سایر حوادث و شخصیتها حول این محور در حرکت هستند. داستان اول به ماجرای بریدن سر میرزا کوچک از جسد منجمدشدهاش اختصاص دارد و در تالش به وقوع میپیوندد. داستان دوم به شهریور 1320 و رژه سربازان روس در خیابان گلستان بندر پهلوی، داستان سوم به کودتای 28 مرداد و تبعات آن در رشت و داستان چهارم به ماجرای تصرف پاسگاه سیاهکل توسط گروهی از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق اختصاص دارد.
او درباره چگونگی نوشتن این کتاب توضیح داد: مدت 10 سال وظیفه مراقبت از پدربزرگم را داشتم. او دو سال پایانی عمرش را به بیماری آلزایمر مبتلا شد. اما پیش از آن حافظه عجیبی داشت که مثل ساعت کار میکرد. با آن حافظه بصری قویشان از گذشته دور و تجربه زیستیشان ساعتها برایم حرف میزدند. در خلال این حرفها متوجه شدم که این مرورها و تصاویر هر کدام داستانی در خود دارد که حیف است نانوشته باقی بماند. ایدههای کلی پدربزرگ را جزبهجز پرورش دادم و از درونش داستانهایی در ساحت تاریخ استخراج کردم.
جوزانی اضافه کرد: داستانهایی که صرفا ساختی مستند و تاریخی نداشته و روایتی سایهوار از تاریخ را حکایت کند. به بیان دیگر نمیخواستم چیزی که در کتب تاریخی و در فیلمها و سریالهای صداوسیما مشاهده میشود در این اثر هم بازتولید شود. این شد که تصمیم گرفتم روایت خودم را بسازم حتی اگر با حقایق تاریخی عنوان شده منافات داشته باشد.
او با بیان این که شخصیتهای داستانها همگی در حاشیه تاریخ حرکت میکنند و مدام دچار از دستدادگی و ناکامیاند، گفت: معتقدم جبر تاریخ و جغرافیا آنقدر مقتدر است که مجال تغییر و تطابق آدمهای درحاشیه مانده را نمیدهد. وقتی در زمستان 1392 اولین داستان این مجموعه را نوشتم فکر کردم این امکان وجود دارد که از همین الگو برای نوشتن داستانهای بعد هم پیروی کرد و در بازنویسیهای بعد، آنچه شد که قرار است منتشر شود. پس از هر بار بازنویسی کتاب را برای نویسندگان و منتقدان خوشنامی مثل زندهیاد کورش اسدی، محمد تقوی و کیهان خانجانی ارسال میکردم و از نظراتشان برای بهبود کار بهره میبردم.
جوزانی افزود: کتاب "سال دو فصل دارد" به زودی توسط انتشارات افراز منتشر خواهد شد.
او این روزها مشغول بازنویسی رمانی است که به تاریخ و هنر مجسمهسازی اختصاص دارد.
سعید جوزانی در بندرانزلی به دنیا آمده و در این شهر سکونت دارد. او از سال 1390 در کانون داستان "چهارشنبه رشت" به سرپرستی کیهان خانجانی شرکت میکند و از این تاریخ عضو پیوسته این کانون است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ارباب زاده ای زخم خورده در کنار تالاب و دریا
مطلبی دیگر از این انتشارات
ادبیات جهان را چگونه بخوانیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
جایزه ادبی روایت