دانشجوی پزشکی شهرستان فسا؛ اهل شهر سبز کازرون؛ گفته میشود علاقمند است به مباحث اجتماعی و سیاسی و مذهبی!
نه به لایک و ریتوییت
بخش اول: چند روز پیش اقدامی عجیب از سوی اینستاگرام رخ داد! گزارش آن را از سایت «دیجیاتو» بخوانید:
مارک زاکربرگ و همکارانش در جریان کنفرانس F8 امسال که برای توسعهدهندگان برگزار شد، اعلام کردند که اینستاگرام از آخر همین هفته تست حذف گزینه لایک را آغاز خواهد کرد. اول از همه نیز کاربران کانادایی شاهد حذف لایک از تایملاین خود خواهند بود. با این تغییر دیگر نمیتوانید تعداد لایک پستهای تایملاین و پستهای پروفایلها را مشاهده نمایید. اینستاگرام هدف از اعمال این تغییر را «متمرکز کردن کاربران روی عکسها و ویدیوهای به اشتراکگذاری شده» و نه روی «تعداد لایکهای هر پست» اعلام کرده و میخواهد امکانی فراهم کند که فقط صاحب اکانت قادر به دیدن تعداد لایکهای پستهایش باشد.
برای من این خبر عجیبی نبود چرا که چند ماه پیش مقالهای را خواندم «علیه ریتوییت» آنچه میخوانید خلاصهای است از این مقاله که نوشتهی الکسیس سی. مدریگال است و در وبسایت Atlantic منتشر شده*.
بخش دوم: توییتر و فیسبوک مبتنی هستند بر عادات اشتراکگذاری. هر چه یک متن بیشتر به اشتراک گذاشته شود، بیشتر دیده شود و بیشتر لایک بخورد، گسترش بیشتری نیز پیدا خواهد کرد. جونا پرتی مدیر عامل بازفیلد (یک شرکت رسانهای خبری در آمریکا) معادلهای را برای نشان دادن «نرخ بازتولید» (R) یک پست دارد. R=βz، که در آن z یعنی چند نفر ابتدائا یک پست را دیدهاند و β یعنی احتمال به اشتراک گذاشتن پست توسط این افراد. β همان چیزی است که اکثر شرکتهای رسانههای اجتماعی روی آن متمرکز شدهاند. همهی لایههای اقتصاد رسانههای دیجیتالی طوری ایجاد شده که بتوانند مواد قابل اشتراکگذاری تولید کنند. نویسندهها و و ویدئوسازها میدانند که به β نیاز دارند. انتشار سریع پستها را میتوانیم «محتوای ویروسی» بنامیم! تقریبا همهی شرکتهای رسانهای پرطرفدار امروز طوری بهینهسازی شدهاند که محتوای ویروسی تولید کنند!
حالا این مطلب را بگذارید کنار این موضوع که «دو استاد مدرسهی وارتون طی مطالعهای دریافتهاند که خشم در صدر فهرست احساساتی است که در جهانِ رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود.
مطالعهی سرویس اینترنتی «ویبو» نشان میدهد خشم سریعتر از شادی، غم و ناراحتی انتشار مییابد.
بخش سوم: حالا اصل مطلب ما شروع میشود!: ریتوییت. ریتوییت ابتدا قابلیتی در توییتر نبود! کاربران، خود، یک توییت را کپی-پیست میکردند و در کنار آن مینوشتند ریتوییت! به همان معنای کپی پیست! سال 2009 توییتر ابزار ریتوییت را معرفی کرد. این ابزار اکنون آن قدر محبوب کاربران است که گفته میشود بیش از یکچهارم توییتها ریتوییت هستند! حال میتوانید به نقش مخرب ریتوییت در تولید و بازتولید مکرر حس خشم و نفرت پی ببرید. توییتر پر است از مطالبی که حس نفرت را بر میانگیزد. [توییتر اخبار جعلی نیز کم ندارد. مثالش همین ماجرای توییت مهناز افشار و حشد الشعبی ...] این مطالب سریع ریتوییت میشوند و در عرض مدت زمان کمی مانندهی یک تومور بر فضای توییتر پخش میشوند.
بخش چهارم: مدیران رسانههای اجتماعی این نکته (نقش مخرب این رسانهها در بازتولید خشم و ...) را دریافتهاند! یکی از مدیران سابق فیسبوک اخیرا به جمعی در استنفورد گفته بود از اینکه به خلق ابزارهایی کمک کرده که «بافت اجتماعی را پارهپاره میکنند» احساس گناه میکند! مدیران توییتر نیز حتما متوجه این مسأله شدهاند. جالب آنجاست که بسیاری از مدیران «سیلیکونولی»** به کودکانشان اجازه نمیدهند از محصولات خودشان استفاده کنند!
نویسنده در پایان مقاله میگوید تغییراتی در حال شکلگیری است که فی المثل فیسبوک را جای بهتری خواهد کرد و ابراز امیدواری میکند که اصلاحات مهمی در رابط کاربری رسانههای اجتماعی پی گرفته شود.
بخش پایانی: به نظر میرسد پنهان کردن تعداد لایکها میتواند در این زمینه کمککننده باشد. یک دلیلش: محتوای خشونتبرانگیز لایک بیشتری میخورد نسبت به محتوای مناسب و این نظر مخاطب را جلب می کند. اما اکنون تعداد لایکها پنهان است و ...
ظاهرا نویسنده مطلب مذکور امیدواری به جایی داشته! آیا این روند ادامه خواهد داشت!؟
*مقاله مذکور در مجله «ترجمان»، شماره هشتم، صفحات ۱۹۶ تا ۱۹۹ منتشر شده
**سیلیکونولی یا درهٔ سیلیکون (به انگلیسی: Silicon Valley) نام رایج و غیررسمی منطقهای در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومهٔ سانتا کلارا، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا است. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکتهای مطرح انفورماتیک (پردازش اطلاعات و ...) جهان در این منطقهاست. بعدها به نمادی از وجود کمپانیهای زیاد فعّال در زمینه فناوریهای پیشرفته در این منطقه تبدیل شد.
تاریخ نگارش این متن هفته سوم یا چهارم اردبهشت ماه 98
مطلبی دیگر در همین موضوع
اطلاعات از شما، کار از ما
مطلبی دیگر در همین موضوع
اینفلوئنسر مارکتینگ چیه؟ بیمیتو ،الوپیک و دیجیکالا چه کردند؟
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
چطور بلک فرایدی ما را به خریدهای عجیب و غریب میکشاند؟ و چرا اسنپپی ناجی جیب ماست؟