یکی از بهترین انواع تفریحات انجام دادن کارهای غیرممکن است. “والت دیزنی”
خلاصه کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم؟ نوشته: لیل لوندز
معرفی و خلاصه کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم؟ : نوشته: لیل لوندز
لیل لوندز کارشناس علوم ارتباطات انسانیه و توی این کتاب درمورد بهبود روابط بین فردی صحبت میکنه. کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم، ۹۲ راهکار برای برقراری ارتباط موثر و صمیمانه با دیگران ارائه میده که رعایت اونها باعث میشه به فردی خوشصحبت و مورد توجه دیگران تبدیل بشید. پیشنهاد میکنیم به خلاصه صوتی این کتاب که یکی از کاربردیترین کتابهای حوزه توسعه فردیه، حتما گوش کنین!
خلاصه متنی رایگان کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم؟
دیدار اول خیلی مهمه
وقتی برای اولین بار کسی رو میبینین، هر کار و رفتار کوچیکی که انجام بدین تو مغزش ثبت میشه. اولین چیزی که هر کسی میبینه صورتتونه. پس برای اینکه یه ذهنیت خوب از خودتون ایجاد کنین، اول باید به چهرتون اهمیت بدین.
شاید تا حالا این جمله رو بهتون گفته باشن که لبخند یادت نره. لبخند میتونه تفاوت زیادی توی پیروزی یا شکستتون داشته باشه.
البته به اینم توجه کنین که همه فرق بین یه لبخند واقعی رو با یه لبخند الکی و پوزخند متوجه میشن. پس اصلاً لازم نیست که وانمود کنین آدم شادی هستین و یه لبخند الکی بزنین.
این کار مثل خیلی از مهارتای دیگه نیاز به تمرین داره. باید با تمرین کم کم لبخند رو به جزئی جدانشدنی از چهرتون تبدیل کنین. تو یکی از بررسیها محققا متوجه شدن که زنایی که تو محیط کار لبخند میزنن، از نظر همکاراشون حرفه ای تر به نظر میرسن. به اینم باید توجه کنین که به همه نباید لبخند بزنین.
باید لبخندتون واقعی باشه و تو برخورد با افراد مختلف فرم چهره و لبخندتون رو باید عوض کنین. ولی فقط لبخند تو ارتباط موثر نیست.
تماس چشمی یکی دیگه از چیزاییه که تو ارتباط با افراد مهمه
یه ارتباط چشمی ثابت میتونه باعث محبت دوچندان بشه. حالا که لبخند به لب دارین و ارتباط چشمی موثری برقرار میکنین، تو قدم بعدی باید به زبان بدن توجه کنین. شناخت زبان بدن باعث میشه که بتونین درک بهتری از بقیه و احساساشون داشته باشین.
با شناخت زبان بدن میتونین بفهمین که طرف مقابلتون استرس داره و دوست نداره باهاتون صحبت کنه یا نه دوست داره بیشتر باهاتون گرم بگیره. وقتی یه غریبه رو میبینین، مثل اون رفتار نکنین.
نباید گوشه گیر و ساکت باشین.به جاش جوری باهاش سالم و احوال پرسی کنین که انگاری دوست قدیمیتونه. لبخند بزنین و بدنتونو کاملاً به سمت اون برگردونین. این رفتار نشون دهنده احترام و توجه به طرف مقابله.
حالا توی قدم بعدی حواستون به دستاتون باشه. کنترل حرکت دستا و آرامش بدن باعث جلب اعتماد طرف مقابل میشه.
شاید عجیب باشه اما مطالعات نشون دادن که اگه موقعی که دارین صحبت میکنین همش صورتتونو لمس کنین صحبتاتون تاثیر کمتری رو طرف مقابل میذاره.
پس موقع صحبت کردن آروم باشین و دستاتونو دور از صورتتون نگه دارین تا بیشترین تاثیر رو روی فرد مقابل بذارین.
هممون معمولا برای دیدار اول استرس داریم
همش از خودمون میپرسیم که خب بعد از اینکه دیدمش چی بگم؟ نکنه اصلاً هیچ حرفی نداشته باشیم که بزنیم؟ لیل لوندز معتقده که هر کسی میتونه خیلی راحت توی جمع جدید پذیرفته بشه، البته به شرطی که حرفشو با یه مقدمه صمیمی شروع کنه.
شاید الان با خودتون فکر میکنین که من چجوری میتونم تو جمعی که هیچ کسی رو نمیشناسم این کارو انجام بدم؟ باید بگم که راههای زیادی برای این کار وجود داره.
بعضی وقتا ممکنه یه دوستی داشته باشین که اون نفر یا اون جمع رو بشناسه. حالا کاری که باید انجام بدین اینه که تا جای ممکن از دوستتون درمورد علایق و دغدغههای اون نفر یا اون جمع سوال بپرسین و اطالعات جمع کنین. این بهترین راه برای شروع یه مکالمه با افراد غریبه هست.
اینجوری میتونین در مورد علاقهها و دغدغههاشون سوالای جزئیتری ازشون بپرسین و کم کم باهاشون صمیمی بشین. اگه فکر میکنین بازم شروع صحبت براتون سخته، میتونین تکنیک یخ شکن رو امتحان کنین.
احتماال نفر مقابلتون یا یه نفر تو اون جمع یه ساعت قشنگ، یه کیف پول جالب یا هر چیز دیگهای همراه خودش داره یا هم مدل مو یا لباسش جالبه.
حالا چجوری از این تکنیک استفاده کنین؟ کافیه بهش بگین چه ساعت قشنگی! از کجا خریدینش؟ همین یه سوال کوچیک باعث میشه یخ مکالمه بشکنه و یه مکالمه گرم شروع بشه.
سخت ترین حالت شروع ارتباط حالتیه که میزبان افرادی هستین که همو نمیشناسن. تو اینجور موقعیتا خاطرهها و تجربهها کلید شروع ارتباطه. یه واقعیت جالب درمورد یکی از افراد این فرصتو به تموم افراد جمع میده که مکالمه رو آغاز کنن و از هم سوال بپرسن.
دقیقا مثل اینه که یه توپو وسط زمین فوتبال بندازین
حالا همه میتونن پاس کاری کنن و از بازی لذت ببرن. البته میشه انجام دادن این کار راحت نیست. ممکنه هیچ کس دوست نداشته باشه به یه خاطره طولانی و خسته کننده گوش بده.
یا هم ممکنه افراد از بازگو کردن خاطرات و واقعیتهایی که در مورد اوناست احساس بدی داشته باشن. برای اینکه مطمئن بشین که اونا از انجام این کار احساس بدی ندارن، به نحوه صحبت کردن و جواب دادن اونا توجه کنین.
سعی کنین با روحیه و لحن صدای اونا مطابقت داشته باشین. مثال اگه اونا دارن لبخند میزنن شما هم لبخند بزنین. اگه دیدین که آروم نیستن و جمعتر نشستن، یعنی تکنیک رو درست انجام ندادین.
تو این شرایط باید سعی کنین جو رو آروم و سرگرم کننده کنین. یادتون باشه که به تموم افراد اون جمع به دید مثبت نگاه کنین و از کسی گله و شکایت نکنین.
خب حالا چجوری میتونیم تو هر مکالمه ای پیروز باشیم؟ اول بهتره که خودتونو برای سوالایی که قراره ازتون پرسیده بشه آماده کنین. حدس زدن این پرسشها خیلی راحته. فقط کافیه که به این فکر کنین که معمولا افراد تو دیدار اول چه سوالایی ممکنه بپرسن. همونطور که میدونین، این سوالا معمولا درمورد زندگی شخصی و روزمره است. برای مثال؛ کجا زندگی میکنی؟ شغلت چیه؟ و از این جور سوالا.
شاید فکر میکنین که جواب دادن به این سوالا که خیلی آسونه. اما سخت در اشتباهین. خب این سوالا به جوابای فوری نیاز دارن، اما یه جواب یه کلمهای نمیتونه باعث ادامه مکالمه بشه.
شما میتونین جوری به همین سوالای ساده جواب بدین که یه در ادامه یه مکالمه گرم شکل بگیره. برای مثال به جای اینکه فقط بگین من معلمم میتونین موضوع رو به یه حقیقت جالب یا یه خاطره جالب ربط بدین تا زمینه برای صحبت بیشتر شکل بگیره.
برای اینکه بتونین یه ارتباط موثر برقرار کنین همیشه نباید یه گوینده ماهر باشین.
شما علاوه بر این که خوب صحبت میکنین، باید شنونده خوبی هم باشین
یه شنونده خوب بقیه رو تشویق میکنه تا بیشتر صحبت کنن. یکی از بهترین راهها برای اینکه بقیه از صحبت کردن با شما لذت ببرن اینه که شما خیلی کم حرف بزنین و کاملاً به طرف مقابل توجه کنین.
اینجوری اونا برای اینکه توجه شما رو بیشتر جلب کنن، بیشتر صحبت میکنن و رازای جالبی رو فاش میکنن.
هممون عاشق اینیم که رازای بقیه رو بدونیم. میدونین چجوری میتونین کاری کنین که بقیه با کمال میل رازهاشونو براتون فاش کنن و تجربههاشون رو باهاتون به اشتراک بذارن؟ یه روش اینه که از مکث استفاده کنین.
یه شنونده خوب از مکث بقیه به عنوان یه فرصت برای به یاد آوردن جمله آخر و تکرار اون استفاده میکنه. کافیه که آخرین جملهای که طرف مقابلتون گفته رو تکرار کنین و سرتون رو به نشونه تایید تکون بدین. با این کار باعث میشین که اون دوباره با اشتیاق صحبتاش رو ادامه بده.
یه راه دیگه برای شنیدن ماجراهای جذاب، درک و شناخت درست از افراده.
فقط کافیه که بدونین که کی تو اون جمع یه ماجرا و خاطره جذاب برای تعریف کردن داره. بعدش با یه معرفی مناسب و گفتن یه مقدمه هیجان انگیز اون رو تشویق کنین که خاطرش رو تعریف کنه.
اینجوری همه افراد اون جمع مشتاق به شنیدن میشن. این کار باعث میشه که جمع گرم تر و صمیمی تر بشه.
البته اول مطئن بشین که اون خاطره جوری باشه که بشه تو جمع تعریفش کرد و اگه بقیه بفهمن اشکالی نداشته باشه. یعنی یه رازی نباشه که اون طرف فقط برای شما تعریف کرده و نمیخواسته که بقیه بدونن.
چون اینجوری این کارتون نتیجه بدی داره. یه اصل مهم دیگه تو رابطه اینه که به خودتون احترام بذارین.
تعریف کردن چیزایی که از شما شخصیت منفی و بدی میسازه، یکی از بدترین کارا برای جلب توجه هست
مواظب باشین تا وقتی که طرف مقابل کاملاً تحت تاثیرتون قرار نگرفته هیچ وقت رازاتون رو فاش نکنین. این کار باعث میشه که غیرقابل اعتماد به نظر برسین.
اینم فراموش نکنین که کسی که خیلی راحت رازهاشو تعریف میکنه، از نظر بقیه همیشه راز یا مسالهای برای تعریف کردن داره. رازهای شخصیتون رو فقط باید براییه دوست نزدیک و صمیمی تعریف کنین.
همه ما توی روابطمون دنبال ویژگیهای مشترکیم
تا حالا دقت کردین که دوستاتون چقد شبیه شمان؟ ما آدما به طور غریزی از رابطه با کسایی که شبیه مونن لذت میبریم. پس اگه میخواین با یه نفر یا یه گروه خاص ارتباط برقرار کنین، کافیه از نقاط مشترکتون استفاده کنین. تقلید کردن صادقانه ترین نوع ابراز علاقه هست.
پس برای اینکه بتونین به افراد نزدیک بشین فقط کافیه یه کم شبیه اونا رفتار کنین. مثال اگه طرف مقابلتون شخصیت محافظه کاری داره، بهتره تو برخورد باهاش یکم محتاط و آروم باشین. یا برعکس اگه پر انرژیه شما هم مرزها رو کنار بذارین و پرانرژی رفتار کنین. معمولاً دنبال اینیم که بیشتر راحت باشیم این احساسم وقتی کنار کسایی هستیم که شبیه ما هستن بهمون دست میده.
حتی سعی کنین از همون کلمات و جملاتی استفاده کنین که اونا استفاده میکنن. دقت کنین که برای هر موقعیت و هر چیزی از چه اصطلاحایی استفاده میکنن، شما هم سعی کنین بیشتر از همونا تو صحبتاتون استفاده کنین.
سعی کنین علایق طرف مقابلتون رو پیدا کنین و از اصطلاحاتی که تو اون حیطه هست، تو صحبتاتون استفاده کنین. با این کار سریعاً باعث میشین که نظر طرف مقابل بهتون جلب بشه.
برای مثال میگم اگه طرف مقابلتون به کشتی و قایق رانی علاقه داره، موقعی که میبینینش میتونین بگین سلام ناخدا! اگه دقت کرده باشین، ما بیشتر وقتا برای تایید حرف بقیه از آواها استفاده میکنیم یا مثال از یه کلمه.
برای مثال برای تایید صحبت طرف مقابلمون میگیم آره یا عجب یا اوهوم. اینجوری خب باعث میشیم که مکالمه تموم بشه. اما اگه میخواین احساس خوبی به طرف مقابلتون بدین، از جملههای کامل استفاده کنین.
مثلاً آره میفهمم چرا این کار رو کردی. اینجور واکنشی نشون میده که شما کاملاً طرف مقابل رو درک میکنین و براش ارزش قائلین. یکی از کلماتی که میتونین از اون برای صمیمیتر شدن استفاده کنین استفاده از کلمه ما هست.
معمولاً وقتی از دوستای نزدیکمون یا شریک عاطفیمون صحبت میکنیم، جمع میبندیم. مثلاً اون روز به ما خیلی خوش گذشت.
فقط کافیه چند بار از کلمه ما و فعل جمع استفاده کنین، اون وقت متوجه میشین که سرعت شکل گیری رابطتون خیلی بیشتر میشه
در آخر یادتون باشه هیچی مثل شوخ طبعی و خندههای مشترک توی شکلگیری یه رابطه صمیمی موثر نیست. اگه میخواین رابطه صمیمی داشته باشین حرفها و کارایی که باعث خندیدن میشن رو فراموش نکنین. با این کار خاطرههای خیلی شیرین میسازین که باعث میشن رابطتون ادامه دار باشه.
باید قبول کنیم که هممون خوشمون میاد که کسی ازمون تعریف و تمجید کنه. اما به نظرتون این کار همیشه لذت بخشه؟ وقتی فرد مقابلتون احساس صمیمیت باهاتون نداشته باشه یا احساس کنه که تمجیدتون واقعی نیست، تعریف و تمجیدتون نتیجه عکس میده.
پس سعی کنین به صورت غیر مستقیم از بقیه تعریف و تمجید کنین. نزدیکترین راه برای انتقال این تعریف و تمجیدا استفاده از یه آشنای مشترکه.
وقتی نظرات مثبتمون درمورد بقیه از طریق یه نفر دیگه ای به گوششون میرسه اون موقع اون نفر احساس خوبی بهش دست میده. بعضی وقتا هم ممکنه بخواین که خودتون شخصا و یه صورت مستقیم نظرتون رو ابراز کنین. در این صورت سعی کنین که نظرتون رو واضح بیان نکنین.
مثلاً میتونین یه سوال ساده بپرسین
مثال بپرسین که امروز حالتون چطوره؟ بعد یه نگاه کوتاه بهش بندازین و بگین مشخصه که همیشه مثبت و پر انرژی هستین. میتونین انتخابهاشون رو تحسین کنین.
برای مثال اگه به یه رستوران دعوت شدین، میتونین از فضا و جو مثبت اونجا تعریف کنین.یکی از حسای مشترک بین همه ما احساس نادیده گرفته شدنه. هممون یه وقتایی احساس میکنیم کارای خوبمون به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرن.
اگه بتونین این حس رو در افراد از بین ببرین میتونین یه رابطه پایدار بسازین. گفتن یه جمله ساده مثل حضورت تو این جمع خیلی حس خوبی بهم داد، میتونه تاثیر شگفت انگیزی داشته باشه و طرف مقابل رو تا مدتها خوش حال کنه. یه اصل مهم دیگه در مورد تعریف از بقیه وقت شناسیه.
هیچی به اندازه یه تعریف به موقع توی روحیه افراد تاثیرگذار نیست.
اگه احساس میکنین الان زمانیه که باید از کسی تشکر کنین یا رفتارش رو تحسین کنین، وقت رو هدر ندین و انجامش بدین. بعضی وقتا هم لازمه که عمیقتر از همیشه بقیه رو تحسین کنیم. این مال وقتیه که شخص جایگاه ویژهای تو قلبمون داره و بهمون خیلی نزدیکه.
این کار رو باید با یه شیوه خاص انجام بدین.
اگه میخواین یه تحسین فوق العاده از اون شخص ارائه بدین، فقط کافیه یه ویژگی رو برجسته کنین. ویژگی که واقعا براتون شگفت انگیزه و اون رو به خاطرش تحسین کنین.
شاید این ویژگی پشتکار زیادش یا ظاهر شیکش باشه. یادتون باشه که اگه تو تعریف و تمجید خودتون صادق باشین، بقیه هم حستون رو به خوبی درک و از توجهتون قدردانی میکنن.
آسونترین راه برای بهبود روابط توجه بیشتره
باید درک کنین که همه بعضی وقتا به تخلیه روحی نیاز دارن. مخصوصا بعد از یه روز سخت کاری یا احساسی. توی این شرایط بهتره که صبور باشین، به اونا اجازه بدین که شکایت کنن حرف بزنن و انرژی منفیشون رو بیرون بریزن. بهشون نشون بدین که درکشون میکنین و عمیقا باهاشون همدل هستین.
این کارتون باعث میشه تا اونا کم کم آروم بشن و اون موقع شما میتونین مکالمه رو به یه موضوع دیگه تغییر بدین. یادتون باشه که هیچ وقت مکالمه رو نصفه رها نکنین.
فرض کنین که با یکی از دوستاتون تو رستوران هستین و دوستتون داره یه خاطره براتون تعریف میکنه.
دقیقاً وسط داستانی که داره تعریف میکنه پیشخدمت حرفش رو قطع میکنه تا سفارش بگیره. حالا نقش شما دقیقا بعد از رفتن پیشخدمت مشخص میشه.
شما باید تموم توجهتون رو به مکالمه برگردونین و از دوستتون بخواین تا حرفشو از جایی که قطع شد ادامه بده. در نهایت حواستون به این موضوع هم باشه که لطف مکرر کم کم تبدیل به حق مسلم میشه.
لطف کردن و کمک کردن به بقیه معموال باعث میشه احساس خوبی نسبت به خودمون داشته باشیم. اما اگه کسی ازتون بخواد که همه چی رو ول کنین و زندگیتون رو وقف اون کنین، دیگه ماجرا عوض میشه.
سعی کنین هیچ وقت وارد اینجور رابطهها نشین. از اون طرف اگه در حق کسی کار خوبی انجام دادین بلافاصله از اون چیزی نخواین. بذارین یکم زمان بگذره تا بدونن که از روی دوستی به اونا کمک کردین. بعدش تو یه وقت مناسب درخواستتون رو مطرح کنین.
اگه دنبال موفقیتهای بزرگ شغلی هستین و میخواین بالادستیهاتون رو تحت تاثیر قرار بدین، در گام اول بهتره رو مکالمهتون تمرکز کنین
موقع صحبت کردن با افراد مهم و حرفهای بهتره مستقیم سر اصل مطلب برین. افراد مهم معمولاً پرمشغله هستن و وقتی برای مکالمههای طولانی ندارن. سعی کنین وقتی دارین صحبت میکنین تمرکزتون رو روی موضوع مکالمه حفظ کنین.
اگه جملههاتون رو با کلمه شما شروع کنین شنونده توجه بیشتری به کلمات بعدی میکنه. قبل از صحبت در مورد یه موضوع سعی کنین به پاسخ احتمالی شنونده فکر کنین و مطابق با واکنش احتمالی اون رفتار کنین.
برای مثال اگه فکر میکنین اونا از شنیدن این حرفتون خوش حال میشن با لبخند صحبت کنین یا اگه میخواین خبر ناراحت کنندهای بدین، لحن دلسوزانهای داشته باشین.
که البته ما معمولاً این مورد رو ناخودآگاه رعایت میکنیم. اگه با یه مشتری ملاقات میکنین فقط عنوان شغلیتون رو بهش نگین، بلکه ذکر کنین که دقیقا چه کاری برای بقیه انجام میدین.
برای مثال اگه حسابدار هستین، بگین من امور مالی افراد رو پیگیری میکنم و روشای جدیدی برای پس انداز پول ارائه میدم. یادتون باشه که از افراد مستقیم نپرسین که شغلتون چیه؟ بلکه بپرسین که مثال چجوری بیشتر وقتتونو میگذرونین؟ ممکنه بعضیا دوست نداشته باشن در مورد شغلشون حرف بزنن، اما خوشحال میشن که در مورد احساساتشون بیشتر توضیح بدن.
یادتون باشه که بقیه رو تحقیر نکنین،
هیچ وقت کاری نکنین که باعث بشه بقیه خجالت بکشن و از همه مهم تر، در مورد حقوق و شغل بقیه شوخی نکنین.
خیلیا موقع مالقات با یه مشتری فقط در مورد میزان سود مشتری صحبت می کنن. اونا هیچ وقت درمورد سودی که خودشون از این معامله به دست میارن حرفی نمی زنن.شاید فکر کنین که این کار رعایت ادب یا حفظ حریم کاریه. اما این یه اشتباه کلیشهای تو همه مشاغله.
اگه میخواین یه فروشنده خوب باشین، فقط در مورد سود مشتری صحبت نکنین، بلکه در مورد سودی که خودتونم میبرین صادق و شفاف باشین.
اینجوری هیچ کس فکر نمیکنه که میخواین ازش سواستفاده کنین و سود بیشتری به دست بیارین. در ضمن از اشتباه کردن تو تجارت نترسین. شاید باورتون نشه اما بعضی از مشاغل از همین اشتباهاتشون سود میبرن.
چون میتونین اینجوری با جبران اشتباهتون مشتری رو تحت تاثیر قرار بدین.
پس اگه یه کالای اشتباه به مشتری تحویل دادین، ازش عذرخواهی کنین و یه کارت هدیه بهش بدین یا سفارش بعدیش رو به صورت رایگان براش ارسال کنین. اینجوری هم مشتری رو حفظ میکنین و هم یه تبلیغ موثر درمورد خدمات شرکتتون انجام دادین.
و در آخر همیشه اولین نفری باشین که کف میزنه یا با صدای بلند تو جمع صحبت میکنه
یادتون باشه که رهبرا همیشه قدم اول رو برمیدارن. اونا منتظر نمیمونن تا بقیه بهشون بگن چی کار کنن. بنابراین توی گروههای کاری میتونین با اولین تحسین یا ارائه نظر خودتون رو به صورت غیرمستقیم و تاثیرگذار به عنوان یه رهبر معرفی کنین.
اگه میخواین شانس بیشتری برای یه ملاقات موفق داشته باشین، سعی کنین از قبل آمادگی داشته باشین. اول مطمئن بشین که حرفای مناسبی برای گفتن دارین.
مطالعات نشون میده کسایی که دایره واژگان وسیعی دارن باهوشتر و خالقتر از بقیه به نظر میرسن. اگه میخواین دایره واژگانتون رو تقویت کنین، میتونین از این روش استفاده کنین.بعضی از کلماتی که خیلی از اونا استفاده میکنین رو پیدا کنین و تو لغتنامه یه جایگزین بهتر براشون پیدا کنین.
فقط با انجام همین کار برای یه مدت کوتاه میتونین دایره واژگانتون رو افزایش بدین و موقع صحبت کردن خالق تر باشین. از نقل قولهای معروف و مرتبط و ضرب المثلها موقع صحبت کردن استفاده کنین.
هر وقت نقل قول خوبی دیدین، اونو یادداشت کنین و تکرارش کنین تا یادتون بمونه. مطمئن باشین که خیلی زود یه فرصت مناسب برای استفاده از اون پیدا می کنین.
همونطوری که گفتم سعی از قبل خودتونو برای اون جلسه یا حضور در اون جمع آماده کنین. از افرادی که تو اون جمع هستن اطلاعات جمع آوری کنین و در مورد موضوع هم از قبل مطالعاتی رو داشته باشین تا بتونین توی صحبتا مشارکت کنین و خودتونو نشون بدین.
مکالمه تلفنی برای خیلی از افراد روش ایده آلی برای برقراری ارتباط نیست
مطالعات نشون میدن که مردم 30 درصد از انرژی صدای خودشون رو موقع مکالمه تلفنی از دست میدن. ولی روشهایی وجود داره که با استفاده از اونا میتونین یه مکالمه موفق داشته باشین.
وقتی به تلفن پاسخ میدین بعد از این که تماس گیرنده رو شناختین مثل یه دوست قدیمی باهاش سالم و احوال پرسی کنین. اینجوری اونا احساس صمیمیت میکنن و شما هم یه شروع عالی داشتین.
یادتون باشه که بقیه پشت تلفن نمیتونن حالت چهره تونو ببینن یا زبان بدنتونو متوجه بشن، پس شما باید با کلامتون حالتای مختلف رو به شنونده القا کنین.
مثلاً به جای سر تکون دادن بگین خداروشکر، واقعا خیلی خوش حال شدم که اینو شنیدم. این کار باعث میشه شخصی که پشت تلفنه بدونه که شما چه حالتی دارین و کاملاً درگیر گفت و گو هستین.
سعی کنین تو مکالماتتون از اسم کوچیک افراد استفاده کنین. مردم با شنیدن اسمشون احساس بهتری پیدا میکنن و بیشتر جذب مکالمه میشن.
حتما از قبل از افراد بپرسین که وقت کافی برای مکالمه تلفنی رو دارن یا نه و بعدش اگه زمان مناسبی بود باهاشون تماس بگیرین.
اگه یه درک درستی از طبیعت انسان و عادتهای مردم داشته باشین، باعث میشه که بتونین راحت تر با افراد ارتباط برقرار کنین. با استفاده کردن از همین نکاتی که گفته شد میتونین تو روابطتون پیشرفت چشم گیری رو تجربه کنین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب دقیقا چه بگوییم؟ : نوشته: فیل ام جونز
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب تسلط بر چرخه بازار : نوشته: هاوارد مارکس
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب دوباره فکر کن : نوشته: آدام گرانت