یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
خلاصه کتاب تست مامان : نوشته: راب فیتز پاتریک
معرفی و خلاصه کتاب تست مامان : نوشته: راب فیتز پاتریک
یکی از بهترین راههای موفقیت هر بیزینسی، سوال پرسیدن از مشتریهاست. چون این کار به ما سرنخهایی میده که با اونا میتونیم درستترین استراتژیهارو بچینیم. کتاب تست مامان به ما میگه که چطور پاسخهای طلایی رو از دهان مشتریان بیرون بکشیم و بر اساس این پاسخها به ایدهآلترین نتایج برسیم. پس اگه قصد راهاندازی کسب و کاری رو داری، این خلاصه کتاب رو بهت توصیه میکنیم.
خلاصه متنی رایگان کتاب تست مامان
احتمالا شما هم وقتی که یه ایده کسب و کار جدید به ذهنتون میرسه ، اون رو به دوستاتون یا خانوادتون میگید، تا نظرشون رو در مورد اید تون بدونید
اما اونا برای اینکه شما را ناراحت و ناامید نکنند نظر واقعی شون رو بهتون نمیگن. با گوش دادن به این خلاصه کتاب نکاتی رو یاد میگیرید که متوجه میشید که واقعاً بقیه از ایدتون خوششون اومده یا ،فقط مثل مامانتون همه کاراتون رو چه خوب چه بد حمایت و تایید می کنند . پس ادامه این خلاصه کتاب رو از دست ندید.
مهمترین ویژگی یک کارآفرین ماهر پرسیدن سوالات درست و حسابی هستش ،
سوال هایی که کلید اصلی توسعه و پیشرفت ایده شماست است پس به جای اینکه به جای ساعت ها در مورد ایدتون حرف بزنی در مورد اون سوال بپرسید. از مشتریاتون درمورد مشکلاتشون و راهکار هایی که به دنبالش هستن سوال کنید .
حواستون باشه که تو راهی قرار بگیرید که راه حلی برای رفع نیازاونها پیشنهاد بدید .
مثلاً تصور کنید که مشتریاتون با نرم افزار اکسل مشکل دارد اگر میتونید با سوال پرسیدن از مشتری ها راهکار های ارزون و موثری برای مشکل اونا پیدا کنید بی دلیل وقتتون رو برای ساخت یک برنامه جایگزین هدر ندید.
مشتریاتون نیازی به محصول جدید ندارند خوب سوال پرسیدن بهتون کمک میکنه که اطلاعات خیلی مفیدی هم به دست بیارید حالا حتما این این سوال براتون پیش اومده که اطلاعات مفید چه نوع اطلاعاتی هستند.
اطلاعات مفید اطلاعاتی هستند که به شما میگن مشتریاتون دقیقا دنبال چه چیزی هستند و حاضرند برای چه چیزی هزینه کنند.
مثلاً فرض کنید میخواهید یک نرمافزار بسازید که دستورالعمل های آشپزی رو در اختیار کاربرانش قرار بده حالا فقط به این سوال بسنده نکنید که مادر ها و زن های خونه دار اینجور برنامه ها را دوست دارند یا نه . از اونا بپرسید که تا الان برای پیدا کردن دستور پخت یک غذا به مشکل برخوردن یا نه و این مشکل را چه جوری حل کردند .
اگه مشتریاتون خیلی راحت این مشکل را با اینترنت حل میکنند قاعدتاً حاضر نیستند برای برنامه شما هزینه کنند.
این همون بازخوردی که به او نیاز داریم این که بدونیم برنامه دستورپخت شما طرفداری ندارد چون اینترنت و فضای مجازی خیلی راحت این مشکل را حل کرده پس دیگه همین جا از اجرا کردن ایدتون دست میکشیم.
اطلاعات غلط شما را گمراه میکنه
اگه در موردی دستتون از دوستتون سوال کنید و بهتون بگه و ایدتون مزخرفه شما صددرصد ناراحت میشی. پس بدونید که دوست ها و همکارانتون موقع نظر دادن باهاتون تعارف دارن و حتما دروغ میگن برای اینکه نمی خواند شما را ناراحت کند.
این جور اطلاعاتی غلط و خطرناک است حتی ممکن اونا به شما وعده های الکی بدن که روییده تون در آینده سرمایه گذاری میکند . برای این جور وعدههایی ارزش قائل نشید ،بیشترشون هیچ وقت هیچ کاری نمی کنند.
اگه توی جلسه معرفی محصولتون نتونستید سرمایه گذاران رو به سرمایه گذاری روی کسب و کار تون علاقه مند کنید ،هم وقت خودتونو تلف کردید هم وقتی اونا رو پس با یاد گرفتن نشانه های یک جلسه خوب یا بد از اینکه توی یک مسیر درست قرار دارد یا نه اطمینان حاصل کنید .
توی هر جلسه نشانه هایی وجود دارد که نشان میدهد همه چیز خوب پیش میرود یا نه .
اولین نشانه تعریف و تمجید زیادی تعریف و تمجید ها شاید اولش خوب باشند اما ممکن نشون دهنده بی علاقگی سرمایهگذارها باشند.
اونا از شما تعریف می کنند چون با این کار سعی می کنند خیلی مودبانه از پس زدن مستقیم شما اجتناب کنند. اونا اینجوری بحث و از سرمایه گذاری منحرف تا به کارهای مورد علاقه شان بپردازند تعریف و تمجید بیشتر یک راه مودبانه برای خلاص شدن از شر شماست.
اگه سرمایه گذار را واقعاً جذب ایده شما بشوند شروع میکنند به پرسیدن سوالاتی در مورد روند سرمایه گذاری و پیشرفت هایی که انتظار دارند اتفاق بیفته . اونا می خوان در مورد جزئیات بیشتر بدانند و روی اون تمرکز کنند اگر توی جلسه با اینجور سالهایی مواجه شدین بدونید که همه چیز خوب پیش می رود پس با اعتماد به نفس پاسخ بدهید تا افراد با سرمایه گذاری روی ایده تون مطمئن بشوند.
خیلی از موسسات تو دام این تعریف و تمجید می افتند آنها با این تعریف و تمجیدها امیدوار میشوند و فکر میکنند که بردند اما یک استراتژی برای جلوگیری از این مشکل وجود دارد .
بیاین به جای تعریف روی تعهدها تمرکز کنید
سرمایه گذاری که واقعاً جذب شما و ایدتون شده باشد به انجام سرمایه گذاری متعهد میشود.
پس از قبل انتظاراتتون رو از اولین بازگشت سرمایه یا زمان تحویل نتایج شفاف سازی کنید اگه اونا تعهد سرمایه گذاری ندن بهتون می گویند و تکلیفتون مشخص میشود اونموقع دیگه وقت اضافی برای جلسه نمیگذارید. اما اگه اونا متعهد به سرمایهگذاری بشوند باید بهتون بگویم که همه چیز به خوبی پیش رفته .
کسب و کارهای نوپا خیلی کم با مشکل ایده مواجه می شوند در واقع اونا با حجم عظیمی از آن ها سر و کار دارند.
اگر همه مشتری ها و اطلاعات دنیای واقعی را دنبال کنیم تو دریایی از برنامه ها غرق میشیم، که در نهایت هیچی برای ارائه ندارند حالا چطور میتونیم با این مشکل روبرو نشویم.
بیاین روی گروه کوچکی از مشتریهای هدف تمرکز کنیم. یعنی به جای اینکه همه مشتری های احتمالی را مد نظر قرار بدهیم فقط روی کوچکی گروه کوچکی تمرکز کنیم .
مثلاً فرض کنید که میخواهید یک برنامه برای پرورش اندام طراحی کنید: ممکن تصور کنید هدف قرار دادن مردها و زنانی جوون و شاغلی که به تناسب اندام شون اهمیت میدن یک کار هوشمندانه است در حالی که اصلا اینطور نیست. در واقع گروه هدفتون باید کوچک تر از این باشد.
اگه بیاین طیف وسیعی از مردم را بررسی کنیم اون موقع می بینید که پاسخ اونا دادههای معناداری را براتون فراهم نمیکند. چون یهو شما رو در دریایی از برنامه ها و راهکارهای مختلف مواجه میکند که تمرکز همزمان روی همه اونها غیر ممکنه.
به خاطر همین باید گروه هدفتون رو جوان های ۱۸ تا ۲۵ سالی که برای مسابقات دوی ماراتون سال آینده آماده می شوند انتخاب کنید .
این ها نیاز دارند به آموزش و برنامه های غذایی ویژه تا خودشان را برای مسابقات آماده کنند آنها احتمالاً تو دریایی از اطلاعات اینترنت غرق شدند که نمیدونم دقیقا کدوم یکی درست و کدام یکی غلط است.
حالا شما میتونید با ارائه یک اپلیکیشن مشخص برای این گروه از ورزشکاران به اونا کمک کنید.
زمانی که جامعه هدف تون رو پیدا کردید شروع کنید به شناختن اونا با اونا صحبت کنید و سعی کنید هر چقدر که میتونید ازشون اطلاعات کسب کنید
نمیتونیم فقط جامعه هدف را مشخص کنین و تصور کنین که اونا به چه چیزهایی نیاز دارند. باید بیرون بروید و دقیقاً بررسی کنید که آنها برای مسابقات دو ماراتون به چه تمرین ها و رژیم غذایی نیاز دارند.
اینو یادتون نره که اونا شاید اصلاً به اپلیکیشن شما نیازی نداشته باشند و بخوان تمرینات شون رو بدون برنامه شما و تحت نظر مربی های شخصی انجام بدن. یعنی اونا نه لزوماً اما میتوانند به خدماتی که میخواهید توسعه بدید نیاز داشته باشند یا برای استفاده از اونا هزینه کنند.
شناسایی این دسته از مشتریها همون اطلاعاتی است که نیاز دارید.
اگه تا الان تو جلسه های خسته کننده ای که یه عالمه هم طول میکشه شرکت داشتید حتما میدونید که اینجور جلسات اصلاً بازدهی مناسبی ندارند.
شما میتونید از این چهار تکنیک توی این کتاب گفته شده استفاده کنید تا جلسات را اثربخش کنید :
۱ - جدی نباشید: اجازه بدید مخاطبتون احساس راحتی کنند که بتونه نظراتشون رو آزادانه بیان کند
۲ - با حرف های رسمی و کلیشه های مخاطبان تون رو خسته نکنید
۳ - از مشکلات روزمره شان سوال کنید : در مورد مشکلات روزمره مخاطبات اون که به کسب و کارتون مرتبط میشه سوال کنید و راه حل هاشون رو بشنوید . اونا وقتی با شما احساس راحتی کنند و توجه و علاقه تون رو ببینند اون موقع نظرها و مشکلاتشون رو صادقانه بیان می کنند
۴ - بعضی وقتا واقعا نیازی به برگزاری جلسه نیست واقعا همیشه نیازی نیست در مورد کسب اطلاعات از مشتریاتون یه جلسه رسمی برگزار کنید.
فقط کافی به مکان هایی که مشتریاتون احتمال آنجا هستند بروید و یک گفتگوی معمولی به آنها داشته باشید. میتونی این افراد رو به یک قهوه و صحبت دوستانه دعوت کنیم اینجوری می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید و دیگر لازم نیست برای برگزاری یک جلسه تو چند ماه آینده برنامه ریزی کنید. اینجور برنامه ریزی های غیررسمی بهتون کمک میکنه تا به اطلاعاتی مفیدی که دنبالش این برسید.
اینو یادتون باشه همیشه از قبل برای مصاحبه و گفتگو با مشتریاتون آمادگی داشته باشید و سه مورد از مهم ترین سوال های که میخواهید بپرسید را گلچین کنید. این کار بهتون کمک میکنه که خیلی راحت تر به اون اطلاعاتی که نیاز دارید دست پیدا کنید.
ممنون از اینکه در این پادکست همراه ما بودید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب خلاق اتفاقی : نوشته: تاد هِنری
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب آنقدر خوب که نتوانند نادیدهات بگیرند : نوشته: کال نیوپورت
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب هشت درس اساسی از طبیعت : نوشته: گری فرگوسن