علی(ع) از زبان علی(ع)

معرفی کتاب ۷

امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می‌کنند...!

دغدغه خواندن و تحقیق در مورد زندگی ائمه معصومین به خصوص امیرالمؤمنین (ع) از مدت‌ها قبل ذهنم را درگیر کرده بود. احساس می‌کردم تصاویری کاریکاتورگونه و اندکی به دور از واقعیت در ذهنمان از شخصیت حضرت امیر ثبت شده است. به قول مرحوم شهید آوینی که می‌گفت: «امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیر می‌کنند...!» احساس کردم ماها ذهنیت‌هایی از امیرالمؤمنین در ذهنمان شکل گرفته که هر از چندگاهی این ذهنیت‌ها را پردازش می‌کنیم، و در موقعیت‌های مختلف برای تحمیل نظرمان به اطرافیان آن‌‌ها را مصادره به مطلوب می‌کنیم. این دغدغه و احساس درونی با دیدن نمونه‌های مختلف از این نوع اتفاقات در اطرافم رفته‌رفته در ذهنم تقویت شد و شدت گرفت تا اینکه به خودم گفتم بهتر است به دور از همه این فضاهای بایاس‌شده بنشینم و با آرامش خاطر در مورد زندگی امیرالمؤمنین (ع) مطالعه کنم. طبعاً برای ماهایی که دانشجو هستیم و درس‌های خودمان را داریم، نه وقت آن را داریم که بنشینیم کتب روایی را بررسی کنیم و نه سوادش را. در این میان اگر کتابی باشد که حتی‌الامکان کتب روایی مختلف را بررسی کرده باشد و روایات را به صورت روان و سلیس ترجمه کرده باشد، فرصت ارزش‌مندی را فراهم می‌آورد تا با بررسی روایات جمع‌آوری شده، تصویری دقیق‌تر و جامع‌تر از زندگی امیرالمؤمنین (ع) در ذهنمان ایجاد کنیم.

از قضا، کتاب «علی از زبان علی(ع)» دقیقاً با همین دغدغه و انگیزه نوشته شده است. کتابی که البته خلاصه‌ای از یک مجموعه هفت‌جلدی در مورد زندگی حضرت امیر است، اما به خوبی مجموعه‌ای از روایات کتب شیعه و سنی در مورد دوران ارزشمند زندگی حضرت علی (ع) را گردآوری کرده است. شاید اگر اولش کتاب را باز کنید، زبان ثقیل و ترجمه بعضاً سنگین برخی قسمت‌های کتاب به دل شما چندان خوش نیاید، اما اگر با دغدغه‌مندی سراغ این کتاب رفته‌اید، قدری حوصله کنید، این کتاب قسمت‌های شیرین و بسیار جذابی دارد که حقیقتاً گرفتارتان خواهد کرد.

این کتاب به خوبی مجموعه‌ای از روایات شیعه و سنی در مورد دوران ارزشمند زندگی حضرت علی (ع) را گردآوری کرده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«[در خطبه‌ای که برای مردم ایراد کردم، به مناسبتی درباره جنگ جمل سخن گفتم:]
طلحه و زبیر و یارانشان در برابر من قیام کردند و همسر رسول خدا (ص) را همچون کنیزی که در بازار برده‌فروشان به‌هنگام خرید می‌کشانند، به همراه خود این‌سو و آن‌سو کشاندند. اینان در حالی‌که همسران خود را در خانه‌هایشان محفوظ داشته بودند، پرده‌نشین رسول خدا را به بصره آوردند و در برابر دیدگان خود و دیگران قرار دادند؛ یعنی در میان لشکری که همه‌ی آن‌ها به اطاعت من گردن نهاده و بدون اکراه و با رضایت کامل، با من بیعت کرده بودند.
آنان پس از ورود به بصره، به استاندار من و خزانه‌داران بیت‌المال مسلمانان و مردم بصره حمله کردند و گروهی از آنان را با شکنجه و گروه دیگر را با حیله و نیرنگ کشتند. به خدا سوگند، اگر فقط به یک نفر دست می‌یافتند و او را عمداً و بی‌گناه می‌کشتند، کشتار همه آن‌ها بر من حلال بود؛ زیرا همگان حضور داشتند و انکار نکردند و با دست و زبان خویش از مظلوم دفاع نکردند! چه رسد به اینکه ناکثین تعداد زیادی از مردم بی‌دفاع بصره را قتل‌عام کردند.»

نوشته‌ی مهدی امیرآبادی

«علی(ع) از زبان علی(ع)» را می‌توانید از اینجا فردا تهیه کنید:

https://patogh.mobi/40972