افاضات و اضافات | علاقهمند به گفتوگو، خوابیدن و خواندن | مدیرعامل نویسش | اُمیدوار | نوازندهی کمانچه | کارگردانِ تئاتر | ایران را دوست میدارم
پنج پیشنهاد احتمالا به درد بخور از یکسال تجربه ساخت پادکست کارگاه
یکسال پیش در چنین روزی اولین اپیزود از پادکست کارگاه منتشر شد. در کارگاه پیرامون حرفههای مختلف حرف میزدیم و در مسیر شغلی آدمهای مختلف سرک میکشیم. تا به امروز، سیوپنچ اپیزود در کارگاه منتشر شده و به تقریب، روال انتشار هفتگیایاش به ثبات رسیده.
فکر کردم نوشتن تجربههای این مسیر (از زبان یک پادکستساز آماتور) میتواند بهدرد بخور باشد، خاصّه برای آدمهایی که به فکر ساختن پادکست افتادهاند و هنوز این ماجراجویی جذاب را آغاز نکردند. این شما و این شش تجربه/پیشنهاد از من که میتواند دلتان را برای شروع ساختن پادکست قرصتر کند.
دلیل
سیاههی کارهای «دلی»ای که آغاز کردم و در ابتدا یا میانهی راه رها شدند، از دستم در رفته. معمولا، در ابتدای کار، کلی شوق و انگیزه برای کارها و تجربههای تازه در میان است که بعد از یکی-دو قدم، از شدتشان کاسته میشود و در عمل، میل و رمقی برای ادامهی مسیر نمیماند.
وقتی قسمت بیستام کارگاه رو منتشر کردم، از خودم پرسیدم که چه شد اینبار آنچنان نشد؟ و پاسخ رو در «دلیل» کار جستم. ماهیت کارگاه برای من، تلاقی سه حوزهی جذابی بود که مستقیم یا غیر مستقیم با آنها سروکار داشتم : گفتگو، رسانه و منابع انسانی.
اعتراف میکنم که با این منطق، کارگاه را بنا نگذاشتم. اما امروز، مطمئنام که اگر پایهی کار بر مبنای ترجیحات و علایقم نبود، حتما در میانهی راه متوقف میشد و دوام و قوامی پیدا نمیکرد.
موضوعات ترند را فراموش کنید. پیشنهاد میکنم که بهجای تأمل بر آنکه «آدمها به دنبال چه میگردند» بر این مهم متمرکز شوید که «من چه موضوعی را دوست دارم؟» و سعی کنید، بهترینِ خودتان را پدید آورید.
کیفیت
شاید این نکته مخالفان سرسختی داشته باشه، اما من از روز نخست تا همین حالا، بنای خودم در کارگاه را بر این گذاشتم که به خودم سخت نگیرم. آگاهم که برخی از اپیزودها، کیفیت صدای مناسبی ندارند و میدانم که چقدر در تدوین و پالایش صوت ناتوانم. اما توامان، به این مهم هم توجه دارم که اگر بنا داشتم «پرفکت» باشم، یا از همان قسمتهای نخست از ادامهی کار منصرف شده بودم و یا تعداد گفتوگوهایی که داشتم، به مراتب کمتر از تعداد فعلی میشد.
نه، من کیفیت رو در «کمیت» تعریف نمیکنم. منظور و غرضم این بود و هست که به باور من، «کیفیفت» در جهانِ پادکست ورای مصادیق کمیست و اولیت با «کیفیت محتوا»ی شماست.
مطلوب آن است که استانداردهای کمی را رعایت کنید، اما مهمتر آن است که «حرفی برای شنیدن بزنید» چه بسیارند پادکستهایی که در استدیوهای آنچنانی تولید میشوند و میکس و مستر حرفهای دارند، اما بعد از شنیدن هر قسمتاش از خودت میپرسی «خب، که چه؟»
من «انتخاب» کردم که منابع محدود زمانیام را صرف بهبود کیفیتِ محتوای گفتوگوها کنم. دربارهی مصاحبهی عمیق مطالعه کنم، در سرگذشت شغلی میهمان دقیق شوم و مهارت خود را در پرسشگری ارتقا دهم. بهبود عوامل فنی را به بعد موکول کردم :)
حرفِ حساب، از ته چاه هم که بیرون بیاید، شنیده میشود. روی مغزِ محتوایتان تمرکز کنید. کیفیت صدا را همه میتوانند با چند میلیون سرمایهگذاری بیشتر بهبود ببخشند.
اعداد
اعدد مهماند، اما همهچیز نیستند. تعداد مخاطب، تعداد دنبال کننده و تعداد نظرات مخاطبان، آنقدر دلفریب و خوشایند هستند که نمیشود آنها را نادیده گرفت. اصلا ما پادکست میسازیم که شنیده شویم، زیاد هم شنیده شویم. اما تجربهی من میگوید که تمرکزِ صِرف بر این موضوع -حداقل در یکی-دو سال اول- بیشتر از آنکه امیدواری بسازد، دلسردی میزاید.
در قیاس با سایر شبکههای اجتماعی و زیرساختهای رسانهساز دیگر، مثلا اینستاگرام و یا حتی وبلاگ، رشد کمّی مخاطبِ پادکستها، کندتر و پر هزینهتر است. آدمهای کمتری پادکست میشنوند و برای همین تعداد معدود هم -خوشبختانه- گزینهی جذاب بسیار است. اگر مسالهتان کمیت مخاطب است، بیشک در اینستاگرام سریعتر و بیشتر «دیده» میشوید.
اما و اما، پادکست چیزی دگر است! نوع ارتباط شما با مخاطب، تاثیری که بر او میگذارید و کیفیتی که ارائه میکنید، حداقل از نظر من، با هیچ مدیوم دیگری قابل مقایسه نیست (ضمن آنکه به طور کلی، مقایسهی مدیومهای محتوایی از اساس اشتباه است)
اگر ساختن پادکست برایتان جذاب است، قید تعداد مخاطب بالا را در کوتاهمدت بزنید. از مسیر لذت ببرید و بهجای تمرکز بر کمیت، بر تعمق ارتباط با مخاطبانی که مییابید تمرکز کند. باور کنید که خیلی بیشتر خوش میگذرد!
استمرار
پادکست ساختن از آن دست کارهاییست که پتانسیل بالایی برای رها کردن پیش از به نتیجه رسیدن دارد. تصویر زیر شاید روایتی اغراق شده از منظورم را برساند
هرچند که خبر الماس و طلایی (استعاره از ثروت) در مسیر پادکست ساختن نیست. اما بهرحال، اگر غایتی برای رشد پادکست در نظرتان باشد (که باید باشد) در کوتاهمدت حاصل نمیشود. استمرار، کلید اصلی توفیق در این مسیر است. چه بسیار بوده و هستند پادکستهایی که جذاباند، اما بعد از ۷-۸ قسمت، عطایش را به لقایش بخشیدند.
ده اپیزود اولی که منتشر کردم، جمعا ۱۰۰۰ بار هم شنیده نشد. اما بعد از انتشار اپیزود یازدم، به یکباره یک رشد چندصد درصدی را (بیآنکه کار خاصی کرده باشم) تجربه کردم. اپیزودی که فکرش را هم نمیکردم، دست به دست چرخید و حجم نسبتا زیادی مخاطب را با کارگاه آشنا کرد. دوستان نادیده و ناشناختهای کارگاه را در سایتها و وبلاگهایشان معرفی کردند و همین رخدادهای کوچک و بدون برنامهریزی، کمک کرد که تازه بعد از ۷-۸ ماه، مخاطبانام به ۵۰۰ نفر برسند.
من برای آنکه خسته نشوم و بتوانم استمرار را حفظ کنم، به ساخت پادکست به دیدهی سرگرمی نگاه میکنم. برای رشدش عجله ندارم، از انجامش خرسندم و بیرودربایستی، بنایی برای درآمد از آن در کوتاهمدت و حتی میانمدت ندارم.
بهبود
هیچوقت قرار نیست «عالی» و حتی «خوب» شروع کنید. در بهترین حالت، شما آغازی معمولی و متوسط خواهید داشت. یک جملهی معروف از موسس لینکدین هست که میگوید «اگر شما از نسخهی اولیهی محصولتان خجالت نمیکشید، احتمالا خیلی دیر آنرا عرضه کردید»
من خیلی با این عبارت همدلم و با اجازه از آقای هافمن میخواهم اینگونه به جهان پادکستها تعمیماش دهم: اگر از اولین اپیزودهایی که منتشر کردهاید خجالت نمیکشید، احتمالا خیلی دیر انتشار پادکست تان را شروع کردید.
خود را از بند کیفیت ضبط و متن رها کنید و اولین زمانیکه برایتان میسر است، اپیزود نخست را بسازید. هیچ بعید نیست که بعدا از خروجی شرمسار شوید، اما توامان از خودتان بابت انجامش ممنون خواهید شد.
امید که آنچه نوشتم برایتان مفید باشد. اگر حوصله کردید، سری به سایت کارگاه بزنید و اپیزودهای منتشر شدهاش را مرور کنید و بشنوید. خواندن نظرتان برای من جذاب و دلگرمکننده است.
کست باکس
اپل پادکست
یوتوب
وبسایت
پیشتر مقالهای در سایت کارگاه نوشتم و روش ساخت پادکست خودم را در آن شرح دادم. اگر بنای آغاز کار را دارید، نگاهی به مقاله هفتخان ساخت پادکست بیاندازید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتگو با مهدی خطیبی درباره شغل ویراستاری
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتگو با طه رادمنش درباره مسیر شغلی پژوهشگری در ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
گفتگو با امید هاشمی درباره مسیر شغلی خبرنگاری در ایران