یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
خلاصه کتاب بی حد و مرز : جیم کوییک
معرفی و خلاصه کتاب بی حد و مرز : جیم کوییک
اگر دنبال کتابی با موضوع بهبود عملکرد ذهن میگردید، پیشنهاد میکنیم این خلاصه صوتی رو حتما گوش کنین. کتاب بی حد و مرز بهمون یاد میده چطور تواناییهای مغزمون رو بهتر کنیم و سریع یاد بگیریم.
خلاصه متنی رایگان کتاب بی حد و مرز
اگه فکر میکنید توی یادگیری چیزی محدویت دارید و نمیتونید پیشرفت کنید، باید بگیم که دارید اشتباه میکنید
توی کتاب «بدون محدودیت» قراره با این واقعیت مواجه بشید که ذهن شما هیچ محدودیتی برای یاد گرفتن نداره؛ فقط کافیه که با یکسری کارها از شر این ذهنیتِ «من نمیتونم» خلاص بشید.
نویسنده این کتاب یعنی جیم کوییک، تو سن 9 سالگی خیلی سخت میتونست مفاهیم ساده رو یاد بگیره، تا جایی که معلمش همش بهش میگفت: « پسر جان تو عقلت رو از دست». خب طبیعی بود که کوییک هم حرفشو کنه.
کوییک چند سال قبلش به خاطر یه ضربه به سرش، دچار آسیب مغزی شده بود؛ بعد اون اتفاق، دیگه به خاطر سپردن موضوعات پیش پا افتاده هم براش سخت شده بود؛ برای همین یاد گرفتن، خوندن و نوشتن براش 3 سال بیشتر از بقیه طول کشید.
اما الان کوئیک میتونه اسم 50 نفر (یا حتی بیشتر) از آدما رو بلافاصله بعد از اینکه باهاشون ملاقات کرد، به خاطر بسپره. یا مثلاً میتونه یک رشتهی صدتایی از اعداد تصادفی رو از اول به آخر یا برعکس در حالی که روی سن ایستاده از حفظ بگه.
همون کسی که تا سن 16 سالگی هیچ کتابی رو نخونده بود، توی 30 سال گذشته هفتهای یک کتاب خونده. به عقیده کوییک «تغییر ذهنی» یک حقیقت ساده است. همهی ما ظر فیت اینو داریم که مغزمونو شکل بدیم و دائماً تواناییهای ذهنیمون رو بالا ببریم.
اگه شما برای یادگیری چیزی خیلی درگیر میشید و زیادی تلاش میکنید، علتش محدودیت ذاتی ذهنتون نیست؛ علتش اینه که یا طرز فکرتون محدوده یا انگیزه کافی ندارین، یا اینکه روش بدی رو برای یادگیری انتخاب کردین.
ازینجا به بعد این کتاب به شما میگه که چطور انگیزه، طرز فکر و انتخاب روشهای درست به شما کمک میکنه که تواناییهای ذهنیتون رو بهبود بدین. تواناییهایی که خیلی از مردم دست نیافتنی میدونن، در صورتی که واقعیت چیز دیگه ایه.
توانایی سریع خوندن؛
ممکنه شما هم جزو افرادی باشید که همیشه میخوان سریعتر بخونن، اما فرقی نداشته که چقدر تلاش کردید، سرعت خواندن و درک مطلب شما از حد خودش بالاتر نرفته که نرفته.
هنری فورد یه جایی گفته: «اگه فکر میکنین میتونین و یا اگه فکر میکنین که نمیتونین، در هر دو صورت درست فکر میکنین». اگه اصرارتون بر این باشه که نمیتونید سریع بخونید، من تضمین میکنم که «هیچوقت سرعت خوندنتون بیشتر نخواهد شد»
جیم کوئیک میگه: اگه میخواین تواناییهای ذهنیتون رو بالا ببرین، رمزش اینه که باورهای محدودکننده رو یه مدت بذارید کنار. یعنی یه مدت جوری رفتار کنید که انگار تواناییهای ذهنیتون بدون محدودیتن. وقتی این فکر رو قبول کنید که توانایی سریع خوندن بدون محدودیته، میبینید که به طور چشمگیری سرعت خوندنتون زیاد میشه.
حالا برای اثبات این موضوع، بیاید با هم یه تمرین ده دقیقهای که اسمش هست «روش 4-3-2-1» (روش چهار، سه، دو، یک) رو امتحان کنیم.
یک زمانسنج را روی 4 دقیقه تنظیم کنید و یک کتاب باز کنید که خوندنش ساده باشه. حالا با سرعت معمولی شروع به خوندن کنید. همونطور که دارید میخونید با انگشتتون خط هم ببرید. وقتی زمان 4 دقیقهای زمانسنج تموم شد، جایی که رسیدید رو علامت بزنید.
حالا برگردید به جایی که شروع کردید و این دفعه زمانسنج را روی 3 دقیقه تنظیم کنید و سعی کنید تا همون جایی که در زمان 4 دقیقه رسیدید، بخونید. اصلاً نگران این نباشید که مطالب کتاب رو کامل نفهمیدید و رد شدید. فقط مطمئن بشید که همه کلماتو خط بردید و خوندید.
وقتی زمان 3 دقیقهای هم تموم شد، همین کارو با زمان 2 دقیقه و 1 دقیقه هم انجام بدید. خب تمرین 4-3-2-1 تموم شد. حالا 4 دقیقه زمان بگیرید و ادامه کتاب رو با بیشترین سرعتی که میتونید بخونید.
اگه تعداد خطوطی رو که الان خوندید با تعداد خطهایی اون 4 دقیقه اول تمرینتون خوندید، مقایسه کنید، از سرعت جدیدتون واقعاً شگفت زده میشید.
درقسمت 3-2-1 از تمرین تندخوانی، صرفاً وانمود میکنید که میتونید سریعتر بخونید. اما بعدش میبینید که واقعاً سریعتر شدید و حالا این موضوع تبدیل میشه به طرز فکر شما که من واقعاً میتونم ازون چیزی که فکر میکردم سریعتر بخونم.
خب حالا وقتش رسیده که بریم سراغ انگیزه
چه کتابی رو سریعتر متوجه میشید و بیشتر ازش یاد میگیرید؟ کتابی که در کلاس انگلیسی مجبورید بخونیدش یا کتابی که استادتون بهتون پیشنهاد کرده؟ فرض کنیم یه نفر که واقعاً قبولش دارید بهتون میگه: «فلان کتاب رازی داره که زندگی منو متحول کرده». بعد از شنیدن این جمله خیلی سخته کنجکاو نشید که راز اون کتاب چیه!
اگه تو اوج کنجکاوی و هیجان کتابیو بردارید که بخونید، مطمئناً سریعتر یاد میگیریدش و چیزای بیشتری ازش حفظ میکنید. جیم کوئیک میگه: «در کل یادگیری بستگی به حس و حال شما داره».
مهمترین دلیلی که توی دوران مدرسه درسارو خوب یاد نمیگرفتید این بوده که شما فکر میکردید مدرسه یا اون درس کسلکننده است. حالا برای این انگیزه چیکار باید بکنید؟
قبل از اینکه شروع به خوندن هر چیزی کنید، 3 تا سوال از خودتون بپرسید تا خودتون رو به نقطه اوج کنکجاوی برسونید.
1) این کتاب قراره چه دیدی به من بده؟
2) این دیدگاه چه جوری به من کمک میکنه که یه تغییر حسابی به زندگیم بدم؟
3) و کی قراره از این دیدگاه استفاده کنم؟
شما باید اینجوری فکر کنید که هر کتابی که میخونید توش یه دیدگاه عمیقی وجود داره و تصور کنید که برای اطلاعاتی که قراره بخونید ده میلیون دلار هزینه پرداخته شده!
وقتی که خودتون رو توی اوج کنجکاوی قرار دادین و برای خودتون انگیزه و هیجان ایجاد کردید، وقتشه که روشهای خوندنتون رو ارتقا بدید.
جیم کوئیک میگه: آخرین باری که کلاس «روخوانی» داشتید کی بوده؟ برای خیلیاتون همون کلاس چهارم و پنجم بوده و اگر شما مثل اکثریت آدما باشید، احتمالاً مهارتهای خوندنتون مربوط به همون دورانه.
اگه از زمان مدرسه ابتدایی همچنان تغییری توی عادتهای خوانداری خودتون ندادین، احتمالاً 3 عادت هست که سرعت خوندن شمارو محدود میکنه. این سه عادت اصطلاحا برگشت، تلفظ صوتی و خوندن کلمه به کلمهاس هستند که الان یکی یکی توضیح میدیم.
عادت اشتباه خواندن شماره یک: عادت برگشت
عادت برگشت اینه که چشم شما تمایل داره برگرده و بعضی کلمات مشخص توی جمله رو دوباره بخونه. جیم کوئیک میگه تقریباً همه افراد به نسبت خودشون این کار رو انجام میدن که معمولاً هم ناخودآگاهه.
برای حل کردن این مشکل باید از یک وسیله برای خط بردن استفاده کنید. این حرکت توجه چشمتون رو جلب میکنه و باعث میشه به عقب برنگرده.
پس اگه مثلاً موقع خوندن متن، انگشتتون رو زیر متن حرکت بدید و خط ببرید، باعث میشه که حواستون به اطراف متن پرت نشه. خیلی از افراد هستن سطح درک مطلبشون پایینه، بخاطر اینکه که آروم میخونن و اینکار براشون خستهکننده است. اما اگر با لبهی انگشتتون خط ببرید، میبینید که چقدر سرعت خوندنتون بیشتر میشه.
یادتون نره برای درک چیزی که میخونید به همه توجه و حواستون نیاز دارید. تمرکز بیشتر باعث میشه که چیزی که میخونید رو بیشتر به خاطر بسپارید. وقتی یک کتاب فیزیکی میخونید از انگشتتون برای خط بردن استفاده کنید.
اگه با موبایلتون کتاب الکترونیکی میخونید، انگشتتون رو بذارید کنار صفحه و به طرف پایین جابجا کنید و اینجوری خط ببرید. برای مطالعه محتوا روی کامپیوتر هم از نشانگر موس برای خط بردن استفاده کنید.
عادات اشتباه خواندن شماره ۲: تلفظ صوتی
تلفظ صوتی یعنی که وقتی دارید مطالعه میکنید، کلمات رو تو ذهنتون با خودتون تکرار میکنید. اگه به جایی برسید که همه کلمههایی که خوندید رو تو ذهنتون تلفظ کنید، سرعت خوندنتون به اندازه سرعت صحبت کردنتون میشه.
البته شما میتونید اون راوی درونتون رو وادار کنید که سریعتر صحبت کنه و 200 الی 250 کلمه در دقیقه بگه که میانگین سرعت خوندن به شمار میاد. اما واقعاً نیازی نیست که هر چیزی رو که میخونید تو ذهنتون بگید.
شما 99 درصد از کلماتی که میخونید رو قبلا شنیدید و حتی برای بیشترشون یک تصویر ذهنی دارید؛ اگر بتونید تصویری از اون کلمه که تو ذهنتونه رو به جای تلفظ اون کلمه به یاد بیارید، اینجوری بازدهی خوندنتون بیشتر میشه.
برای اینکه این عادت تلفظ کردن کلماتو بذارید کنار و بتونید سرعت خوندنتون رو بیشتر کنید، وقتی که دارید چیزیو میخونید، خیلی آروم شروع به شمردن کنید. برای مغز سخته که هم کلمات رو تلفظ کنه و هم همزمان اعداد رو بشماره.
پس، وقتی خوندنتون شروع شد، بشمارید 1-2-3-4-5؛ با اینکار ذهنتون از شر اون راوی درونی خلاص میشه. مغزو تمرین بدید که تصویر کلمات رو به یاد بیاره و خوندن رو به یک تجربه تصویری_حرکتی تبدیل کنید.
عادات اشتباه خواندن شماره ۳: خوندن کلمه به کلمه
وقتی که تازه داشتید خوندنو یاد میگرفتید، هر بار به یک لغت نگاه میکردید تا بفهمید اون کلمه چیه؛ اما الان دیگه با بیشتر کلمهها آشنایید؛ پس هیچ دلیل نداره که کلمه به کلمه برید جلو.
باید همزمان به تعداد بیشتری از کلمات نگاه کنید؛ 3، 4 یا 5 کلمه در هر نگاه. مثلا برای خوندن «تا خانه پیاده روی کردم» شما توانایی اینو دارید که هر چهار کلمه رو تو یه زمان ببینید.
این تکنیک در واقع کنار اون تکنیک قبلی کار میکنه. چون برای ذهنتون تصویرسازی چند کلمه یا یک جمله راحتتر از تصویرسازی کلمه به کلمه است. مثلاً اینجا تصویرسازی پسری که داره قدم میزنه راحتتره تا اینکه بخواید تصویر تک تک کلمات رو جداگانه توی ذهنتون بیارید. پس شروع کنید ذهنتونو تمرین بدید تا بتونه دستهای از کلمات رو با هم ببینه.
مثلاً بعضی از افراد از یک برنامهی رایگان به اسم spreed استفاده میکنن. این برنامه میاد تو یک صفحه وب متنو میگیره و اون رو به جملات کوتاه تقسیم میکنه و هر کدومو جدا بهت نمایش میده و باید سریع بخونیش. 20 دقیقه در روز به مدت 2 هفته اینکارو انجام بدید تا ماهیچههای تندخوانیتونو بسازید و محدودیت درک خوندنتون بر طرف بشه.
هر روز این باوری که «من ازین بیشتر نمیتونم» رو فراموش کنید
و به مدت 20 دقیقه وانمود کنید پتانسیل سرعت خوندنتون بی حد و اندازست. بعد کتابی که همیشه میخواستید بخونیدو بردارید و یک دقیقه اون سوالایی که یکم قبلتر گفتیم رو از خودتون بپرسید. سوالاتی دربارهی کتاب، مثل: چه دیدگاهی از این کتاب قراره به دست بیارم؟ و این دیدگاه توی زندگیم چه تغییری ایجاد میکنه؟
چیزی که باهاش خودتونو تا اوج کنجکاوی ببرید و انگیزه کافی برای یادگیری چیزی که میخونید رو بهتون بده. بعد از این، ده دقیقهی رو صرف گرم کردن ماهیچهی سریعخوان با روش 4-3-2-1 کنید. سپس روی هر کدوم از روشهای زیر تمرکز کنید. هر کدوم 3 دقیقه.
اول از وسیلهای برای خط بردن استفاده کنید که چشمتون موقع خوندن به عقب و اطراف برنگرده. وسیلهی خط بردن رو با سرعتی حرکت بدید که تمام تمرکزتون اونجا باشه. بعد، برای جلوگیری از تلفظ کلمهها شروع به شمردن کنید. و در پایان چشم هاتون رو تمرین بدید تا بتونید با هر بار نگاه کردن بیشتر از یک کلمه رو درک کنید.
وقتی که شروع به استفاده از این 3 روش کنید، خط بردن، شمردن و گسترده دیدن اول یکم احساس عجیب و غریبی خواهید داشت اما وقتی مداوم اینکارو انجام بدید رشد فوق العادهی سرعت خوندن و درک مطلب خودتونو میبینید و تعجب میکنید. این خلاصهای از کتاب «بدون محدودیت» به قلم جیم کوئیک بود.
با این مثال میبینیم که یادگیری واقعا راحتتر از اون چیزیه که تصور میکنیم، کافیه راه و روش درست و بهینه رو پیدا کنیم.
جیم کوییک در سادهسازی فرآیند یادگیری کارش عالیه و به بهترین شکل توضیحش میده؛ نظر شما چیه؟ از این کتاب لذت بردید؟ اگه آره حتماً اون رو به بقیه هم پیشنهاد کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصهخلاصه: خلاصه
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب بازاریابی چریکی (گوریلا مارکتینگ) : نوشته: کُنراد لوینسون
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب هشت درس اساسی از طبیعت : نوشته: گری فرگوسن