من عجول دیگه یاد گرفتم صبور باشم... infp :)
برای تو...!
برای تو.. برای حسرت داشتنت.. حسرت بودنت.. رویای اغوشت..
برای اشک هایم..!

دوست دارم کاش تو هم دوستم داشتی نمیگم عاشقم بودیاا فقط یکمی یه کوچولو دوسم داشتی
خسته ام.. غمگینم... دو سال و هنوز غمگینم...//
اون روزی که بهت گفتم دوست دارم .. ترسیده بودم .. وحشت کرده بودم نمیدونستم چرا ؟/
ولی لحظه ای که چشمام و بستم و اروم زمزمه کردم من شما رو دوست دارم یکی از قشنگترین لحظه های زندگیم بود..!
ولی حالا میدونم تو ابان ماه لعنتی من فهمیده بودم تو چشات دیده بودم که دوستم نداری .. تو وجودم دیده بود حال بد این روزا رووو... کاش دوستم داشتی
هیچ وقت یادم نمیره اون شبی رو که بهت زنگ زدم و التماست کردم که دوستم داشته باشی که حداقل فکر کنی میتونی دوسم داشته باشی یا نه
اون شب داشت بارون میومد انگاری خدا هم مثل من بدجوری دلش گرفته بود ...اون شب وقتی ازت پرسیدم کسی تو زندگیت بوده یانه گفتی به برکت همین بارون قسم که هیچکی نه توی ذهنت و نه توی زندگیت نیست..کاش من بودم توی قلبت توی ذهنت... احمق بودی عزیزکم احمق که فکر کردی من احمقم که دارم حرفای چرت و پرت میزنم. نه من فقط میخواستم باهات حرف بزنموو صداتو بشنوم.. اخرین باری که بهت زنگ زدم و خوب یادمه شب امتحان نهایی فیزیک بود.. زنگ زدم ولی جواب ندادی...
حالا دوساله که دارم با رویات زندگی میکنم رویای اینکه صبحا که از خواب بیدار میشم توی اغوشتم .. موهامو نوازش میکنی و قربون صدقم میییری... ظهرا واست نهار خوشمزه درست میکنم و بعدش میام بغلت و روی پاهات میشینم موهاتو نوازش میکنم.. بعد تو در گوشم اروم میگی خیلی میخامت خانومی من..میدونم فک میکنی من احمقم ولی باور کن من به همین زندگی ساده راضی بودم من به بودن کنار تو راضی بودم باور کن ..
ولی تو نیستی و این برای من سخت ترین واقعیت جهان هست.. اره تو واقعی نیستی عزیزکم
نمیدونم کاش هیچ وقت ندیده بودمت.. اولین باری که میخواستم ببینمت رو یادته؟
چندین بار قرار بود همو بببینیم و هی نمیشد.. کاش همون موقع نمیشد..
بعد از حدود یک سال و هفت ماه دیروز حوالی ظهر توی خیابون از دور دیدمت فک میکردم حالم بد میشه و بهم میریزم بد جوری.. ولی حالم بد نشد فقط یه لبخند زدم و گذشتم .. میدونی من یاد گرفتم که..
همیشه اونجوری نمیشه که ما فکر میکنیم!
یاد گرفتم که رهاکنم.. و این رهایی برای من دشوارترین کار جهان بود..
دکتر شکوری میگفت غمگین ترین جمله شاید همین باشه که او مرا دوست ندارد..
میخوام بگم میخوام بدونی که هنوز ته ته قلبم دوست دارم...
هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه .. هنوزم با تو نشستن به همه دنیا میارزه.. هنوز چشمای تو واسم مثل عمر دوباره ست ...
نه عادلانه نه زیبا بود؛
گاهی
یادداشت های یکی درمیان!