یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
خلاصه کتاب رمز ذهن خارقالعاده : نوشته: ویشن لاکیانی
معرفی و خلاصه کتاب رمز ذهن خارقالعاده : نوشته: ویشن لاکیانی
? رمز ذهن خارقالعاده یه کتاب موفقه که به ما میگه چی باعث میشه یه نفر خارقالعاده بشه. این اثر ده قانون معرفی میکنه که با عمل به اونها همه میتونن برای داشتن زندگی رضایت بخش تغییراتی اساسی تو خودشون ایجاد کنن. به نظر جناب ویشن لاکیانی، سفر به سوی زندگی خارقالعاده با آگاهی از تاثیرات قدرتمندی شروع میشه که فرهنگ روی فرد میگذاره. ? ویژگی مشترک همه افراد خارقالعاده اینه که همهشون چشمانداز بزرگی دارن که قوانین مرسوم و محدودیتهای زندگی نمیتونه مانع اونها بشن.
خلاصه متنی رایگان کتاب رمز ذهن خارقالعاده
این سفر شامل
دورانداختن مدل های قدیمی واقعیت، ایجاد مدل های قدرت بخش جدید، آموختن شاد بودن در زمان حال و ساخت چشم اندازی برای آینده میشه. با این نگاه، ذهن های خارقالعاده راه خودشون رو پیدا و شروع به تغییر دادن دنیا میکنن. ویژگی مشترک همه افراد خارقالعاده اینه که همهشون چشم انداز بزرگی دارن که قوانین مرسوم و محدودیت های زندگی نمیتونه مانع اون ها بشن.
زندگی شون رو وقف چیزایی میکنن که دوست دارن و ندای درونشون رو دنبال میکنن؛ نه چیز دیگه. دنبال کردن ندای درون یعنی دنبال کردن یه پایان مثبت که روی انسانیت یا نسل های آینده تاثیر میگذاره. ندای درونی به قدری شما رو هیجان زده میکنه که تلاش تو این راه، بیشتر شبیه به سرگرمیه. کتاب رمز ذهن خارقالعاده ده سرنخی رو که لاکیانی واس رسیدن به زندگی خارقالعاده به دست آورده رو به ما نشون میده. هر کدوم از چهار بخش کتاب، سطح متفاوتی از رمز خارقالعاده بودن رو ارائه میکنه و هر کدوم از ده فصل،قانونی رو معرفی میکنه که میتونه شما رو به سمت یه زندگی خارقالعاده هدایت کنه.
کتاب رمز ذهن خارقالعاده، در مورد تغییر قوانینی صحبت میکنه که به صورت سنتی از پیشنیان به ما منتقل
شده و الگوهای فکری ما رو سخت تغییر داده
این کتاب توضیح میده که چطور خیلی از مردم زندگی خودشون رو براساس قواعد محدود و عقاید قدیمی درباره چیزهایی مثل عشق، پول، کار، والدین ، سلامت و دیگر موارد پایه ریزی کردن. نویسنده کتاب، آقای ویشن لاکیانی مهندس کامپیوتر و کارآفرین حوزه فناوری آموزش و همچنین موسس و مدیرعامل مایند ولیه ( mind valley ).
یه شرکت قوی ۲۰۰ نفره که تو زمینه طراحی تجربه یادگیری، ساخت پلتفرم های دیجیتال و اپلیکیشن هایی فعالیت داره که به آکادمی های آنلاین تو زمینه رشد فردی، آگاهی، تندرستی، بهرهوری و غیره کمک میکنن.
کتاب به کسایی پیشنهاد میشه که به دنبال تعریف جدیدی از زندگی خودشون هستن و دوست ندارن نسخه کپی شدهای از بایدها و نبایدهای جامعه و اطرافیانشون باشن. امیدواریم تا آخر پادکست همراهمون باشین.
عادت بدی که خیلی از ما بهش دچاریم
اینه که شادیمون رو وابسته به رسیدن به اهدافمون میکنیم. این یه عادت خیلی بده چون هر چی منتظر شادی بیشتری موقع رسیدن به هدفمون باشیم، بیشتر از این میترسیم که به هدفمون نرسیم. در طول زمان این ترس از شکست باعث میشه که اهداف کوچیک و امنی انتخاب کنیم که مطمئنیم حتما بهشون میرسیم. با این کار جلوی رشد و پیشرفت رو میگیریم.
توی کتاب رمز ذهن خارقالعاده، آقای ویشن لانکیانی به یه روش تعیین هدف اشاره میکنه تا ترس از شکست رو کاهش بدیم و رشد فردی رو به حداکثر برسونیم. روش ابداعی اون از دو فاز تشکیل شده. اولین فاز شامل کاهش ترس از شکست به وسیله ایجاد اهداف خود محرکه که شادی ایجاد میکنه. این اهداف کاملا تحت کنترل خودمون هستن و میتونیم هر زمانی در طول روز به دستشون بیاریم و به شادی برسیم.
با یه منبع شادی در دسترس، آزاد هستیم که شانسمون رو امتحان و تو زندگی بیشتر ریسک کنیم. چون مهم نیست که چه اتفاقی میفته؛ ما همیشه میتونیم راهی رو پیدا کنیم که شاد باشیم. توی فاز دوم از خودمون سه سوال مهم رو میپرسیم تا اهدافی تنظیم کنیم که رشد فردیمون رو به حداکثر برسونه و ما رو به سمت نتایج خارقالعاده سوق بده. حالا بیاین این دو فاز رو بیشتر با هم بررسی کنیم.
فاز اول : مجموعه ای از اهداف نهایی خودتون رو ایجاد کنین
توی فستیوال برنینگ من( Burning Man ) صحرای نوادا( Nevada ) آقای لاکیانی داشته به اهدافش فکر میکرده. بنده خدا جای دیگه ای پیدا نکرده بود. نتیجه تفکراتش این میشه که واسه شاد بودن، اون به سه هدف نیاز داره که از کنترلش خارجن. اون سه هدف به این شرح بودن : این که همسرش اونو دوست داشته باشه، هفته ای یه کتاب بخونه و بیشتر سفر بره و ماجراجویی کنه.
اون فهمید که اگه همسرش کریستینا( Christina ) یه روز بدی رو سپری کرده باشه، ممکنه نتونه اونطور که باید به ویشن عشق بورزه. همچنین ویشن ممکنه نتونه هفته ای یه کتاب رو تموم کنه و در نهایت شاید امکان سفر و ماجراجویی هم به اون شکل نباشه. یه شرایط بحرانی هم تو کار ممکنه هر سه این اهداف رو به کل نابود کنه.
بنابراین اون هر کدوم از این هدف ها رو تبدیل به تجربههایی کرد که دنبالشون بود و میتونست اونها رو تحت کنترل خودش دربیاره. اون متوجه شد که هدف اولش، یعنی دوست داشته شدن توسط همسرش، درواقع اشتیاق به این بود که با عشق محصور بشه. همچنین این هدف که هفته ای یه کتاب بخونه در واقع میل به رشد و یادگیری مداوم بود. و در نهایت، هدف از سفر و ماجراجویی هم، داشتن تجربه های هیجان انگیز انسانی بود. جناب لاکیانی میگه : این اهداف مستقیما تحت قدرت خودم هستن. هیچ کس نمیتونه اون ها رو از من بگیره.
در واقع تو راه رسیدن به این اهداف، هیچ شکستی نمیتونه من رو متوقف کنه. من میتونم بی خانمان و تنها باشم و تو خیابونهای نیویورک ( New York ) بخوابم؛ ولی همچنان میتونم غرق در عشق باشم چون عشق از درونم بروز میکنه. درواقع منظورش اینه که میتونه تصور کنه که مردمی که اون دوستشون داره، میتونن به این حس رو چندبرابر به اون برگردونن. آقای لاکیانی ادامه میده: من میتونم تا وقتی که یه روزنامه کهنه یا کتابی پیدا کنم، یادبگیرم و پیشرفت کنم.
علاوه بر این ها حتی میتونم تجربه های انسانی قشنگی داشته باشم چون لذت رو تو زندگی روزمره میبینم
حتی اگه فقط تو سنترال پارک( Central Park ) قدم بزنم و فقط به اطرافم نگاه کنم. در واقع همه ما اهداف شخصی مشابهی با ویشن داریم که میتونیم اونها رو تصور کنیم. چون نیاز عشق، رشد و تجربههای هیجان انگیز جزء نیازهای اساسی همه ما هستن. اون ها طبقات بالای هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو ( Maslow ) رو تشکیل میدن.
اگه باهاش آشنایی ندارین تو اینترنت سرچ کنین. هدف احساس عشق میتونه فقط تو پنج ثانیه با بستن چشامون و فکر کردن به سه تا از دوستان یا خانوادهمون به دست بیاد. حتی بعدش میتونیم تصور کنیم که اونها رو در آغوش گرفتیم و از عشق لبریز بشیم. مهم نیست که با دوستی اخیرا بحث داشتیم، یا با یه عضو فامیل میونه خوبی نداریم. فقط رسیدن به هدف و احساس شادیه که اهمیت داره. هدف رشد و یادگیری هم میتونه تو ۶۰ ثانیه یا کمتر به دست بیاد.
فقط کافیه گوشیتون رو از جیبتون بیرون بیارین و هر زمان از روز یه کتاب آنلاین رو مطالعه کنین و نکات مهمش رو واسه خودتون هایلایت( highlight ) کنین. این یه روش قابل اطمینان واسه رسیدن به لذته. همچنین هدف رسیدن به تجربه های شگفت انگیز میتونه با توجه کردن به تنفستون واسه ده ثانیه به دست بیاد. این کمک میکنه که متوجه بشین همه روز رو به صورت خودکار و ناخودآگاه تنفس میکنین.
با رسیدن به این واقعیت، مملو از احساس قدردانی و لذت میشین. هدف های شخصی شما چی هستن؟ چه هدف هایی کاملا تحت کنترل شما هستن و میتونین هروقت خواستین به اونها برسین تا در شما شادی ایجاد کنن؟ تو کامنت ها برامون بنویسین. وقتی یه سری اهداف خود محرک داشته باشین، مثل اینه که دستگاه اسلاتی باشه که هر وقت توش سکه میندازین همون چیزی که انتظار دارین رو بهتون تحویل بده. دستگاه اسلات یه دستگاهه که توش سکه میندازین و اگه خوش شانس باشین برنده میشین.
وقتی این اهداف رو تو چنته داشته باشین، میتونین به هدفهای بزرگتر هم دست دراز کنین و خودتون رو رشد بدین بدون اینکه از شکست بترسین یا ناامید بشین. خب بریم سراغ فاز دوم. تو فاز دوم اهداف هیجان انگیز تحقق یافتنیای رو تنظیم میکنیم که رشد فردیمون رو به حداکثر میرسونن و به سمت نتایج خارقالعادهای هدایتمون میکنن. این کار رو با پرسیدن سه سوال مهم شروع میکنیم.
سوال اول؛ اگه مسئله زمان و پول مهم نباشن و نیاز به اجازه هیچ کس هم نباشه
چه کارهایی رو دوست دارم تجربه کنم؟ سوال دوم؛ واسه تجربه اون کارها باید چه طور رشد کنم؟ و سوال سوم؛ به عنوان یه نتیجه از رشد فردی، چه چیزی رو میتونم به جهان پیرامونم اضافه کنم؟ وقتی از خودتون میپرسین اگه پول و زمان مهم نباشن و نیاز به اجازه کسی هم نباشه، شروع به تصور آینده ای میکنین که شما رو به هیجان میاره و وادار به حرکت رو به جلو میکنه.
وقتی این سوال رو از خودمون میپرسیم، ممکنه خودمون رو ببینیم که تو آزادی مطلق کسب و کار آنلاین خودمون رو راه انداختیم و از نظر مالی و انعطاف کاری هیچ مشکلی نداریم که با خانوادهمون هر موقع که خواستیم سفر بریم. با پرسیدن سوال دوم که چطور باید رشد کنم تا اون تجارب رو به دست بیارم، آدمی رو میبینین که دوست دارین واسه رسیدن به تجربه های اون، تبدیل به خودش بشین.
مثلا اگه میخواستیم تجربه آزادانه سفر با خانواده رو به دست بیاریم، نیاز به مهارتهایی داشتیم که بتونیم یه کسب و کار آنلاین پررونق رو راه بندازیم و تبدیل به یه استاد شناخته شده تو فضای کاری خودمون بشیم. و در نهایت پرسیدن این سوال که به عنوان یه نتیجه از رشد فردی، چه چیزی رو میتونم به جهان پیرامونم اضافه کنم، منجر به این میشه که فکر کنین مهارتهایی که تو خودتون ارتقا دادین چطور بهتون کمک میکنن تا بتونین یه تغییر ایجاد کنین.
مثلا رسیدن به هدف مشهورترین تولیدگر محتوا و دست یافتن به مهارت بالا توی بیان مطالب، باعث میشه که آدمای بیشتری رو به سمت موفقیت هدایت کنیم و ابزارهایی که واسه رسیدن به هدف میخوان رو در اختیارشون بذاریم. وقتی از خودتون این سه سوال رو میپرسین، عیبی نداره که تجاربی که دوست دارین بهشون برسین تو نگاه اول بی فایده به نظر بیان. اگه اون هدف باعث هیجانتون میشه و به سمت رشد هدایتتون میکنه و اون رشد به یه سودی ختم میشه، پس هدف، هدف خوبیه.
فرض کنیم شما دوست دارین که یه آدم مهم و مشهور باشین و تجربه صحبت روی سن توی سخنرانی های تد ( TED ) رو به دست بیارین.
ممکنه این هدف یه کم خودخواهانه به نظر بیاد ولی عیبی نداره. سخنرانی تد مجبورتون میکنه که به عنوان یه انسان رشد کنین و صحبت های شما میتونه تعداد زیادی از مردم رو به سمت خودش جذب کنه و اون ها رو به موفقیت برسونه. خلاصه اینکه، ذهن های خارق العاده شادی شون رو به همه اهدافشون پیوند نمیزنن. به جاش اون ها یه سری اهداف خود محرک تنظیم میکنن که واسشون شادی تولید کنه.
بنابراین میتونن بدون اینکه چیزی رو از دست بدن به سمت اهداف بزرگشون قدم بردارن و از شکست نترسن. اون ها این اهداف بزرگ رو با فکر کردن به تجاربی که میخوان داشته باشن واسه خودشون تعیین میکنن. اینکه چطور میخوان رشد کنن و به چه تجاربی میخوان برسن و در نهایت به عنوان نتیجه چطور میخوان با استفاده از اون تجارب به بقیه هم سود برسونن. با دنبال کردن این اهداف، اونا فقط تو زندگی شاد نیستن؛ بلکه از چیزی که به دست میارن راضین. چیزی که شنیدین لب مطلب کتاب رمز ذهن خارقالعاده اثر ویشن لاکیانی بود.
این یه کتاب خوبه که وضعیت موجود رو به چالش میکشه. امیدواریم از این پادکست لذت برده باشین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب گلوله برفی : نوشته: وارن بافت
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب MBA شخصی : نوشته: جاش کافمن
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب علم بد : نوشته: بن گلدِیکر