معرفی مجموعه داستان چشم سگ، اثر عالیه عطایی

مجموعه داستان چشم سگ اولین کتابی است که از عالیه عطایی خواندم. این مجموعه از هفت داستان کوتاه جداگانه تشکیل شده که به‌نظرم برخی از آن‌ها پتانسیل گسترده‌شدن تا رمان را نیز دارند.

مجموعه داستان چشم سگ ـ نشر چشمه
مجموعه داستان چشم سگ ـ نشر چشمه

عالیه عطایی نویسنده‌ای ایرانی ـ افغانستانی معرفی می‌شود، اما خط میان مرز ما و هم‌وطنان افغانمان، تنها به‌واسطه فریب و مصلحت سیاست کشیده شده وگرنه ما یکی هستیم. و البته که تمام داستان‌های کتاب چشم سگ به همین گسل ارتباطی و دردهایی که مصلحت سیاست در نگاه اجتماعی و فرهنگی ما ایرانی‌ها و افغانی‌ها ریشه دوانده می‌پردازد. دردهایی که از فرط کهنه‌شدن شاید درمان نشود؛ اما باید بازگو شود.

بسیاری ادبیات عالیه عطایی را ادبیات مهاجرت می‌خوانند اما به‌نظر من این داستان‌ها فراتر از آنند که تنها به برچسب مهاجرت محدود شوند. شخصیت‌های ایرانی این مجموعه به‌نوعی آینه‌ای برابر ما هستند تا رفتار خودمان با یک مهاجر جنگ‌زده را قضاوت کنیم. شخصیت‌های افغان این داستان به ما شناخت جدیدی از آدم‌هایی که سعی می‌کنیم فاصله‌مان را با ایشان حفظ کنیم به دست می‌دهد. شناختی که درک ایشان را برای ما ملموس‌تر می‌کند. و فارغ از هر نوع خط‌کشی مرزی، قومی و مذهبی، آدم‌های این کتاب، غربت‌زده‌اند. ضیا در قلب تهران شلوغ از بچه‌پولدارهای تهران دل‌چرکین می‌شود و به مار پیتون سه‌متری‌اش دل می‌بندد. خسرو برای تبدیل شدن به قهرمان مملکتی که آب‌ونانش به آن بند است، حاضر است نگاره را قربانی کند و ...

عالیه عطایی
عالیه عطایی

در ستایش فرم داستان‌ها نیز همین‌بس که حوادث سورئالیستی آن‌چنان در دل واقعیت تنیده شده که فرصت فکر کردن به هر نوع تناقضی را از خواننده می‌گیرد.

حین خواندن، برخی از داستان‌ها را روی صحنه یا در قاب سینمایی می‌دیدم که برخاسته از پیش‌زمینه رشته تحصیلی‌ام بود. اما حالا که فهمیده‌ام عالیه عطایی نیز ادبیات نمایشی خوانده، داستان‌ها توی سرم کاملا تصویری و دراماتیک تجسم می‌شوند.

خواندن مجموعه داستان چشم سگ از آن جهت حائز اهمیت است که ما را در دل جامعه خودمان، با جهانی جدید و نگاهی متفاوت آشنا می‌کند؛ و درد را چنان به‌تصویر می‌کشد که باید ...