خلاصه کتاب این راهش نیست : نوشته: اریک بارکر

معرفی و خلاصه کتاب این راهش نیست : نوشته: اریک بارکر

? کتاب این راهش نیست، همون کتابیه که قراره ذهنیتت رو درباره خیلی از مسائل عوض کنه! این کتاب به ما برای پیدا کردن راه درست موفقیت و رسیدن به اهداف کمک می‌کنه و اکثر باورهایی که درباره موفقیت وجود داره رو به چالش می‌کشه. ? علاوه بر این، آشنا شدن با زندگی افراد موفق هم به نوعی می‌تونه به ما کمک کنه، اینکه کجاها ازشون الگو بگیریم و کجا لازمه که اصلا شبیه‌شون نباشیم! اریک بارکر در این باره می‌گه که به جای تقلید از سبک زندگی و عادات افراد موفق، بیایم با رویکرد متفاوت و بر اساس تجربیات فردی خودمون، بهترین راه رو برای موفقیت انتخاب کنیم!

خلاصه متنی رایگان کتاب این راهش نیست

کتاب این راهش نیست یکی از آثار بسیار مهمیه که اگه بخوایم اون رو دسته بندی کنیم باید در بین کتابایی

قرارش بدیم که به واقع بینی ما کمک میکنن.

ما تو جهان امروز با کلی کتابموفقیت، انگیزشی و توسعه فردی احاطه شدیم که هر کدوم ملاک و معیار مشخصی واسه موفقیت ما در نظر گرفتن.

بارکر تو کتاب این راهش نیست تلاش میکنه که ما رو به واقع بینی دعوت کنه و بهمون بگه که همه این استاندارها و معیارها درست و قابل اتکا نیستن.

اون تو عنوان کتابش یه سوال مهم رو مطرح میکنه : چرا هر اونچه در مورد موفقیت میدونین عمدتا اشتباهه؟ تو این کتاب، جناب بارکر صحبت های مهمی رو با ما مطرح میکنه. اگه توجه کرده باشین امروزه والدین احساس میکنن که جاده موفقیت از تو دل دانشگاه میگذره. در حالی که این موضوع درست نیست و راه های زیادی واسه رسیدن به موفقیت وجود داره. همچنین تو این دنیا همه از ما میخوان که حالمون خوب باشه و اعتمادبه نفس خودمون رو بالا ببریم. این تفکرات میتونن آسیب های جبران ناپذیری رو به شاکله فکری و رفتاری ما وارد کنن. خب چی کار باید کرد؟ چطوری میشه به موفقیت رسید؟ چطور باید به شیوه درست زندگی پی ببریم؟ صبر داشته باشین. پاسخ این سوالا رو تو این پادکست با هم بررسی میکنیم. اریک بارکر تو کتابش از ما میخواد که یه بار موفقیت رو واسه خودمون تعریف کنیم تا متوجه شیم که واقعا چه نظری در مورد این مفهوم اساسی و مهم داریم.

. ممکنه یه هدف واسه یه نفر، هدف والایی به حساب بیاد

درحالی که یه کس دیگه سال هاس که به اون هدف رسیده و موفقیت زندگی خوش رو به هدفی بزرگ تر و والاتر گره زده. از نظر بارکر خیلی از استراتژی ها و نکات و اصولی که افراد مختلف واسه رسیدن به موفقیت عنوان میکنن، کاملا اشتباه و بی پایه و اساسه. ما تصور میکنیم کسی که خونه ویلایی بزرگ و مجلل داره، ماشین آنچنانی و گرون داره و کسی که یه کسب و کار پردرآمد و رو به رشد داره واقعا موفق و خوشبخته. در حالی که ممکنه این موارد چیزی جز دردسر نباشن. تو این کتاب به مواردی اشاره میشه که همه اون‌ها رو ملاکی از موفقیت میدونن، در حالی که اصلا چنین چیزی درست نیست. راجع به اریک بارکر بگیم. نویسنده کتاب این راهش نیست یه وبلاگ با همین نام داره که خیلی هم معروفه و مطالب جدید و نویی تو اون نوشته. اون یکی از نویسنده‌های جوون آمریکاییه که علاقمندان زیادی داره و هفته نامه اون بیشتر از ۳۲۰ هزار مشترک داره. جناب بارکر تو دانشگاه های معتبر مختلفی سخنرانی کرده و نظرات خودش رو تو زمینه های مختلف اظهار کرده. به غیر از این اثر، کتاب دیگه ای هم به نام رفتار خوب با دیگران توسط این نویسنده منتشر شده. کتاب این راهش نیست با عنوان های دیگه ای هم تو ایران منتشر شده که سوراخ دعا را گم کردن یکی دیگه از عنوان های این کتابه. اگه میخواین آزمون و خطا واسه رسیدن به موفقیت رو کنار بزارین و زندگی‌ای داشته باشین که همیشه در انتظارش بودین، این کتاب بهتون پیشنهاد میشه. امیدواریم تا آخر پادکست همراهمون باشین.

آقای اریک بارکر یه بلاگر معروفه که طی دهه قبل اطلاعات علمی درباره نحوه رسیدن به یه زندگی موفق رو تو سایتش به اشتراک گذاشته.

بعد از کند و کاو میون هزاران هزار مقاله و مطلب از علوم اجتماعی و علوم رفتاری، بارکر به این نتیجه رسید که چیزی که فکر میکنیم ما رو به سمت موفقیت هدایت میکنه، معمولا اشتباست.

اکثر ما معمولا واسه اندازه گیری موفقیت‌مون رو یه متر و معیاری تمرکز میکنیم. اون معیار هم معمولا پوله. اندازه گیری پول و دارایی آسونه. به دست آوردنش هم واسه یه مدت کوتاهی در ما احساس موفقیت ایجاد میکنه. اما اگه پول تمام نیاز شما واسه احساس موفقیت تو زندگی باشه، آیا حاضرین همین الان جاتون رو با وارن بافت ( Warren Buffet ) سرمایه گذار معروف عوض کنین؟‌ عوض کردن جاتون با وارن بافت بهتون درجا موفقیت رو هدیه میده. ولی یادتون نره که ایشون ۸۷ سالشه و قاعدتا با تعویض جاتون شما هم ناگهان به اون سن میرسین.

انتخاب‌تون رو تو کامنتا برامون بنویسین. عوض کردن این همه سال با کلی پول یه تجارت خیلی بده. شما میدونین که اگه قرار باشه خدای نکرده یه پاتون لب گور باشه،‌ یادآوری اینکه چقدر پول و سرمایه تو دنیا دارین، بهتون حس موفقیت و شادی نمیده. خب پس فهمیدیم اگه صرفا روی پول درآوردن تمرکز کنیم، قطعا به موفقیت نمیرسیم. یه مطلب توی کتاب دیدگاه خوبی میتونه بهتون بده. یه گروه از محققین ۷۰ مصاحبه رو با آدمای حرفه‌ای موفق انجام دادن و بین ۹۰ نفر از مدیران سطح بالا نظر سنجی انجام دادن تا ببینن اون چیه که مانع احساس موفقیت تو این افراد ثروتمند میشه.

بعد از ترکیب اطلاعاتی که از مصاحبه ها و نظرسنجی ها جمع آوری شد،

محققین به این کشف رسیدن که فقط چهار حوزه‌اس که شرکت کننده‌ها نیاز دارن واسه احساس شادی و موفقیت روشون تمرکز کنن.

اون چهار حوزه واسه تمرکز اینا هستن : دستاورد، میراث، معنا و شادی. این چهار حوزه، چهار احساس رو واسه حس موفقیت تولید میکنن. اول؛ دستاورد. دستاورد بهتون احساسی مثل پیروز شدن میده. واسه اینکه احساس برد کنین، نیازه که اهداف با معنا طراحی کنین. میتونین هر روز یه هدف کوچیک رو تعیین کنین.

مثل خوندن سه فصل از یه کتاب، یا نوشتن ۵۰۰ کلمه از متن یه پادکست. بعد از رسیدن به یه هدف و انجام کار، میتونین واسه خودتون جشن برپا کنین و احساس پیروزی کنین. این اهداف کوچیک درنهایت به یه دستاورد بزرگ ختم میشن. مثلا هدف بزرگ شما میتونه نوشتن یه کتاب باشه که بعد از تموم کردنش، نسبت بهش احساس غرور و شادی کنین. دوم؛ میراث. میراث به شما این حس رو القا میکنه که دارین رو بقیه تاثیر مثبتی میذارین و بهشون سود میرسونین.

واسه رسیدن به این احساس، نیازه که چیزای با ارزش رو تو زندگی‌تون در نظر بگیرین و با به اشتراک گذاشتن اونها با بقیه، به اونها کمک کنین که راه موفقیت رو پیدا کنن. مثلا این پادکست نتیجه یادگیری درس‌های ارزشمندیه که با شما به اشتراک گذاشته میشه. اگه پدر و مادر هستین، ممکنه این حس رو با وقت گذاشتن و تعلیم و تربیت فرزندتون براساس ارزش‌هاتون به دست بیارین. فرزندی که در آینده اون هم بر اساس ارزش های خودش، بچه هاش رو تعلیم میده.

ارزشمند بودن بهتون این حس رو میده که شما مورد نیاز اطرافیان‌تون هستین. واسه این که احساس ارزشمندی کنین، نیازه که در دسترس و کمک رسان کسایی باشین که بیشتر از همه واستون تو زندگی اهمیت دارن. هدف شما اینه که راهی پیدا کنین که واسه آدمای اطرافتون مفید باشین؛ بنابراین وقتی نباشین، همه دلشون براتون تنگ میشه.

این هدف میتونه با مثبت نگری و صبور بودن و ایجاد شادی تو خانواده و دوستا به دست بیاد

مثلا به عنوان یه کارمند، اینکه مهارت هاتون رو ارتقا بدین تا شرکت بتونه بیشتر روتون حساب کنه و کارای مهم تری از شما بخواد، حس ارزشمندی رو تو شما به وجود میاره. و درنهایت؛ شادی به شما احساس لذت بردن و رضایت از زندگی رو القا میکنه. واسه احساس لذت تو زندگی، باید راهی پیدا کنین که از تجربیات روزمره‌تون تو زندگی‌ لذت ببرین و واسه چیزایی که دارین قدردان باشین. مثلا میتونین در طول روز به موسیقی گوش بدین و هر ساعت اون رو قطع کنین و به این فکر کنین که یه روزی خواهید مرد و واسه این لحظه شکرگزار باشین.

واسه به خاطر داشتن این چهار احساسی که بررسی کردیم، مثل همیشه یه مخفف خارجکی هم وجود داره. واین ( wine ). دابلیو ( W ) مخفف وینینگ( winning ) یا پیروزی، آی ( I ) مخفف اینفلوئنسینگ ( influencing ) یا تاثیر مثبت داشتن، ان ( N )‌ مخفف نیدد( needed ) یا مورد نیاز بودن و ای ( E ) مخفف انجویینگ (‌ enjoying )‌ یا لذت بردن. حالا میدونین که واسه احساس موفقیت بیشتر تو زندگی باید چه احساساتی رو تولید کنین.

ممکنه واستون سوال باشه که بهترین راه تولید مداوم اون احساسات چیه. علم اینطور پیشنهاد میکنه که شما باید روی تشدید کننده‌هاتون تمرکز کنین. تشدید کننده ها که به اصطلاح نقوص بهشون گفته میشه، درواقع کاتالیزورهایی واسه رسیدن به موفقیت تو یه موقعیت خاص هستن. قبل از جنگ جهانی دوم، وینستون چرچیل ( Winston Churchill ) توی حزب سیاسی خودش یه شخصیت طرد شده بود. بدبینی اون نسبت به بقیه رهبران و سرسختیش، نقص هایی بودن که قبل از جنگ جهانی دوم تو موقعیت سیاسی اون وجود داشت.

ولی وقتی جنگ شروع شد و شرایط تغییر کرد، نیازمندی واسه ویژگی های چرچیل بیشتر شد. خصوصیت‌های بد چرچیل، تو دوران جنگ به نقاط قوتش تبدیل شد که درنهایت اون رو تبدیل به یکی از موفق ترین رهبران تاریخ تبدیل کرد. بدن ورزشکار المپیک ( Olympic ) مایکل فلپس ( Michael Phelps ) ظاهر خوبی نداره. بالاتنه اون خیلی بلنده، پایین تنه‌اش خیلی کوتاهه و دست و پاهاش خیلی بزرگن.

به خاطر این به ظاهر نقص ها، شکل بدن این ورزشکار به نظر خنده دار میاد.

ولی شاید بدونین که وقتی پای مایکل به استخر رسید، شکل بدنش باعث شد که به یکی از بهترین شناگرهای جهان تبدیل بشه. پاهای کوتاه و بالاتنه بلند، بهش اجازه میده که مثل یه ماهی آب رو بشکافه و به جلو بره. دستای بزرگ و بازو و ساق هایی که به صورت غیر طبیعی بلندن، نیرویی رو بهش میدن که از هر شناگر دیگه ای سریع تر حرکت کنه و پاهاش زیر آب مثل دو تا باله عمل میکنن.

مجموعه مشخصات عجیب و غریب فلپس بهش یه ویژگی متمایزی رو تو شنا کردن میده. اگه شما توی محیط اداری یه شرکت کار میکردین، درحالی که طیف خفیفی از سندروم آسپرگر ( Asperger's syndrome ) دارین، ( این سندروم رو تو اینترنت سرچ کنین) به عنوان یه توضیح کوتاه میشه گفت یه جورایی شبیه اوتیسمه با یه کم کم و زیاد. با داشتن این سندروم شما از نظر تعاملات اجتماعی عملا به مشکل برمی‌خورین. در نتیجه شانس موفقیت شما تو اون شرکت کاهش پیدا میکنه.

با این حال تو منطقه سیلیکون ولی( silicon valley ) داشتن یه طیف خفیف از سندروم آسپرگر میتونه یه تمایز مثبت باشه . اگه اسپرگر داشته باشین، به راحتی تحت تاثیر بقیه قرار نمیگیرین و از شکستن هنجارهای اجتماعی هم ترسی ندارین.

این مشخصات، واسه هر کارآفرینی که میخواد تو سیلیکون ولی یه شرکت فناوری نوآورانه دست و پا کنه

ویژگی های ممتازی هستن. واسه شناخت تشدید کننده های خودتون، لیستی از مشخصات درست کنین که بیشتر مردم اون ها رو عجیب غریب و منفی میدونن. بعد از اینکه این مجموعه ویژگی ها رو درست کردین، سعی کنین که زمینه های خاصی رو شناسایی کنین که تو یه زمینه‌هایی میتونن نقطه قوت در نظر گرفته بشن. بعضی نقص ها مثل مدام پشت گوش انداختن وظایف نمیتونن تو هیچ زمینه ای سودمند باشن.

در حالی که بعضی از به اصطلاح نقص ها میتونن تو شرایط درست به نقاط قوت متمایز شما تبدیل بشن. وقتی خودتون رو تو محیط درست قرار بدین، نتیجتا به اصطلاح نقص های شما به نقاط قوت منحصر به فرد شما تبدیل میشن. شما میتونین اگه به سمت اهداف معنادارتون حرکت کنین میزان پیشرفتتون رو به حداکثر برسونین که در نتیجه بهتون اجازه میده احساس پیروزی کنین.

با رشد و پیشرفت نقاط قوت‌تون، فرصت این رو پیدا میکنین که به یه آدم برجسته تبدیل بشین و رو بقیه تاثیر مثبت بذارین. هر چی بیشتر از نقاط قوت مخصوص خودتون استفاده کنین، بیشتر ارزشمند و منحصر به فرد میشین. که باعث میشه همیشه احساس کنین که مورد نیاز هستین. براساس مطالعات شرکت گالوپ ( Gallup ) ؛ یه شرکت مطرح تو زمینه بازاریابی، وقتی مدام از ویژگی های مثبت منحصر به فرد خودتون استفاده میکنین، بیشتر احساس شادی میکنین، اضطراب کمتری دارین و از زندگی لذت بیشتری می‌برین. با احساس مداوم پیروزی ، تاثیر گذاری ، مورد نیاز بودن و لذت بردن از زندگی، در حالی به آخر عمرتون میرسین که وقتی به گذشته نگاه میکنین، نسبت به روش زندگی کردنتون احساس افتخار میکنین. چیزی که شنیدین، لب مطلب کتاب این راهش نیست اثر اریک بارکر بود.

این کتاب پر از اطلاعات ارزشمنده و به شدت بهتون پیشنهاد میشه. امیدواریم از شنیدن این پادکست لذت برده باشین.

در آخر، يک جمله طلایی از ايلان ماسک :