خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن : نوشته: رولف دوبِلی

معرفی و خلاصه کتاب هنر شفاف اندیشیدن : نوشته: رولف دوبِلی

کتاب هنر شفاف اندیشیدن، طرز فکرتون رو به چالش می‌کشه و زندگیتون رو متحول می‌کنه...خوندن این کتاب باعث میشه تصمیمات اشتباه خودتون رو بشناسین و تصمیمات بهتری تو زندگی بگیرین!  کتاب هنر شفاف اندیشیدن در کنار کتاب هنر خوب زیستن، از معروف‌ترین و پرفروش‌ترین آثار رولف دوبلی به حساب میاد. مطمئن باشید بعد از خوندنش تغییر رو توی تفکرتون حس خواهید کرد!

خلاصه متنی رایگان کتاب هنر شفاف اندیشیدن

چرا باید به قبرستان ها سر بزنیم

یکی از خطاهای ذهنی ما این است که موفقیت خودمون رو همیشه بیش از حد تخمین میزنیم مثلا یه استارتاپ راه اندازی میکینیم و با تمام وجود برای اون تلاش میکنیم و احتمال موفقیت اون رو بالا تخمین میزنیم.

در حالیکه کسب و کارهای خیلی بهتری قبل از ما راه اندازی شدن اما پس از مدتی از بین رفته اند و ما به این توجهی نمیکنیم.

خیلی از شرکت ها حتی به خط شروع هم نمیرسیم و بیشترشون حتی سرمایه لازم رو ندارند شکست میخورند.

رولف دوبلی در بخشی از کتاب میگوید:پشت سر هر نویسنده موفق میتوانی 100 نویسنده دیگر را پیدا کنی که کتاب هایشان هرگز به فروش نمیرسد و پشت سر انها هم 100 نویسنده دیگر است که ناشری پیدا نمیکنند.

پشت سر آنها هم باز 100 نفر دیگر که دست نوشته های نااتمامشان روی تاخچه خاک میخورد وپشت سر انها هم 100 نفر دیگر هست که رویای این را دارند که روزی کتاب بنویسند.

پس همیشه موقع تخمین زدن احتمال موفقیت خودمون سری به قبرستون استارتاپ ها و افرادی بزنیم که با قدرت حرکت کردند ولی خیلی زود شکست خوردند.

خطای توهم بدن شناگر

شناگرها بدن های ورزیده و خوشفرمی دارند به همین خاطر ممکن شما هم به این خطا دچار شده باشید که بگید من هم برم شناگر شوم تا بدن ورزیده ای داشته باشم. اما چیزی که ما نمیدونیم اونا دلیل انتخاب شدنشون به عنوان شناگر این بوده که اونا بدنشون خوش فرم بوده نه اینکه با شنا کردن بدن خوشفرمی پیدا کرده باشند.

دوبلی در بخشی از کتاب هنر شفاف اندیشیدن اشاره به موضوعی دارد: وقتی از افرادی که از زندگی خودشون راضی هستند در مورد رمز خوشبختیشون سوال میکنند معمولا پاسخ هایی میدهند که باید نیمه پر لیوان رو ببینید.

انگار اصلا این افراد متوجه نیستند راضی به دنیا آمدند و تمایل دارند فقط نکات مثبت رو ببینند.اونا موتجه نیستند طبق یه سری از تحقیقات مثل (دنیل گیلبرت)از دانشگاه هاروارد شادمانی به شدت به ویژگی های شخصیتی بستگی دارد که در طول زندگی هم ثابت است.

توی قسمتی دیگر از کتاب اشاره میکند،که برخی از دانشمندان علوم اجتماعی عنوان میکنند که تلاش برای شادمان بودن درست مثل تلاش برای بلند قد بودن بیهوده است.او دوباره میگوید خیلی از نویسنده های که افکار بسسار مثبتی دارند و این کتاب هارو مینویسند به شما القا میکند که مشکل از شماست.

درصورتی که ممکن خیلی از افراد موفقی که روحیه شاد ندارند اصلا به سمت کتاب نوشتن نیامده باشند و شما هرگز آنها رو پیدا نکنید.

توهم دسته بندی

بسیاری از الگو های که انسان فکر میکند الگوهای خاصی هستند که تشخیص داده غلط است.

این ناشی از تمایل ذهن انسان به تعریف الگوهای ثابت و تکرار پذیردر هر اتفاقی است.مثلا خیلی از ما وقتی به ابرها نگاه میکنیم اونارو به شکلهایی مختلفی که میشناسیم میبینیم.

ذهن ما دوست دارد که سریعا از یه چیز ناشناخته یه الگو ثابت و شناخته شده بسازد.

رول دوبلی پیشنهاد میکند که اگر الگویی پیدا کردید تا میتونین اون رو در معرض آزمون و تحلیل قرار دهید تا بتونید صحیح و غلط بودنش رو بررسی کنید، با این کار جلوی خیلی از ضررهارو میگیرید.

خطای تایید اجتماعی

یکی دیگر از خطاهای که توی این کتاب بهش اشاره میشود و آمار اصلی ایجاد حباب در بازار بورس هم محسوب میشود،تایید اجتماعی است.

فرض کنید دارید در خیابان قدم میزنید و یهو به چند نفر نگاه میکنید که به آسمان نگاه میکنندو شما هم ناخودآگاه بهآسمان نگاه میکنید.چرا؟

علتش پدیده ای است به نام تایید اجتماعی.بهخاطر وجود این خطاست که وقتی مثل بقیه عمل میکنیم احساس بهتری داریم.

گاهی چند نفر در بازار بورس به سراغ یک سهک خاص میروند و یهو سیل عظیمی از معامله گرها بدون هیچ آنالیزی برای خرید ان سهام صف میکشند.

دوبلی میگوید اگر 50 میلیون نفر چیز احمقانه ای بگن اون چیز کماکان احمقانه است.

چرا باید کشتی های خود را آتش بزنید؟

بهترین راه موفقیت یک برنامه ریزی برای حذف کارهاییست که نباید انجام بدید.باید یاد بگیرید که استراتژی زندگی خودمون رو مثل استراتژی یک شرکت بنویسید.

همین الان کارهیی که نباید انجام بدید رو بنویسید،تصمیم های حساب شده ای بگیرید.

این کار شمارو از افتادن توی گرفتاریهای مختلف حفظ میکند و در ضمن زمان تفکر بیشتری هم براتون ایجاد میکند.بیشتر درها ارزش وارد شدن ندارند حتی اگر باز کردن در خیلی راحت برسد.

به دشمنت اظلاعات بده

شاید خیلی ها فکرکنند هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشند،قدرت اتکا به اون هم بیشتر میشود.اما حقیقت این است که اطلاعات اضافی ارزشی ندارند.

دنیل جی بورسین میگه:بزرگترین مانع اکتشاف جهالت نیست بلکه توهم اطلاعات است.

دفعه ی بعدی که رقیبتون رو دیدید با انبوهی از اطلاعات و تحقیقات اورا از بین ببرید.

حجم زیاد اطلاعات باعث میشود ما از اطلاعاتی که ضروری تر و کاربردی تر هستند دور بشیم و به اطلاعاتی بپردازیم که در تصمیم گیری هامون نقشی ایفا نمیکنن.

اثر هاله ای

این اثر، خطای شناختی ای است که در اون افراد ویژگی مشخصی از یک انسان ،شی، یا هر پدیده ای دیگر رو مبنایی برای قضاوت درباره کل اون قرار میدهند.

این اثر زمانی رخ میدهد که اگر یک مساله متشکل از چند جنبه رو در نظر بگیریم تنها به یک جنبه از اون توجه کنید و براسسا همون یک جنبه هم قضاوت کنید.

مثلا :اگر فردی را ببینید که ظاهر زیبایی دارد با خودمون فکر کنیم صدای خوبی هم دارد و بر عکس.

این اثر بیان میکند که باید از ظاهر فراتر برویم.در صورت عدم شناخت کافی و کنترل این عامل مطمعنا اثر هاله ای میتونه اثر منفی در زندگی ما داشته باشد.

کمتر از چیزی که تصور میکنی در اختیار توست

توهم کنترل تمایلی است که در اون حالت فرد جوری رفتار میکند که انگار کنترل کاملی روی امور دارد در حالیکه در واقعیت اینطور نیست.

عموم افراد معتقداند توانایی کنترل هروضعیتی رو دارند اما همیشه متغیر های بیرونی تعریف نشده ای وجود دارد که از اراده وکنترل ما خارج اند.

این قسمت از کتاب به این معنی نیست که تلاش کنید تا برای متغیر های بیرونی کنترل پیدا کنید.نه بلکه به معنی پذیرش این است که کنتترل 100 % شرایط در دست ما نیست و باید تمرکز خودمون رو روی بخشی قرار بدیم که در کنترل ماست.

در ادامه این داستان میتونه این خطارو بیشتر برای واضح کند .

هرروز کمی قبل از ساعت 9 مردی با کلاه قرمز کنار استگاه می ایستاد و کلاهش را با شدت تکان میداد و بعد از 5 دقیقه ناپدید میش.

یک روز مامور پلیس سراغ او رفت و از او پرسید چکار میکنی؟

او جواب داد:دارم زرافه هارو دور میکنم.

مامور پلیس سوال کرد اما اینجا که زرافه ای نیست.

وی به پلیس گفت :پس من کارم رو خوب انجام دادم.

خطای هزینه هدر رفته

یکی دیگر از خطاهایی که ذهن ما ممکن است گرفتار اون شود خطای هزینه هدر رفته است.

ممکم است کسب و کاری راه انداری کنیم و اون کسب و کار وقت انرژی و منابع مالی زیادی از ما بگیرد اما باز حاضر نیستیم اون رو رها کنیم .

اگر خطای هزینه هدر رفته سراغ ما بیاد و مارو در تله ی خودش گرفتار کند حاضر نیستیم از کسب و کاری که داره به ما ضرر میزنه خارج بشیم چون این باور رو داریک که اگر ازون کسب و کار خارج بشیم همه چیز رو هدر دادیم.

این در حالیست که چه خارج بشیم چه نشیم ضرر کردیم و سرمایه خودمون رو از دست دادیم.

بعضی از افراد سهمی رو خریداری میکنند و اون سهم ضرر میکند ولی باز هم او سهم رو نگه میدارند چون فکر میکنند،زمان و سرمایه خودشون رو روی این سهم گذاشتن واگر اون رو بفروشند ضرر کرده اند.اگرخوب فکر کنند متوجه میشوند تو این حالت هرچه زودتر سهمشون رو بفروشند جلوی ضرر بیشتر رو میتونند بگیرند.

خطای اهمال

یکی دیگر از خطاهای ذهنی ما اهمال و به تعویق انداختن کارهای ضروری است.در این کتاب مثال های جالبی گفته شده است.

دوست من در 10 سال گذشته هرروز تلاش میکند سیگار را ترک کند.هرسیگاری که میکشد ادعا میکند که سیگار آخر اوست ولی اینطور نیست،به تعویق انداختن ترک سیگار اورا با مشکل مواجه کرده است.

هیچ وقت اجازه ندید خطای اهمال شمارا با مشکل روبرو کند.شما یه سری کار ضروری داریکه کسی برای شما انجام نمیدهد.این شما هستید که باید کارهاتون رو انجام بدهید ومسولیت زندگی وکسب و کار خودتون رو به عهده بگیرید.

یکی از کارهای که میتونید به اهمال غلبه کنید عمومی کردن کارهاست. میتونیم تصمیماتمون رو با دوستان مطرح کنیم.

معمولا از بدقولی نفرت داریم و دوست نداریم پیش دوستامون بد قول بشویم.به همین خاطر اگر به دوستامون بگیم فلان کاررو تا ماه آینده انجام میدم حتما برای انجام دادن اون تلاش بیشتری میکینم.

تضاد انتخاب

امروزه مردم با انتخاب های زیادی سر و کار دارند. انواع خوراکیها و انواع برند ها و خیلی چیز های دیگه .همه باعث سردرگمی در انتخاب میشن.

فراوانی در انتخاب ها مارو دچار سردرگمی میکند و وقتی از یه حدی بگذرد کیفیت زندگی مارو خراب میکند.

بریشوارتز ،روانشناس درباره تضاد انتخاب مثالی میزند:سوپر مارکتی مشتریانش رو در معرض آزمایشی قرار داده است.

روز اول مشتریان 24 نوع مربا رو امتحان کردند و با وجود تخفیف خرید زیادی انجام نشد.

در روزهای بد که تنوع محصولات کمتر شد مقدار خرید افزایش پیدا کرد. دلیل این خرید فقط محدودیت انتخاب بود.

معمولا انتخاب های بیشتر منجر به تصمیم گیری ضعیف میشود و باعث می شود ناراضی تر باشیم و نامطمئن تصمیم بگیریم.

راه مقابله با این خطا این است که قبل از تصمیم گیری از بین انتخاب های موجود پیشنهادها را بررسی کنید، معیارهای خودتون رو یادداشت کنید و کاملاً به آنها پایدار باشید .

خطای علاقه

همه ما بر اساس احساسی که نسبت به یک فرد داریم ازش خرید میکنیم یا بهش کمک میکنیم.

افرادی که دوست داشتنی جذاب و خوش صحبت هستند و یا از نظر علاقه ها و شخصیت با ما شباهت دارند، می توانند در تبلیغات موثر واقع شوند. آدم هایی که از نظر ظاهر و استارت خوب هستند توی جذب مشتری موفق تر عمل می کنند.

این فصل از کتاب پر از مثال هایی است که خطای علاقه را به خوبی نشان می دهد.

مثل بنگاه های خیریه که از تصویر زنان و کودکان خوش چهره در بیلبورد های تبلیغاتی استفاده می کنند. چون مخاطب ظاهر و مهربانی چهره رو در این کار در نظر می‌گیرد و یک فرد خشن می تواند پیام این تبلیغ را برساند.

دوبلی توصیه می‌کند که اگر فروشنده هستید کاری کنید که مشتری ها فکر کنند دوستشون داریم حتی اگرتملق کرده باشیم.

ظاهر و سلیقه مخاطب براتون مهم باشد و سعی کنید یک حس مشترک را بین خودتون ایجاد کنید.

خطای گروه اندیشی

تا حالا براتون اتفاق افتاده که توی یک گروه طبق خواسته جمع نظر موافق اعلام کنید و به اونا هم صدا شده باشید؟

معمولا اگر نظر مخالفی باشد او را مطرح نمی کنید و همصدا با رهبر گروه به نظر جمعی پافشاری می کنید، حتی اگر مخالف عقاید ما باشد. این همان گروه اندیشی است.

خیلی وقتها گروه اندیشی باعث شکست کارهای گروهی می شود، مثل جنگ آمریکا و کوبا که سرباز ها چون جرات مخالفت با رهبر گروه را نداشتند و طبق خواسته او پیشروی کردند، توی این جنگ شکست خوردند.

معمولاً افراد توی گروه دوست دارند روحیه تیمی خودشون رو حفظ کنم. افراد توی گروه اعتقاد به شکست ناپذیر بودند دارد و نمی خواهند با آن گفتند اتحاد گروه را به هم بزنند. در نهایت نتیجه احتمال شکست گروه بالا میرود.

برای مقابله با گروه اندیشی اگر توی گروه عضو هستید باید هر چی به ذهنتون میاد رو بگید، نظرات مخالف را مطرح کنید، فرضیات را زیر سوال ببرید. حتی اگر از دایره راحتی تو دور بشید و در آخر آن یک نفری که توی گروه مخالف است شما باشید.

شما در این صورت ممکن است از نظر بقیه محبوب به نظر نرسید اما مهمترین عضو گروه شما هستید.

این درس ها فقط گوشه ای از ۹۹ فصل این کتاب بود

شما با شنیدن همین خطاها و تلاش برای انجام ندادن و تکرار نکردن این خطاها میتونید زندگی بسیار بهتر و با موفقیت بیشتری رو تجربه کنید.

امیدوارم از شنیدن این پادکست نهایت لذت را برده باشید.

در آخر، يک جمله طلایی از ايلان ماسک :