یک گیله مرد که که مهندس کامپیوتر است و با کلی دغدغه اجتماعی و سیاسی
خون خورده، داستان نبرد خون و آب
خون خورده رمانی است پر از خون و خشونت. ایدهی رمان جالب است. دانشجویی که بر قبرها قرآن میخواند تا پول مهاجرتش را فراهم کند و هر قبری داستان خود را دارد. اما داستان اصلی کتاب، داستان ۵ برادر است. هرکدام در جایی از ایران و خاورمیانه مردند. در داستان به شهرهای مختلف و زمانهای مختلف میرویم و با شخصیتهای مختلفی آشنا میشویم. در دل تاریخ سفر میکنیم و با داستانهای جنگ و خون آشنا میشویم.
اولش خون است، آخرش اما آب است. نبرد خون و آب.مرگ و زندگی.جنگ و صلح. یزدانی خرم میخواهد زندگی را از دل مرگ بیرون بکشاند و در نهایت این زندگی است که پیروز میشود.
زبان رمان جذاب و روان است و داستانها هم هرکدام جذابند. روایت مرگ انسانها و جنگهاشان. در بستر تاریخ و در گسترهی خاورمیانه. داستان این خاک که خون خورده است و میخورد.
اما شخصیتها در بیمعنیترین شکل ممکن میمیرند. در بدترین و غیر منتظرهترین شکل آن. حتی یاران چمران هم. هیچ کدامشان هدفی متعالی ندارد. جنگی بدون روح و بدون اعتقاد است انگار. گویی نویسنده اعتقادات و دین را عامل جنگها و مرگها میداند. رمان یک وحدتی بین ادیان را متصور میشود همانطور که در تمام داستان کلیسا هست، صابئین هستند . اما دین نیست. شاید تصور من این باشد اما ردپای اعتقاد جز در شکل منفی آن، در کتاب کم است. این ایده هست که اگر از تعصبات دینی کم شود، میشود کنار هم خوش بود.
یزدانی خرم یک ژورنالیست است و این در کتاب مشخص است. مخالف مرگ بر آمریکا و موافق مرگ بر روسیه است. گاهی میخواهد اطلاعات خودش را به رخ بکشد.گاهی اعتقاداتش را عیان میکند با کنایه و گاهی هم شخصیتهای مورد علاقهاش را نام میبرد.
در نهایت...
در یک کلام، خون خورده رمانی جذاب با فضایی جدید و متفاوت است. خوشخوان است اما توصیف خشونت در آن زیاد است و بخش هایی از تاریخ را هم بیان میکند. خواندنش لذت بخش و آموزنده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیونگ یانگ، فقط نیم دانگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
وضعیت بی عاری
مطلبی دیگر از این انتشارات
پس از پنجاه سال