ده سالهام، کتاب خوندن را دوست دارم، نویسندگی را خیلی دوست دارم و علاقه به نجوم دارم.
دو کتاب
دو کتاب که به نظر من خیلی عالی هستند یکی پند های قند پهلو بعد از هر داستانی پند دارد که در مورد داستان است وکتاب دومی اقیانوس مشرق که درمورد یک مردی که در بیابان گم شده که پیرو هیچ دینی نیست و فقط به دنبال آب حیات می گردد که بعد پیرمردی پینه دوز می رسد و پیرمرد پینه دوز او را به امام رضا می رساند ...
دو داستان از پند های قند پهلو :
اولین داستان: «عشق حقیقی»
این داستان واقعا درژاپن خانه اش شخصی دیوار را برای نو سازی خراب میکند ناگهان چشمش به یک مارمولک می افتد پایش در میخی فرو رفته است یادش می اید که 10 سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده است
مارمولک 10 سال در چنان موقعیت زنده مانده است چنین چیزی امکان نداشت و غیر قابل تصور بود و متحیر را
کارش را کنار گذاشت و مارمولک را مشاهده کرد در این مدت چه کار می کرده و چگونه زنده مانده
همانطور که مارمولک را نگاه می کرد مارمولولکی دیگر
با غذایی در دهانش ظاهر شد مرد شدید منقلب شد: ده سال مراقبت ! چه عشقی ! چه عشق قشنگی
داستان دوم : «درخت مشکلات»
نجار یک روز کار دیگری را هم به پایان برد، آخر هفته بود که تصمیم گرفت دوستی را به خانهاش دعوت کند وقتی که نجار و دوستش به خانه رسیدند قبل از ورود نجار چند دقیقه در سکوت جلوی درختی در باغچه ایستاد بعد با دو دستش شاخه های درخت را گرفت چهره او بی درنگ تغییر کرد خندان وارد خانه شد همسر و فرزندان به استقبال آمدند
با دوستش به ایوان رفتند از آنجا توانستند درخت را ببینند دوستش دیگر نتوانست جلوی کنجکاوی اش را بگیرد و دلیل رفتار نجار را پرسید نجار گفت
این درخت مشکلات من است موقع کار مشکلات فراوانی پیش می آید اما این مشکلات مال من است و ربطی به همسر و فرزندان من ندارد وقتی به خانه می رسم مشکلاتم را با شاخه های آن درخت می آویزم روز بعد وقتی می خواهم سرکار بروم دوباره آنها را از روی شاخه ها برمی دارم جالب این است که وقتی صبح به سراغ درخت می روم تا مشکلاتم را بردارم خیلی از آنها دیگر آنجا نیستند وبقیه هم سبکتر شده اند
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظریه سرگرمی برای طراحی بازی - خلاصه کتاب - بخش اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
خاله ریزه دنیا بوی مرگ میده
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب خاطرات سفیر