کویر مگ مجله ای به وسعت ایران: https://kavirmag.com/
اگر مار را بکشیم چه میشود؟
در بسیاری از فرهنگها داستانهایی دربارهٔ «انتقام» یا «بازگشت بدشانسی» پس از کشتن مار وجود دارد. این نوع روایتها معمولاً بخشی از فولکلور محلیاند و نقش هشداردهنده برای جلوگیری از دستزدن بیرویه به حیاتوحش را بازی میکنند. از منظر انسانشناسی، چنین افسانههایی دو کارکرد مهم دارند: اول، ترساندن مردم از انجام کارهای خطرناک یا غیراخلاقی نسبت به موجودات طبیعت؛ دوم، ایجاد یک قاعدهٔ اجتماعی برای حفاظت از منابع طبیعی—حتی اگر آن قاعده در شکل یک باور ماورایی بیان شده باشد.
تفسیر منطقی و علمی اگر مار را بکشیم چه میشود؟

اگرچه روایات محلی میگویند «جفت مار میآید و بدبیاری میآورد»، از نگاه زیستشناسی و رفتارشناسی جانوری هیچ شواهدی وجود ندارد که مارها بهصورت هدفمند برای انتقام یا آوردن بدبیاری برگردند. نکات مهمی که در تحلیل علمی باید در نظر گرفت عبارتاند از:
بیشتر گونههای مار تا حد زیادی گوشهگیر و انفرادی هستند و تنها در فصل تولیدمثل با یکدیگر تماس برقرار میکنند. بنابراین احتمالِ اینکه «جفت مار بهطور خاص برای آسیبرساندن به انسان دنبال شود» از نظر زیستشناسی بسیار پایین است.
مارها بر پایهٔ عوامل حسی مانند بو، گرما، و ارتعاش رفتار میکنند؛ آنها انگیزهٔ انسانیِ انتقام یا برنامهریزی هدفمند ندارند.
تأثیرات محیطی و توالی رویدادها میتواند حس «بدبیاری» را تقویت کند — مثلاً اگر پس از کشتن مار یک حادثهٔ دیگر رخ دهد، انسانها تمایل دارند آنها را به هم ربط دهند (خطای علیتپنداری یا confirmation bias).
چرا افسانهها بهسرعت منتشر و ماندگار میشوند؟
چند مکانیسم روانشناختی و اجتماعی باعث میشود این نوع افسانهها قوی باقی بمانند:
روایتهای هشداردهنده: داستانهایی که مجازات یا عواقب دارند، ابزار مؤثری برای انتقال قواعد اجتماعی به نسلهای بعد هستند.
حافظهٔ انتخابی: انسانها تمایل دارند اتفاقات مرتبط با موضوعات عاطفی (مثل ترس یا بدبیاری) را بهتر به یاد بسپارند.
تقویت فرهنگی: وقتی جامعهای داستانی را میپذیرد، آن را دوبارهگویی میکند و این چرخه باعث تثبیت افسانه میشود.
پیوند بین افسانه و واقعیتهای زیستمحیطی

اگرچه «جفتآمدن مار و آوردن بدبیاری» بهعنوان یک فرآیند ماورایی قابل اثبات نیست، کشتهشدن مار واقعاً پیامدهای محیطی و اقتصادی دارد — همانطور که پیشتر اشاره شد: افزایش جمعیت جوندگان، کاهش تنوع زیستی و از بین رفتن منبع بالقوهٔ داروییِ زهر مار. این پیامدهای واقعی ممکن است بهصورت غیرمستقیم در جامعه دردسر و «بدبیاری» ایجاد کند (مثلاً طغیان موشها که به محصولات کشاورزی آسیب میزند)، و این واقعیت میتواند افسانه را تقویت کند چون مردم دنبال توضیحی برای پیامدهای ملموس میگردند.
علتِ پایداری باور «جفت میآید» در میان مردم
در برخی مناطق، وقتی یکی از مارها کشته میشود و بعد از آن مار دیگری دیده میشود، مردم آن را بهصورت رابطهٔ علت و معلولی (کشتن → بازگشت جفت) تفسیر میکنند. اما تفسیر جایگزین سادهتر این است: در اکوسیستمهای طبیعی مارها پراکندگیای دارند و حضور بیشتر از یک فرد در یک زیستگاه خاص کاملاً طبیعی است. علاوه بر این، در فصل جفتگیری، مارها فعالتر و احتمال دیدارِ دو فرد در یک ناحیه بالاتر است—واضح است که این همزمانی را نمیتوان به «انتقام» نسبت داد.
«بدبیاری» به عنوان یک ساز و کار اجتماعی
در بسیاری از جوامع، واژهٔ «بدبیاری» عملکرد تنظیمکننده دارد: با تهدید به بدبیاری، جوامع افراد را از انجام کارهایی که ممکن است به منفعت جمعی آسیب بزند باز میدارند. به این ترتیب افسانهٔ «جفت میآید و بدبیاری میآورد» میتواند یک قاعدهٔ فرهنگی پنهان برای محافظت از مارها و در نتیجه حفظ تعادل اکولوژیک باشد.
چه باید کرد؟ توصیههای عملی بدون عواقب خطرناک
بهترین رفتار، جلوگیری از کشتهشدن عمدی مارهاست مگر در شرایط دفاع از جان. روشهای غیرکشنده مانند دور کردن آرام، ایجاد مانع، یا تماس با مأموران محیطزیست معقولتر و پایدارترند.
افزایش آگاهی عمومی دربارهٔ نقش اکولوژیک مارها و تفاوت میان افسانه و واقعیت میتواند از کشتار بیرویه جلوگیری کند.
در مناطقی که مارها بهطور طبیعی دیده میشوند، اقدامات پیشگیرانه (مانند پاکسازی اطراف خانه، بستن فضای ذخیرهٔ آذوقهٔ موشها) ریسک مواجهه را کاهش میدهد.
ارتباط با بخش «مار از چی میترسه» و مرجع محلی
در بخشهایی که قبلاً اشاره شد، گفته شد که مارها از ارتعاشات زمین، صدای بلند و حضور انسان یا حیوانات بزرگتر هراس دارند — و این مطلب در سایت کویر مگ نیز در مقالهای مطرح شده است. در واقع، علم رفتارشناسی مارها نشان میدهد استفاده از صدا، ارتعاش یا فضاهای باز برای دورنگهداشتن مارها از محل زندگی انسانها مؤثر است؛ اما این نکته بهمعنای دعوت به خشونت علیه آنها نیست، بلکه راهی است برای پیشگیری و همزیستی امن.
جمعبندی
افسانهٔ «اگر مار را بکشی، جفتش میآيد و بدبیاری میآورد» از منظر فرهنگی و روانشناختی قابل درک و توضیح است، اما از منظر علمی نشانگرِ رفتار هدفمند و ماورایی مارها نیست. پیامدهای واقعیِ کشتهشدن مارها شامل اختلال در تعادل اکولوژیک و پیامدهای اقتصادی و پزشکی است که میتواند بهصورت غیرمستقیم به مشکلاتی منجر شود—حالی که مردم ممکن است آن را بهصورت «بدبیاری» تفسیر کنند. بنابراین عقلانیترین رویکرد ترکیبی از احترام فرهنگی به روایتها، آموزش علمی دربارهٔ زیستشناسی مارها، و استفاده از راهکارهای غیرکشنده برای مدیریت مواجهه با آنهاست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
5 تا از بهترین استیک در تهران
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگینامه ثروتمندترین زن جهان؛ فرانسواز بتانکور مایر
مطلبی دیگر از این انتشارات
خطرناک ترین مرز ایران برای سربازی!