معرفی کتاب آبنبات هل دار به همراه پادکست
کتاب آبنبات هل دار نوشته مهرداد صدقی نویسنده خوب و به نام بجنوردی میباشد که قلمی طنز و روان دارد.در این کتاب از خاطرات کودکی خودش که برای بسیاری همراه با حس نوستالژی است نوشته است که برای خوانندشگاه دهه هفتاد به قبل حس خوبی ایجاد میکند که یادآور خاطرات خوش گذشته است.
این کتاب بیش از ده چاپ داشته است که بیشتر تمرکزش روی خاطرات دهه شصت میباشد نسلی که به خودشان لقب((نسل سوخته))میدهند.دوره ای که دختر ها خاله یازی و پسرها داخل کوچه گل کوچیک بازی میکردند.
اگر طرفدار کتاب هاب طنز هستید هرگز مطالعه این کتاب از دست ندید.
بخشی از کتاب آبنبات هل دار
عمه بتول، که شاباش را ریخت روی عروس و داماد، گریهکنان گفت: «قربانشان برم! چی به هَمم میآن.» هیچیک از بچهها به عروس و داماد نگاه نکردند که آیا به هم میآیند یا نه؛ چون همه مشغول جمع کردن پول بودند. حمید، مثل ژان والژان، پایش را گذاشت روی یکی از پولها تا نتوانم آن را بردارم. خم شدیم، کلههایمان خورد به همدیگر و برای اینکه شاخ درنیاوریم، زود تُف کردیم. هرچند حمید آن را برداشت، باز هم من بیشتر پول جمع کرده بودم؛ شانزده تومان و پنزار. با آن پول میشد یک ساندویج کالباس با نوشابه، یک بستنی، یک لیوان تخمه و یک آدامس بخرم. حمید دوازده تومان جمع کرده بود. سعید بیست پنزار، و فرهاد پونزِهزار، فرهاد در یک اقدام خودشیرینکنی، پولش را برد داد به عروس و داماد. توی دلم گفتم: «چی غلطا»، ولی محمد که از این حرکت خوشش آمده بود، یک ده تومانی به او داد. بلافاصله من و حمید هم پولمان را به محمد دادیم؛ اما چون خبری از پاداش نشد، در همان شلوغی، با التماس مجبورش کردیم پولمان را پس بدهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اجازه هست از شما عکس بگیرم؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانی زیبا از پیدایش عکاسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد کردن عکس اصولی داره!