دختر، خواهر، نوازنده، دانشجو :)
خدمتکار و پروفسور ??
نیویورک تایمز در توصیف این کتاب میگوید: اگر همه ما ریاضیات را از چنین معلمی یاد میگرفتیم، حالا خیلی آدمهای باهوشتری بودیم.
این کتاب را سه سال پیش از نمایشگاه کتاب خریدم و تا الان دو بار موفق به خواندن آن شده ام:)
از جلد کتاب شروع کنیم!
اگر شما هم مثل من به طرح جلد کتاب بسیار اهمیت میدهید و در سرعت مطالعهتان موثر است، جالب است بدانید که رنگ جلد و طراحی زیبای آن باعث میشود با گوشه چشمی به کتابی که روی مبل رها کرده اید، تلفن همراهتان را کنار گذاشته و نشانه کتاب را بردارید و به خواندن ادامه دهید!?
داستان چه میگوید؟
درباره فضای فکری حاکم بر کتاب باید بگویم در سراسر متن شما رنج و اندوه زندگی خدمتکار را احساس خواهید کرد. اما عشق و علاقه پروفسور به اعداد شما را سخت مجذوب ادامه ماجرا خواهد کرد. خیلی خلاصه! شما با داستانی از زندگی یک خدمتکار روبه رو هستید که به خانه پروفسوری میرود که آلزایمر دارد و هر روز صبح باید خود را به او معرفی کند و البته هرگز! هرگز! نباید هنگام حل مسائل با پروفسور صحبت کند...
چند خط بالاتر درباره غم و اندوه زن خدمتکار نوشتم، در ادامه داستان شما تاثیر حضور پروفسور را در زندگی این مادر و پسر نوجوانش خواهید دید. رنگ و بویی که پروفسور پیر و فراموشکار با همه بد اخلاقی ها! به زندگی آنها میبخشد...
و اصلا شاید یکی از درس های این رمان، آن باشد که همه پستی و بلندی های زندگی را توامان با هم ببینیم و باز هم هر روز و هر روز برای "زندگی" تلاش کنیم!??
?سُها محمدی
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد کتاب آن مرد با باران می آید
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتقام چای های سرد شده...
مطلبی دیگر از این انتشارات
سالنکار - قسمت دوم