خلاصه کتاب رواقی‌گری روزانه : نوشته: رایان هالیدی و استفن هانسلمن

معرفی و خلاصه کتاب رواقی‌گری روزانه : نوشته: رایان هالیدی و استفن هانسلمن

? این کتاب نظرات و دیدگاه‌های مکتب رواقی درباره زندگی رو بررسی می‌کنه و سعی داره با ارائه راهکارهای عملی، راه درست زندگی کردن رو بهمون نشون بده تا به آرامش و شادی برسیم.

خلاصه متنی رایگان کتاب رواقی‌گری روزانه

گاهی وقتها زندگی اونجوری که میخوایم پیش نمیره

امید و انگیزمنو از دست میدیم. کلی آرزو و رویا داریم که شاید به همشون نرسیم. هممون دنبال یه فرمول جادویی هستیم که راهو بهمون نشون بده تا بتونیم بهتر زندگی کنیم.

رایان هالیدی و استفان هنسلمن(Stephen hanselman)، نویسند‌ه‌های این کتاب نظراتی رو از فلسفه رواقی و فیلسوفانش میگن که باهاش میشه به شادی و آرامش واقعی توی زندگی رسید.

توی پرانتز بگیم که رواقی گری یک فلسفه یا مکتب فلسفیه که فیلسوفی به اسم زنون اونو به وجود آورده. توی یونان باستان و رم چهارصد سال این مکتب طرفدار داشته.

توی این کتاب باتفکرات این فلسفه آشنا میشید و یاد می‌گیرید چه جوری فکرتون رو با فلسفه رواقی تغییر بدید و از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید

وقتی روزتونو با با فلسفه رواقی شروع کنید،

انگار دارید از یک فنجون قهوه داغ لذت می‌برید، البته اگه قهوه دوست داشته باشید.

شکل درست فلسفه رواقیون می‌تونه آمادگی ذهنتون رو برای رو به رو شدن با چالش‌های روزانه بیشتر کنه. بعضی از رواقیون باستان مثل مارکوس اورلیوس و اپیکتِتوس فهمیدن که مراقبه‌ به سبک رواقی از استرس‌ها و درگیری‌های روزانه‌شون کم می‌کنه.

اورلیوس هم از این فلسفه برای کم کردن سردردها و استرس‌های گردوندن امپراطوری بزرگ رم استفاده می‌کرد.

اپیکتِتوس با راهکارهای فلسفه رواقی تونست زندگی به عنوان یک برده رو تحمل کنه و به یک معلم بسیار مورد احترام در رم تبدیل بشه.

فلسفه رواقی 366 تا مراقبه روزانه داره که به آمادگی ذهن توی همه روز‌های سال کمک می‌کنه.

توی این خلاصه کتاب چند تا از ایده‌های مختلف رواقیون با هم ترکیب شده و پنج مدیتیشن رواقی مهم برای 5 روز هفته از دوشنبه تا جمعه آورده شده؛ این مدیتیشن‌های ساده به شما کمک میکنه تا بازدهیتونو بیشتر کنید، استرستون رو مدیریت کنید و توی طول روز کمتر حواس پرتی داشته باشید.

مدیتیشن به روش رواقیون روز دوشنبه

من تنها چیزی که کنترل میکنم مغزمه.

بدنمو نمیتونم کنترل کنم. وقتی یه ویروسی وارد بدنم بشه، ممکنه بستری بشم، ممکنه بدنم توی یک تصادف صدمه ببینه. من روی دیگران هم کنترلی ندارم؛ می‌تونم روی بقیه تاثیر بذارم یا تشویقشون کنم که کاری رو که میخوام انجام بدن، اما در نهایت اینکه انجام بدن یا نه، دست من نیست و من هیچ کنترلی روش ندارم. من روزم رو کنترل نمی‌کنم.

اگه همسرم یهو با من تماس بگیره و کار واجب داشته باشه، برنامه‌ام بهم میریزه.

من فقط می‌تونم ذهنمو کنترل کنم. یعنی میتونم روی این کنترل داشته باشم که چه جوری استدلال کنم و چه جوری به اتفاقایی که میفته واکنش نشون بدم. دونستن اینکه من فقط ذهنمو میتونم کنترل کنم هم به من قدرت میده.

چون جدای از اینکه چقدر زندگی غیر قابل کنترله، من میتونم روی چیزهایی که بهش فکر میکنم و چیزایی که روش متمرکزم کنترل داشته باشم.

مثلاً وقتایی که بقیه ترسیدن، من کنجکاو بودن رو انتخاب میکنم. یا موقعیت هایی که بقیه فکر میکنن تهدیده رو من به چشم یک فرصت نگاه میکنم؛ دونستن اینکه من فقط ذهنمو میتونم کنترل ‌کنم حس رهایی داره، چونکه اگه من درست استدلال کنم، یعنی تمام تلاشمو کردم و میتونم اجازه بدم هر اتفاقی که میخواد بیفته.

پس هر دوشنبه صبح به خودتون یادآوری کنید که ذهنم، قدرت استدلالم و عکس‌العملم به اتفاقایی که میفته، تنها چیزاییه که من میتونم کنترل کنم. بعد ببینید که این ایده رواقی چه تاثیری بر رفتار شما میذاره.

مراقبه به روش رواقیون روزسه‌شنبه

من سه تا کار میتونم انجام بدم. امروز وقتی که توی یک موقعیت استرس‌زا قرار گرفتید، سه کار می‌تونید بکنید. یا نگاهتونو عوض کنید و یه جور دیگه به قضیه نگاه کنید، یا کار درست رو انجام بدید و یا طاقت بیارید.

میتونید از یک زاویه دیگه به موضوع نگاه کنید تا درگیر احساسات الکی نشید و بتونید با ذهن باز فکر کنید. حالا یعنی چی؟

خود رواقی‌های باستان معمولاً توی اینجور مواقع از طنز استفاده میکردن تا روحیه‌شونو حفظ کنن و ذهنشون درگیر نشه. دفعه بعدی که یه شکستی خوردید، دنبال یه چیز خنده داری از موقعیت بگردید تا توی مهمونی هفته بعد برای دوستاتون تعریف کنید.

دومین کاری که توی یک موقعیت پر استرس می‌تونید انجام بدید، یه اقدام درسته. میتونید ازش فرار کنید، یا هی عقب بندازید یا بابت این شرایط بقیه رو مقصر بدونین. اما اینا هیچ کدوم کار درست نیست.

اقدام مناسب شرایط رو بهتر میکنه و شما رو به هدفتون نزدیکتر میکنه. وقتی میگیم کار درست، منظور بهترین کار نیست، اگه بخوایم ساده بگیم یه اقدام کوچیکه که کمک میکنه کار توی مسیر درست پیش بره.

سومین راه هم تجمل کردن اون شرایط استرس‌زاست. بزرگترین مانع خوشبختی اینه که انتظار داریم همیشه شاد باشیم. گاهی وقتا بهترین کار اینه که اون دوره ناراحتی رو تحمل کنید و منتظر باشید تا طوفان تموم شه.

پس هر سه‌شنبه یک مشکلی که ممکنه پیش بیاید را پیدا کنید و سه تا کاری که میتونید انجام بدید رو براش شبیه سازی کنید.

مراقبه به روش رواقیون روز چهار‌شنبه

به چیزهای کم اهمیت توجه کنید.

فرض کنید هر تصمیم کوچک و بی‌اهمیتی که امروز ‌بگیرید تا لحظه‌ی مرگ هر ‌روز تکرار می‌شد. مثلاً اگه امروز یه لحظه احساس ضعف بکنید و برید رستوران همبرگر و سیب‌زمینی سرخ شده بخورید ، تا روزی که می‌میرید باید هرروز همبرگر و سیب‌زمینی سرخ شده بخورید.

اگر یک ساعت از وقتتون رو تلف کنید و به بطالت بگذرونید، یکساعت از تک تک روز‌های باقی‌مانده از عمرتون باید به بطالت بگذره . 20 سال بعد رو تصور کنید که هزاران ساعت از عمرتون هدر رفته؛ چه کارهایی که می‌تونستید بکنید و چقدر زودتر می‌تونستید به استقلال مالی برسید.

شاید همچین تفکری یکم افراطی باشه ولی واقعاً مفیده چون قراره یاد بگیری همین تصمیمای کوچیک روزمزه و به نظر بی‌اهمیت جمع میشه و باعث موفقیت شما توی زندگی میشه.

پس چهارشنبه‌ها با ذهن باز، تصمیم‌های کوچیک بگیرید و از خودتون بپرسید:«آیا دارم تصمیم راحت‌تر رو می‌گیرم یا تصمیم درست رو می‌گیرم؟»

جرزی گردریک میگه: «انتخاب‌های راحت، زندگی سخت؛ انتخاب‌های سخت (انتخاب های درست) زندگی راحت».

مراقبه به روش رواقیون روز پنج شنبه

عاقلانه آرزو کنید. اگه یک ماشین خوب و یک خونه‌ی بزرگ می‌خواید، باید یکم از آزادیتون بزنید تا بدستشون بیارید و بتونید نگهشون دارید. بقول رایان هالیدی:«هر چه چیزای بیشتری آرزو کنیم و برای بدست آوردن و نگه داشتنشون بیشتر تلاش کنیم، کمتر از زندگیمون می‌بریم و آزادی کمتری داریم».

هر آرزویی که تو سرمون داریم، نخ‌هایی رو به ذهنمون متصل میکنه و مثل یک عروسک خیمه شب بازی که دست یک عروسک گردونه حرکات مارو هدایت میکنه. اگه واقعاً میتونستیم هیچ خواسته و آرزویی نداشته باشیم، شکست ناپذیر میشدیم.

چون هیچ چیز دیگه نمیتونست ذهنمونو به سمت خودش بکشه و هیچ کسی هم نمیتونست بخاطر چیزی که ما میخوایم مارو به انجام کاری وادار کنه.

ولی هدفمون این نیست که آرزوهامانو بندازیم دور. آرزو بخشی از زندگیه و برای رسیدن به موفقیت لازمه. هدف اینه که خواسته‌ها و آرزوهامونو محدود کنیم تا بتونیم حس آزادیمونو داشته باشیم.

ایده‌آلش اینه که هر بار یک آرزوی بزرگ داشته باشید. فقط یک چیز که اجازه داشته توی چند ساعت از روز به فکر و احساسات شما حکم رانی کنه. اینجوری میتونید موفقیت و خوشبختیتون رو به حداکثر برسونید.

پس پنجشنبه رو با این سوال شروع کنید که: «کدوم آرزوئه که ارزششو داره که بخاطرش قید آزادیتونو بزنید»

مراقبه به روش رواقیون روز جمعه

از چیزای ساده لذت ببر.

سِنِکا یکی از رواقیون مشهور باستان گفت: فرنی جو، خرده نون و آب، غذاهای جذابی نیستند که شاد بشید از خوردنشون، اما هیچی چیز لذت بخش‌تر از این نیست که بتونید از همینا لذت ببرید.

سِنِکا شاد بودن رو یادگرفت و بلد بود چه جوری از چیزای ساده لذت ببره. اگه سِنِکا 2000سال پیش تونسته از چیزای ساده لذت ببره، قطعا ما هم امروز میتونیم اینکارو انجام بدیم.

بیاید هر روز صبح از همون لحظه‎‌ای که از خواب پا می‌شید، از چیزایی که دارید بی‌نهایت لذت ببری؛ از بیدار شدن توی اتاق با دمای مناسب.ازینکه یک پتوی نرم رومتون انداختید. ازینکه تا شیر آب حموم رو باز میکنی چند ثانیه بعد آب گرم از دوش میاد. از تک تکشون لذت میبرید.

اگه یک کشاورز از قرن 15 بیاد به عصر مدرنی که الان داریم، هر ثانیه از هر چیزی که می‌بینه، هر چیزی که می‌خوره و هر چیزی که تجربه می‌کنه شگفت زده میشه.

پس هر جمعه صبح نگاه یک کشاورز قرن 15 رو داشته باشید و در طول روز از هر چیزی که می‌خورید، هر چیزی که تجربه می‌کنید و هر چیزی که می‌بینید لذت ببرید و شگفت زده بشید. تا جایی برای احساسات منفی که روزتونو خراب میکنن باقی نمونه.

حالا تقویمتون رو باز کنید و هفته‌تون رو با مدیتیشن‌های رواقی زیر پر کنید:

دوشنبه: من فقط ذهنمو کنترل می‌کنم

سه شنبه: می‌تونم توی شرایط سخت سه تا کار انجام بدم: نگاهمو عوض کنم، کار درست رو انجام بدم، یا طاقت بیارم

چهارشنبه: به چیزهای کم اهمیت توجه کنید.

پنج شنبه: خواسته‌های عاقلانه داشته باشید

و جمعه: با چیزهای ساده شاد بشید.

هر روز صبح و توی طول روز به اینا فکر کنید، شاید شادی و آرامش بیشتری توی زندگیتون پیدا کنید.

این خلاصه‌ای بود از کتاب رواقی‌گری روزانه، اگر علاقه دارید که به سبک فلسفه رواقیون زندگیتونو تغییر بدید، مدیتیشن‌های روزانه رو فراموش نکنید.

در آخر، يک جمله طلایی از ايلان ماسک :