به بهانه‌ی معرفی کتاب اصل‌گرایی: تمرکز چشم شکست را کور می‌کند!


کتاب اصل‌گرایی essentialism با عنوان فرعی اصل را بچسبید و فرع را رها کنید نوشته‌ی گرگ مک کیون اولین بار در سال 2014 منتشر شد. این کتاب در دسته‌ی کتاب‌های روانشناسی با موضوع انتخاب و تصمیم‌گیری قرار دارد. نویسنده در این کتاب اصل‌گرایی را حذف چیزهای غیرضروری در زندگی معرفی می‌کند. بسیاری از ما بیشتر وقت و انرژی خود را صرف انجام کارهایی می‌کنیم که نبودن و انجام ندادنشان تاثیری در کیفیت زندگی‌مان ندارد. ممکن است بارها به دلیل اینکه قدرت نه گفتن نداشته‌اید، خواسته‌ی دیگران را انجام داده باشید و بعد از مدتی احساس کنید که چقدر کارهای عقب مانده‌ی مهم دارید.

گرگ مک کیون در این کتاب 20 اصل مهم را که می‌توان با بهره‌گیری از آن‌ها کمد شلخته‌ی زندگی را مرتب کرد، ارائه می‌دهد. ناشر توضیح می‌دهد که: «اصل‌گرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست، بلکه به معنای انجام کارهای درست است. به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودنشان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشی‌مان تا می‌توانیم عاقلانه زمان و انرژی‌مان را فقط روی انجام کارهای ضروری سرمایه‌گذاری کنیم. اصل‌گرایی یعنی خلق سیستمی برای رسیدگی به کمد زندگی‌مان. اصل‌گرایی فرآیندی نیست که مثل مرتب کردن کمد، یک‌بار در سال، یک‌بار در ماه یا حتی یک‌بار در هفته زیر بارش برویم. اصل‌گرایی نظمی است که همیشه وقتی قرار است درباره‌ی بله گفتن یا مؤدبانه نه گفتن تصمیم بگیریم، از آن استفاده می‌کنیم».

شما بعد از خواندن این کتاب قادر خواهید بود از میان انبوهی از کارها و هدف‌ها، اولویت مهم خود را انتخاب کنید و زمان و انرژی خود را برای آن سرمایه‌گذاری کنید.

در كتاب «اصل گرايى» ديدگاه نويسنده اين است كه كارهاى زندگيتان را به اصل و فرع تقسيم كنيد و يكى يكى برويد سراغ همين اصلِ كاريها و تمام توانتان رو روى انجام آنها بگذاريد.

خيلى ها هستند كه در يك زمان، همه كارى را انجام ميدهند و تقريبا هيچ كدامش را هم خوب انجام نميدهند يا به پايان نمي‌رسانند؛ اسمش را هم ميگذارند مولتى تسكينگ. غافل از اینکه انرژی، وقت و منابع انسان محدود است و ناگزیر به الویت‌گذاری. در هر الویت‌گذاری هم طبعا انجام مهم‌ترین کارها در الویت قرار می‌گیرند. بنابراین اصل حرف نویسنده‌ی حرف پیچیده‌ای نیست. اما همین حرف ساده ولی استراتژیک را خیلی از ما رعایت نمی‌کنیم.

البته منظور از مدیریت انجام کارهای مختلف، خورده‌کارهایی مانند انجام همزمان فعاليتهايى مثل آشپزى و ديكته گفتن به بچه نيست؛ منظور كارهاى مربوط به اهداف استراتژيك زندگي است كه قرار است شما را به آرزوهایتان برساند يا شما را آرزو به دل باقی بگذارد!

بنابراین در مسائل مهم شما بايد الويت‌بندى كنيد و يكى يكى اين قله‌هاى زندگى را فتح كنيد. از قدیم هم گفته‌اند که با یک دست چند هندوانه را برندارید!

نمی‌توان در زندگی از میان انبوه خواسته‌ها، همه چیز را خواست و به همه‌ی آن‌ها رسید. متاسفانه بسیاری از افراد تصور می‌کنند که انسان در طول عمر خود به قدری زمان و انرژی دارد که می‌تواند به همه‌ی خواسته‌هایش برسد؛ و رفته رفته کار کردن زیاد ممکن است احساس بی‌مصرفی و بی‌فایده بودن در فرد ایجاد کند. یا این که به قدری سرش شلوغ شود که بهره‌وری گذشته را نداشته باشد.

گرگ مک کیون در کتاب اصل‌ گرایی توضیح می‌دهد که تنها راه خروج از این وضعیت اصل گرا شدن است. زمان شبیه یک جاده‌ی یک‌طرفه است که به شما فرصت بازگشت و یا حرکت در خلاف جهتی که پیموده‌اید را نمی‌دهد. در این کتاب شما می‌آموزید که یک مسیر برای خود مشخص کنید و در آن ثابت‌قدم شوید.

آنچه در این کتاب نویسنده بر آن تاکید می‌کند، توضیح این نکته است که چنانچه به دنبال موقیت در کسب‌وکار یا موفقیت فردی قابل توجهی هستید، باید تنها یک هدف را در نظر بگیرید و روی آن تمرکز کنید.

توصیه این کتاب به صورت خلاصه آن است که برای موفقیت و رسیدن به هر هدفی نیاز به داشتن استراتژی است. استراتژی ذاتا تمرکزگرا و محدودکننده است تا با اختصاص انحصاری منابعی نظیر زمان و انرژی، شانس تحقق یک هدف افزایش یابد.

با چنین دیدگاهی صرفا زمانی که به یک هدف رسیدید به دنبال هدفِ دیگر می‌روید و از پیگیری اهداف‌تان به صورت همزمان خودداری خواهید کرد و هدفی زودتر از همه انتخاب می‌شود که مهم‌ترین هدف شما باشد.



شاید این مطلب را هم دوست داشته باشید: نوشتاردرمانی چیست و چه کاری برای شما انجام می‌دهد؟