هر دردی شروع درک جدیدی از مفهوم زندگی است.
بریدههایی از کتاب مدیریت پروژه برای غیر مدیر پروژه (قسمت اول)
به جرات و بدون اغراق میتونم بگم یکی از بهترین کتابهایی بود که در زمینه مدیریت پروژه خوندم. از کجا اینو میگم؟ اصلا کلمات قلمبه سلمبه نداره، به ساده ترین شکل ممکن مطالب رو شرح میده، برای هر مبحثی یه مثال کاملا کاربردی و قابل فهم داره، سن و سال و مقام و رتبه نمیشناسه! از یه مدیر شرکت بزرگ بگیر تا کسی که میخواد توی خونه آشپزی کنه ! میتونه این کتاب رو سرلوحه زندگیش قرار بده. از همه ی اینا بگذریم طراحی زیبا و جذاب این کتاب باعث میشه ضمیر ناخودآگاهت همهش بهت بگه بخونش...
مطالب زیر نکات و بریدههایی از کتاب است که به نظر من مهم بوده و تیتروار ارائه می گردد. به طور حتم خواندن کتاب اصلی توصیه میگردد.
در اغلب موارد افراد شور و اشتیاقی به یادگیری مدیریت پروژه ندارند. اگر بخواهیم تعریفی آسان از پروژه داشته باشیم به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که آغاز و پایان مشخصی دارد. بودجه و هزینه محدودی برای آن تعیین شده است و با کمک افراد دیگر میتوانیم آنها را به سرانجام برسانیم. این کتاب با رویکردی عمومی در مورد این مسایل صحبت میکند. اکثر پروژههای پیچیده به دلیل اینکه مدیران موارد بسیار ساده را فراموش میکنند شکست میخورند.
این کتاب برای کسانی است که پول میگیرند تا فکر کرده و نوآوری و خلاقیت به خرج دهند. برای ما که در محیط کار یا خانه، کاری را شروع میکنیم و دیگران از ما الگو میگیرند. در این کتاب اصول را به صورت واقعی یاد میگیرید اما این کتاب یک مرجع نیست. این کتاب در مورد تبدیل شدن از سطح خوب به عالی است هم در زندگی حرفه ای و هم در زندگی شخصیتان. اجرای با کیفیت کارها است از پروژههای حرفه ای تا جشن عروسی
فقط 8درصد سازمانها عملکردهای سطح بالا در مدیریت پروژه ها دارند. 45درصد پروژه ها از محدوده زمانی خود تجاوز کرده و یا کاملا لغو میشوند. فقط 45 درصد پروژه ها در حقیقت به اهدافی که باید برسند دست پیدا میکنند. در دنیا برای هر 100 دلار که در پروژه ها سرمایه گذاری میشود 13.5 دلار ضرر خالص ایجاد شده که برای همیشه غیرقابل بازگشت است.
موفقیت در پروژه= نگرش ذهنی صحیح + ابزارها + مهارت ها
کتابهایی که در این زمینه وجود دارد معمولا خشک و رسمی نوشته شده است. فرآیندهایی پیچیده و ترسناک دارند. در دنیای امروز همه ما مدیر پروژه هستیم و رهبری مردم به جز مدیریت فرآیندها هم وجود دارد.
مدیریت پروژه:
1. درک پتانسیل افراد تیم است
2. مشارکت دادن آنها است
3. الهام بخشیدن به آنها است
چرا یک پروژه شکست میخورد؟ کمبود تعهدات و حمایت، زمانبندی نامعقول، اولویت های رقابتی بی شمار، خروجیها، منابع نامعقول، افرادی که از پروژه رانده شدهاند، سیاست ها و قوانین، نداشتن شمای کلی
وقتی پروژه ای شکست میخورد به میزان 3/1 بودجه اولیه خود هزینه اضافی ایجاد میکند و مدیران پروژه ناشایست تلقی میشوند و روحیه ها کم شده و عدم مشارکت افزایش مییابد.
دلایل موفقیت پروژه:
1. به انتظارات یا فراتر از آنها میرسند
2. منابع را بهینه میکنند
3. برای پروژههای بعدی روحیه و اعتماد تیمی ایجاد میکند
به صرف اینکه پروژه بر اساس زمان تعیین شده و یا با بودجه مصوب شده تمام میشود موفق نیست یا اسم موفقیت را بر روی آن نمیتوانیم بگذاریم. آیا پروژه به انتظارات و یا فراتر از آن رسیده است منابع را بهینه کرده است، برای پروژههای بعدی روحیه تیمی و اعتماد تیمی ایجاد کرده است؟
رهبری موثر افراد خیلی مهم است. همیشه سعی کنید کارها را مدیریت کرده و مردم را رهبری نمایید.
مردم ذاتا دوست دارند به آنها اهمیت بدهید، به آنها ارزش بدهید و دوست دارند در کارهایی دخیل شوند که واقعا اهمیت دارد مشارکت کنند. اصول اولیه مدیریت پروژه همیشه یکسان است.
گروه های فرآیندی در پروژه:
1. آغاز
2. برنامه ریزی
3. اجرا
4. نظارت و کنترل
5. خاتمه
افراد در پروژه به دو دسته تقسیم میشوند: عملیاتی (فرآیندی)/ الهام بخش و رهبر
اگر نتوانید بین گروهی از افراد خوب مشارکت ایجاد کنید هر چقدر هم که فرآیندهایتان خوب باشد هیچ فایده ای نخواهد داشت. فرآیند کلیدی برای موفقیت در پروژه لازم است اما فرآیند فقط نیمی از معادله است رهبری مردمی نیمی دیگر است که به اندازه فرآیند مهم میباشد.
موفقیت پی در پی در پروژه = مردم + فرآیند
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۰ رمان ایرانی که باید قبل از مرگ بخوانید
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموخته های من از ریچارد برانسون
مطلبی دیگر از این انتشارات
ملاقات با آقای اَلن