یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
خلاصه کتاب هنرمندانه بقاپید : نوشته: آستین کلئون
معرفی و خلاصه کتاب هنرمندانه بقاپید : نوشته: آستین کلئون
اشتباه نکنین! این کتاب از آموزش سرقت حرف نمیزنه! کتاب هنرمندانه بقاپید یکی از معروفترین کتابهای حوزه خلاقیت و توسعه فردی محسوب میشه که بهتون توی رسیدن به اهدافتون کمک میکنه.
خلاصه متنی رایگان کتاب هنرمندانه بقاپید
خیلیا فکر میکنن خلاقیت یه راز سر به مهره یا فقط تعداد کمی از آدما باهاش به دنیا میان
وقتی که از هنرمندا میپرسن که ایده هاتونو از کجا میارین؟ بعضیاشون میگن که خوابشو دیدیم، بهمون الهام میشه یا اصلا زیر دوش به ذهنشون میرسه. اما واقعیت اینه که ایده ها از هیچ جایی نمیان.
واقعیت اینه که هیچ چیزی یا هیچ ایده ای منحصر به فرد و اصلی نیست! همه چیز قبلا انجام شده و همه کارهای خلاقانه بر اساس چیزایی که قبلا بوده، ساخته میشن!
اما هنرمندا میدونن که چطور این ایده هارو قرض بگیرن و باهاش بازی کنن.
هنرمندا میدزدن! هنرمندای حرفه ای قدرت تشخیص اینو دارن که چه چیزی ارزش دزدیدن داره و چه چیزی نه!
گروه موزیک بیتلز رو همه به عنوان یکی از بزرگترین گروه های راک دنیا میشناسن. یعنی اون ها هم میدزدن؟ قطعا این کارو میکنن!
شاید براتون جالب باشه بدونین که بیتلز کارش رو با کاور کردن موزیک های دیگران شروع کرد و بعد موزیکای خودشو با دزدیدن از آثار موزیسین های بزرگی مثل بادی هالی، الویس پریسلی، لیتل ریچارد و خیلیای دیگه ساخت و سبک خودشو معرفی کرد؛ کاری که هر هنرمندی انجام میده!
پس برای خودتون یه الگو پیدا کنین و ازش کپی کنین، هرچی اون آدم تاثیرگذارتر، بهتر!
کپی کردن از یه آدم مشخصا به این معنیه که شما دارین از اون آدم میدزدین اما اگه ایده های 20 30 نفر رو جمع آوری و ترکیب کنین، اونوقته که یه ایده ناب دارین و کم کم میتونین سبک خودتونو خلق کنین.
میدونستین موزیک های ناب و خاص یا نقاشی های خلاقانه به این دلیل براتون جذاب و منحصر به فردن که شما هنوز منابعی که اون نقاش یا خواننده ازش تاثیر گرفتن رو ندیدین و نشنیدین؟!
بیاین به آخرین مقاله ای که نوشتین فکر کنین J به اون لحظه ای که به خودتون افتخار کردین که یه مقاله جدید و اورجینال نوشتین اما خودتونم خوب میدونین که اینطور نیست! شما خیلی راحت از اطلاعات چندتا کتاب و سایت استفاده کردین تا این مقاله رو تولید کنین و به یه مقاله نسبتا منحصر به فرد برسین.
بنابراین میشه گفت اون مقاله کار چندتا آدم دیگهست که اسم شما روش خورده!
پس میشه گفت: «اورجینال بودن یا اصالت یه اثر یعنی سرقت ادبی ای که هنوز کسی نفهمیده»
خودتون رو به عنوان یه نمونه در نظر بگیرین، زندگیتون از پدر و مادرتون تاثیر میگیره، پدر مادرتون هم از پدر مادرشون تاثیر میگیرن و همینطور الی آخر...
حالا برگردیم به مثال اون مقاله، شما ژن های اجدادتون رو همراه خودتون دارین، اون ژن ها رو به عنوان منابع مختلف برای نوشتن مقالهتصور کنین و خودتون رو به عنوان همون مقاله در نظر بگیرین؛ اما در نهایت شما کاملا منحصر به فردین! هیچکس نه شبیهتون هست و نه قراره شبیهتون بشه.
به احتمال زیاد شما دوست ندارین که شبیه والدینتون بشین، خب ژنتیکتون رو که نمیتونین تغییر بدین ولی خیلی راحت میتونین خودتون رو از اونها متمایز کنین؛ چطوری اینکارو کنین؟ کاری نداره، با اونها کمتر وقت بگذرونین و بیشتر با آدمایی وقت بگذرونین که دوس دارین مثل اونا باشین.
جیم ران در این باره میگه: شما خلاصه ای از پنج آدمی هستین که بیشترین وقت رو باهاشون میگدرونین.
پس بیاین آدمای اطرافمون و اونایی که ازشون تاثیر میگیریم رو درست انتخاب کنیم.
هرچی ایده های خوب بیشتری داشته باشین، چیزهای بیشتری برای تاثیر گرفتن ازشون دارین.
صبر نکنین تا اول کاملا خودتون رو بشناسین بعد برید سراع اهدافتون! شما با هیچ کاری نکردن به هدفاتون نمیرسین! وقتی به اهدافتون میرسین که شروع کنین و برین سراغ کاری که دوست دارین.
حتی اگه در آینده تصمیم و علایقتون عوض شه! اینجوری حداقل رو به جلو حرکت میکنین!
وقتی که کاملا منفعلانه بشینین و فکر کنین که چی میخواین، هیچوقت هیچ چیزی رو شروع نمیکنین و پیشرفت نمیکنین
پس تو آماده ای! پاشو یه کاری بکن! حتی اگه نمیدونی داری چیکار میکنی!
چیزی که مهمه اینه که نشون بدین دارین برای برنامه و هدفتون کاری میکنین، اگه هم به چیز منحصر به فردی نرسیدین خیلی مهم نیست و احساس بدی نداشته باشین.
از آدما و چیزای دور و برتون الهام بگیرین و ازشون استفاده کنین، تغییرشون بدین، یه چیزهایی هم خودتون بهشون اضافه کنین تا جایی که اثر منحصر به فرد خودتونو خلق کنین! بعد بهش نگاه کنین و از خودتون بپرسین:
- چیش کمه؟
- چی بهترش میکنه؟
- چطور به نظر میرسه؟
اینجا همونجاییه که کارتون شروع میشه، باید خودتون رو نشون بدین و ثابت کنین چطوری میتونین از قهرماناتون جلو بزنین و به جهان اطرافتون یه چیز جدید اضافه کنین.
بیاین با هم به این مثالی که میگم فکر کنیم:
لِد زپلین یکی از بزرگترین و مشهورترین گروه های موسیقی راک دنیاست. اوایل این پادکست هم گفتیم که خیلی از آثارش کپی از آثار و اشعار دیگرانه بدون اینکه اسمی ازشون بیاره، یعنی یه جورایی سرقت ادبیه! یا مثلا کلی از کاراشون رو از جاهای دیگه الهام گرفتن که میشه گفت در عین تفاوت، مشابه هم هستن.
شاید برای طرفدارای این گروه موسیقی، قبول کردنش سخت باشه که بند مورد علاقه شون از کارای دیگران کپی کرده و موزیک هایی که یه عمر بهش گوش دادن، منحصر به فرد نیست، اما واقعیت اینه که اصلا اهمیتی نداره که این گروه کارشون رو از کی الهام گرفتن، مهم اینه که لد زپلین همچنان یکی از بهترین گروه های راک دنیاست و هیچکس مثل لد زپلین نمیتونست از اون آثار یه شاهکار بسازه!
شما هم میتونین اثری پیدا کنین و از خودتون بپرسین چطور میتونم بهترش کنم؟
اینقدر به خودتون فشار نیارین که یه کار جدیدی که تاحالا کسی انجام نداده بکنین! پس اگه میخواین تو کارتون خلاق باشین و کار جدیدی بکنین اما نمیدونین چطوری، این کارایی که میگم رو انجام بدین چون کمکتون میکنه به هدفاتون برسید:
- انتخاب یه کار:
یه کاری رو انتخاب کنین، یا اگه کاری دارین همونو ادامه بدین! ما برای انجام شدن کارامون به یه روتین نیاز داریم، پس بذارید کاراتون به صورت روتین دربیاد و هر روز براش وقت بذارید.
جالبه بدونین اینجوری نیست که هرچی وقت آزاد بیشتری داشته باشیم، بیشتر کار میکنیم، اتفاقا برعکس! هرچی وقت بیشتری داشته باشیم، بیشتر کارهارو به تعویق میندازیم!
پس یه تقویم برای خودتون درست کنین و روی هر روزی که رو پروژه تون کار کردید، یه ضربدر بزنین! این ضربدر ها کنار هم یه زنجیره میسازن و به خودتون قول بدید که این زنجیر رو قطع نکنین!
هر روز یه بخشی از وقتتون رو به کار روی هدفتون اختصاص بدین و درنهایت میبینین که یه کار بزرگ انجام دادین!
- یه سری چیزها رو بذارین کنار.
همیشه اینکه مشخض کنین چی میخواین که هنر نیست، بعضی وقتا باید تصمیم بگیرین یه چیزهایی رو بذارین کنار! ممکنه توی ذهنتون کلی ایده داشته باشین اما قرار نیست همه شون رو بیارید توی کار، فقط بهترین هارو انتخاب کنین و بقیه رو بذارین کنار.
جک وایت یکی از بزرگترین موزیسینهای دنیا میگه: اگه میخواین خلاقیتتون رو از بین ببرین، تصور کنین که کلی وقت دارین، کلی پول دارین و کلی رنگ توی پالت نقاشیتون هست!
- روند به سرانجام رسوندن یه پروژه رو در نظر بگیرین
روند یه پروژه اینجوریه که اولش فکر میکنین بهترین ایده دنیا رو پیدا کردین، اما بعد از یه مدت میفهمین که عملی کردنش کار چندان راحتی هم نیست! اینجاست که انگیزه تون رو از دست میدین، تسلیم میشین و رهاش میکنین!
اینجا میتونیم امیدوار باشیم که حرکت کنین و به این نتیجه برسین که ارزش تلاش کردن رو داره. ممکنه وقتی که به هدفتون برسین و تمومش میکنین، خیلی به اون چیزی که میخواستید نزدیک نباشه اما عوضش احساس رضایت میکنین!
در کل آستین توی این کتاب برای بهبود خلاقیت ده تا توصیه داره
یک) هنرمندانه بقاپید! البته که منظور نویسنده دزدی اثر نیست! منظور، مطالعه، الهام گرفتن، ترکیب کردن و تغییر شکله تا وقتی که به یه اثر بدیع و جدید برسیم.
دو) منتظر نمونین که اول به خودشناسی برسین.
کار رو شروع کنین و از الگوهاتون الهان بگیرین. لازم نیست که شبیه قهرماناتون بشین، اما خوبه که از دید اونا به قضیه نگاه کنین.
سه) کتابی رو بنویس که خودت مشتاق خوندنش هستی!
چهار) از دست هاتون استفاده کنین. کار با کامپیوترها این حس رو که میتونیم یه چیزی بسازیم، از ما گرفتن. پس یه کار فیزیکی انجام بدین و یه چیزی بسازین تا کل بدنتون درگیر بشه نه فقط مغز!
پنج) سرگرمی داشته باشین. سرگرمی داشتن خیلی مهمه چون بهتون احساس رضایت میده.
شش) کاری که انجام دادین رو با بقیه به اشتراک بذارید تا مردم ببینن و نظر بدن. اینجوری میتونین کلی بازخورد و ایدهجدید برای بهتر شدن دریافت کنین.
هفت) سفر کردن و تجربه جاهای جدید همیشه هم نجات بخش نیست، مثلا توی یه زمستون سرد اگه نتونین برین سفر، مجبور میشین بشینین خونه و کارتون رو انجام بدین J
هشت) خوب باشین، دنیا مثل یه دهکده کوچیکه، دست از جنگ بردارین و عوضش انرژیتون رو بذارین روی کارتون.
نه) گاهی کسل کننده باشین! همیشه نمیتونین خلاقیت به خرج بدین ،پس بهتره یه روتین روزمره برای انجام کاراتون داشته باشین. داشتن یه برنامه منظم روزانه، تنها راهیه که باعث میشه کاراتون پیش بره.
ده) محدودیت بعضی وقتا میتونه به خلاقیت کمک کنه، هیچ چیز فلج کننده تر از داشتن دامنه وسیعی از امکانات و انتخاب ها نیست. چیزهای اضافه رو از کارتون حذف کنین و روی قسمت کلیدی کارتون تمرکز کنین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب سیگنال و سروصدا : نوشته: نیت سیلور
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب مغز شما هنگام کار : نوشته: دیوید راک
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب انگیزه : نوشته: دنیل پینک