صدای مدافعان متعلق به همه جانبازان و ایثارگران است تا فضایی برای همفکری و همدلی آنان باشد و بتواند درمسیر بهبود سیاستگذاری عمومی گام بردارد. sedayemodafean.org
چرا آثار قلمی مدافعان حرم اجازه انتشار نمی گیرد؟
هنگامی که صحبت از آثار به جا مانده از ایثارگران و شهدای جنگ تحمیلی میشود، نمونههای بسیاری در عرصههای ادبیات، هنر و صنعت توسط این دلاورمردان به جا مانده. .عزیزانی مانند جانباز شهید ولیاله محمدبیگی و یا رزمنده جنگ تحمیلی و نویسنده، ابوالفضل درخشنده، فقط نامهایی از میان صدها هنرمند و نویسنده ایثارگر دوران دفاع مقدس هستند. در بین مدافعان حرم اما، کمتر در مورد هنرهای به جا مانده از این عزیزان که بسیاری از آنها همچنان سالهای جوانی خود را طی میکنند، صحبت میشود. این در حالیست که در میان مدافعان حرم هم بودهاند و هستند کسانی که در عرصه ادبیات و هنر فعال بوده و آثاری از خود به جای گذاشته اند اما به دلایل چه بسا امنیتی، در طول جنگ با تکفیریها در سوریه و عراق، هویت این عزیزان مخفی مانده و همچنین با مشکلات و محدودیتهایی نیز از باب انتشار خاطرات و آثار ادبیاتی خود روبرو شدهاند که خود این سوال را مطرح میکند که اکنون که مدتی از پایان جنگ با داعش در سوریه میگذرد، آیا بهتر نیست مدافعان حرم نیز مانند رزمندگان و ایثارگران جنگ تحمیلی بتوانند آشکارا در عرصههای مختلف هنری بدون مخفی کردن هویت خود فعالیت داشته باشند؟
همانطور که در مقدمه به آن اشاره شد خاطرات و نوشتههای اکثر مدافعان حرم در دسترس جامعه نیست. یکی از معدود آثار مذکور اما کتابی است با عنوان «سه دقیقه در قیامت» نوشته جمعی از نویسندگان و از قول یک مدافع حرم، البته بدون درج نام و هویت این عزیز، که سال گذشته توسط نشر ابراهیم هادی به چاپ رسید. این کتاب روایتی است از خاطرات این مدافع حرم که در جریان عمل جراحی برای لحظاتی از دنیا می رود و سپس با شوک در اتاق عمل، دوباره به زندگی برمی گردد، اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی سخت است. به طور کلی داستان بر محور تجربیات، دیدهها و شنیدههای این مدافع حرم در آن چند لحظهای است که به برزخ میرود. این کتاب حتی برای مدت کوتاهی در لیست پرفروشترینهای سال نیز قرار داشت.
واقعیت این است که آثار فرهنگی به جای مانده از ایثارگران و مدافعان حرم، هم نمادی از فرهنگ انقلابی است و هم ثبت کننده بخشی مهمی از تاریخ مقاومت برای آیندگان میباشد. کسانی که برای دفاع از این مرزوبوم جان خود را به خطر انداخته و در راه اولیا و انبیا قدم گذاشتهاند باید بتوانند آثار خود را با ذکر نام و هویت خود به بازار عرضه کنند تا نه تنها جامعه قدر فداکاریها و رشادتهای آنها را بداند، بلکه آنها بتوانند مستقیما معلمی باشند برای جامعه و نسلهای آینده. در خصوص کتاب سه دقیقه در قیامت باید گفت که ایکاش نام نویسنده هم مشخص میشد تا امکان بهره گیری از تجربه منحصر به فرد این عزیز به شکلهای مختلف فراهم می گشت.
برای شرح بهتر برخی محدودیتها در این زمینه شاید بد نباشد به صحبتهای محدثه سادات محسنی، نویسنده کتاب «از مهدی تا مهدی (عج)» ،اشاره کنیم که از در مصاحبهای با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) چنین گفت: بسیاری از کتابها نمیتوانند درگیر مسائل امنیتی شوند و صرفا یک بیوگرافی خانوادگی هستند تا چالشی با نیروی حفاظتی نداشته باشند. اما من نوعی که میخواهم کتاب جذاب باشد و مسائل امنیتی در آن حفظ شود کار برایم سخت است. اگر کتاب شهید محسن وزوایی از شهدای دفاع مقدس را بخوانید میبینید بسیار جذاب نوشته شده و نویسنده دستش باز بوده و اگر من الان بگویم شهید نجفی از گردان جدا شد و به تیپ فاطمیون رفت که فاطمیون را نجات دهد، میپرسند که چه مدرکی دارم چون اسنادی از جنگ سوریه در ایران وجود ندارد.»
خانم محسنی در بخشی از صحبتهای خود میگوید: «درباره شهدای مدافع حرم محدودیتهایی وجود دارد که حتی نمیتوانیم درباره آن صحبت کنیم. برای مثال این کتابی که باید حدود ۴۰۰ صفحه میشد، شد ۲۰۶ صفحه، چون نمیتوان درباره شهدای مدافع حرم همه چیز را گفت…». البته این موضوع در تمام کشورهای دنیا و در ارتباط با باقی گذاشتن آثار نوشتاری و خاطرات جنگی توسط سربازان صدق میکند اما حتی نیروهای ویژه نظامی در اکثر کشورهای دنیا با رعایت برخی ملاحظات امنیتی خاطرات خود را منتشر میکنند و سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا محدودیتهای امنیتی مربوط به جنگ با داعش در حال حاضر باید مانند زمانی که این عزیزان در سوریه میجنگیدند همچنان اعمال شوند؟
در مورد همان کتاب «سه دقیقه در قیامت»، آیا با مخفی نگه داشتن هویت شخصی که کتاب از زیان وی گفته شده است، حقانیت و واقعی بودن داستان زیر سوال نمیرود؟ آیا دستکم در کتابهایی مانند این اثر به یاد ماندنی که خواننده را با موضوعات عرفانی و معنوی درگیر میکند بدون آنکه وارد جزئیات جنگی و نظامی شود، نباید با بازگو کردن هویت نویسنده با خواننده ارتباط بهتری برقرار کرد تا خواننده در تفکرات خود، خواندههای خود را با فیکشن و یا داستانهای غیرواقعی مرتبط نسازد؟ به هر حال اینها همه سوالاتی هستند که هر خواننده و یا هر شخصی که علاقهمند به مشاهده و یا خواندن آثار نوشتاری و هنری قهرمانان خود، که در این مورد بخصوص ایثارگران و مدافعان حرم میباشند، حق دارد بپرسد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بجای کتاب خواندن مطالعه کن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
بزرگان قسمت اول ( جورج اورول)
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتقام چای های سرد شده...