شکر که خدا هست?
فاصله ی قلب ها!

استادی از شاگردانش پرسید:چرا وقتی عصبانی می شویم،فریاد می زنیم؟!
شاگردان فکری کردند و یکی از آن ها گفت:چون در آن لحظه،آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم.
استاد پرسید:این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است،اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟
شاگردان هرکدام جواب هایی دادند اما پاسخ های هیچ کس استاد را راضی نکرد!
سرانجام او چنین توضیح داد:هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند،قلب هایشان از یک دیگر فاصله می گیرد.آن ها برای این که فاصله را جبران کنند،مجبورند که داد بزنند!هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد،این فاصله بیشتر است و آن ها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:هنگامی که دو نفر عاشق همدیگرند چه اتفاقی می افتد؟آن ها سر هم داد نمی زنند،بلکه خیلی به آرامی باهم صحبت می کنند.چرا؟!چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است.
استاد ادامه داد:هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد،چه اتفاقی می افتد؟آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط درگوش هم نجوا می کنندوسرانجام،چنانچه عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر شد،حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند!
این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آن ها باقی نمانده باشد...
«به امید روزی که در جهان،سکوتی طولانی برقرار شود...»
منبع:کتاب تو تویی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
Art class
مطلبی دیگر از این انتشارات
خونریزی خودکار
مطلبی دیگر از این انتشارات
خسته ام ..