روزنامهنگار هستم. کتاب می خوانم و معرفی کتاب هم در حد ابتدایی مینویسم.
ملاقات با آقای اَلن
آقای #وودی_الن، کنارتان مینشیند و داستان زندگی و خاطراتش را مو به مو برایتان میگوید. دیدن او شاید از نزدیک اتفاقی محالباشد. مخصوصا برای ما که پاسپورت معتبری نداریم و جایی راهمان نمیدهند. اما #کتاب بیخود و بیجهت، #زندگینامه او به قلمخودش است. از کودکی تا حالا. از مدرسه تا عشقها و قرارها. از ورزش و موسیقی و کتابها و فیلمهایی که خوانده است.
متن کتاب به واسطه ترجمه خوب آن، روان و خوش خوان است. گاهی با خاطراتش میخندید و گاهی هم دلتان نمیخواهد که بروید صفحهبعد. دوست دارید دوباره برگردید به همان صفحه و از نو بخوانیدش. از آن کتابهایی است که میتوانید کنار کتابی دیگر بخوانید. من کهشبها میخوانمش. انگار که مهمان اقای الن هستم و هر شب بخشی از خاطراتش را با من مرور میکند.
روایتهای کتاب تازه و دست اول است. رودربایستی در آنها نیست و در جایگاه مخاطب احساس پنهانکاری و سانسور از سوینویسنده به شما دست نمیدهد.
اگر وودی الن، فیلمها و شخصیتش را دوست دارید، #کتاب خوبی برای شماست.
لیدا صدرالعلمایی آن را #ترجمه کرده و انتشارات برج آن را با قیمت ۹۷ هزار تومان منتشر کرده است. بله. میدانم که قیمتش کمی گراناست. اما اگر مشکلی با خریدنش ندارید و به وودی الن علاقه دارید، #کتاب_خوب برای خرید است که پای #خاطرات_وودی_آلنبنشینید.
کمی از بخشهای کتاب که به نظرم تا اینجا جالب بوده است:
میخواستم این را بگویم که من در #زندگی واقعی بلانش دوبوآی هستم. بلانش میگوید: من واقعیت رو نمیخوام. من جادو میخوام.» منهمیشه از واقعیت منزجر بودم و شیفتهی جادو. برای همین میخواستم شعبدهباز شوم، ولی فهمیدم فقط با کارت و سکه میتوانم جادوکنم، نه با دنیا.
پدربزرگم به پدرم کمک کرد و سوپرمارکتی برای او خرید. پدرم هم موفق شد با برنامهریزی دقیق و تلاش زیاد در مدت کوتاهی ضرر مغازهرا دو برابر کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای تو مینویسم، تویی که جان منی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چند خواندنی از برنیس رنو
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناطور دشت، گذر عمر و دنیای بزرگسالی