روی صحبت من با مدرس‌هاست...

در دنیایی که شبکه‌های اجتماعی در دسترس همه است  و استفاده از آن‌ها رایگان، سوال مهمی که پیش می‌آید این است که چرا بعضی مدرس‌ها معروف می‌شوند، دنبال کننده‌های زیادی دارند، دوره‌هایشان به سرعت فروش می‌رود و به عنوان مرجع شناخته می‌شوند، در حالی که مدرس‌هایی گاها با تجربه و دانش بیشتر، همچنان ناشناخته می‌مانند؟

جواب کوتاه آن «برندینگ شخصی» است. اما بیاید وارد جزئیات شویم.

دانش کافی نیست؛ شما نیاز به دیده شدن دارید 

در گذشته این باور وجود داشت که اگر در تخصص خود قوی باشید، مخاطب شما را پیدا خواهد کرد. این باور درست بود اما امروزه همه چیز فرق کرده است؛ از رفتار آنلاین تا شیوه دسترسی به اطلاعات. به همین دلیل است که این باور دیگر جواب نمی‌دهد.

در این بازار شلوغ آموزش، کیفیت بالای کار بدون دیده شدن، درست مانند نواختن ساز تنها و در اتاقی دربسته است؛ شما هرچقدر هم خوب عمل کنید، کسی متوجه نخواهد شد.

داشتن یک برند شخصی‌ست که به یک مدرس‌ها این امکان را می‌دهد که دیده بشوند، به جایگاه واقعی خودشان دست پیدا کنند و مخاطب درست را جذب کنند.

مدرس معروف؛ برند آگاهانه

مدرس معروف کسی نیست که صرفا خوب درس می‌دهد یا مطالب ویژه‌ای را تدریس می‌کند؛ مدرس معروف کاملا آگاهانه رفتار می‌کند؛ به عنوان مثال:

• لحن مشخصی دارد؛

• ارزش‌هایی دارد که مخاطب آن‌ها را حس می‌کند؛

• هر چیزی را آموزش نمی‌دهد؛

• و از همه مهم‌تر با برنامه و هدفمند خودش را در معرض دیده شدن قرار می‌دهد.

چنین مدرسی از خودش یک برند می‌سازد با هویت، پیام و تصویر مشخص.

برند فراتر از تخصص

تخصص پایه کار هر مدرس است، اما برندینگ به مسیری فراتر از آن می‌رود. برند موفق برای یک مدرس، سه عنصر مهم دارد:

• تمایز: چه چیزی تو را از صدها مدرس هم حوزه‌ات جدا می‌کند؟

• ثبات: مخاطب باید بداند دقیقا از تو چه انتظاری داشته باشد. مثلا وقتی یکی از کارهای تو را ببیند بدون دیدن اسم بداند این دقیقا کار توست،‌ در سیاق توست.

• ارتباط: مخاطبان با برندهایی ارتباط می‌گیرند که در آن‌ها حس ایجاد می‌کنند. مدرس معروف کسی است که به دل می‌نشیند. چرا؟ چون با مخاطب همراه است و احساس دانای کل بودن ندارد.

ماندگاری در ذهن کار قصه‌ست

قصه برای برند از نان شب واجب‌تر است. تو به عنوان یک مدرس چه شرایطی را پشت سر گذاشته‌ای تا به اینجا رسیدی؟ گفتن داستان زندگی از شما یک چهره انسانی‌تر و صمیمانه‌تر می‌سازد. داستان‌ها پلی هستند بین دل و منطق. برند بدون داستان ناقص است.

برندینگ یعنی هوشمندانه دیده شدن؛ نه فقط دیده شدن

بعضی از مدرس‌ها فقط دنبال وایرال شدن‌اند. برای وایرال شدن هر کاری می‌کنند؛ اما برندینگ بجای «دیده‌شدن زیاد» روی «دیده‌شدن درست» تمرکز دارد. برند درست باعث می‌شه که مخاطب هربار شما را می‌بیند با خودش بگوید: 

• این همونیه که فلان مبحث رو خیلی باحال توضیح می‌ده؛ 

• این همونیه که مثال‌هاش خیلی کاربردیه؛

• خیلی آدم الهام بخشیه؛

این یعنی جایگاه‌یابی درست در ذهن مخاطب. دلیل رشد مدرس‌های معروف فقط الگوریتم نیست. الگوریتم‌ها به شما کمک می‌کنند، اما ماندگاری شهرت و اعتماد مخاطب فقط با ساخت برند اتفاق می‌افتد. الگوریتم فقط تو را بالا می‌برد، اما برند خوب تو را بالا نگه می‌دارد.

مدرس برند، خودش را مدیریت می‌کند 

برندینگ فقط ظاهر اینستاگرام و لوگو نیست. یک مدرس برند به چند نکته توجه می‌کند:

• برنامه محتوایی دارد؛

• لحن برندش را می‌شناسد؛

• به مخاطب هدفش آگاهی کامل دارد؛

• و با ذهنیت رشد فعالیت می‌کند، نه انتظار شانس.

چرا نداشتن برند یعنی باخت؟

اگر به عنوان یک مدرس، برندت را نسازی، مخاطب از تو تصویری مبهم خواهد داشت؛ این در بازار شلوغ و مبهم آموزش یعنی از دست دادن مخاطبان. یعنی مخاطب به جای انتخاب تو می‌رود سراغ آن مدرسی که برند مشخصی دارد. کسی که توانسته است اعتماد آن‌ها را جلب کند.

بسیاری از مدرس‌های خوب بخاطر ترس از قضاوت شدن خودشان را پنهان می‌کنند؛ اما در دنیای امروز تدریس فقط برگذاری کلاس نیست، خلق تجربه یادگیری‌ست. کسی می تواند تجربه بسازد که دیده بشود و بتواند اعتماد جلب کند.

مدرس موفق به برندش اهمیت می‌دهد

برندینگ شخصی، مسیر معروف شدن نیست؛ مسیر اثرگذاری بیشتر است. مدرس‌هایی که با درک این موضوع آگاهانه برند خودشون رو می‌سازند، نه تنها شناخته می‌شوند بلکه در ذهن و دل مخاطب موندگار می‌شوند.

پس اگر مدرس هستی و هنوز شناخته نشدی، بدون که فقط یک قدم با شناخته شدن فاصله داری.​