کتاب؛ بازاری که چشم دیدنش را نداریم!

عکس از خبرگزاری ایرنا
عکس از خبرگزاری ایرنا


در یکی دو هفته‌ی گذشته - اواسط آبان ماه ۹۹ - طرحی موسوم به تبادل کتاب در اینستاگرام فارسی به راه افتاده که بر پایه‌ی ایده‌ی ساده و تکراری «دعوت از دوستان» کار می‌کند. من هم در آن شرکت کردم و در مدت چند روز با خوش‌وقتی بسیار و به لطف دوستان و دوستانِ دوستانم چندین کتاب نصیبم شد.

در این چند روز که با خرید، ارسال و دریافت کتاب سروکار داشتم، چند نکته‌ی تلخ و شیرین به چشمم آمد که گفتنش خالی از لطف نیست؛ شاید برای کسانی که در این حوزه کار می‌کنند، تلنگری باشد و به نتایج خوبی بیانجامد:

یک - وضع خرید اینترنتی کتاب واقعن خراب است! تجربه‌ی کاربری اکثر فروشگاه‌های آنلاین کتاب بسیار ضعیف است. مواردی مثل جستجوی کتاب (کتاب در پایگاه داده سایت موجود است، اما با وارد کردن هیچکدام از کلماتش پیدا نمی‌شود!) یا رابط کاربری (صفحات اول یا سفارش کتاب آن‌قدر شلوغ و بی‌قاعده است که نمی‌شود سر درآورد چی کجاست) و بسته‌بندی و ارسال (شکل ناشیانه‌ی بسته‌بندی که در بعضی موارد به جسم کتاب هم آسیب زده بود) از بقیه‌ی فروشگاه‌های آنلاین عقب‌تر است. بین حدود ۱۰ سایت آنلاین فروش کتاب که من به آن‌ها سر زدم، فقط شهرکتاب آنلاین اوضاع بهتری نسبت به بقیه دارد.

دو - متاسفانه یا خوشبختانه، دیجی‌کالا بهترین وضع را در خرید و ارسال کتاب دارد. اما شاید چون کتاب محصول استراتژیکی در دیجی‌کالا نیست (اولویت ۲۸ام کاربران، طبق گزارش سال ۹۸) روال‌های متناسب آن هنوز درست نشده است. مهم‌تر از هر چیز، بسته‌بندی‌های دیجی‌کالا که چند برابر حجم کتاب هستند و مقدار زیادی کاغذ هدر می‌دهند. در هر ۴ بسته‌ای که از دیجی‌کالا دریافت کردم، وزن بسته تقریبن هم‌وزن خود کتاب بود!

سه - اپلیکیشن‌های خواندن نسخه‌ی الکترونیک کتاب - فیدیبو و طاقچه - به نسبت ظرفیتی که برای جذب مخاطب و گرفتن بازار دارند، هنوز خیلی مهجور مانده‌اند؛ در حالی که روزبه‌روز بهتر می‌شوند و تجربه‌ی کاربری واقعن خوبی ایجاد کرده‌اند. به عنوان کسی که از کودکی عاشق دست گرفتن کتاب و بوی کاغذش هستم، و چند سال پیش با اکراه تن به خواندن اولین کتاب‌ الکترونیک دادم، اذعان می‌کنم که تجربه‌ی خواندن کتاب روی موبایل و تبلت، چیزی کمتر از نسخه‌ی کاغذی‌اش نیست. ضمن اینکه کتاب الکترونیک آسیب کمتری به طبیعت می‌رساند، قیمت بسیار کمتری دارد و هدیه دادنش به دیگران هم خیلی راحت‌تر است.

چهار - و بالاخره این جملات ناامیدکننده که وضع کتاب خواندن خراب است و کتاب‌خوان وجود ندارد و سرانه‌ی مطالعه پایین است و غیره را دور بریزید! واقعیت این است که بازاریابی کتاب در ایران افتضاح است، وگرنه بازار کتاب در ایران ظرفیت بسیاری دارد و مخاطب هم به معدود کارهای درستی که انجام می‌شود واکنش خیلی خوبی نشان می‌دهد. شاهد این مدعا، نقش جدی پادکست بی‌پلاس در معرفی کتاب‌های خواندنی به مخاطب ایرانی‌ست. کافی‌ست به عناوین موجود در ویترین کتابفروشی‌های انقلاب را نگاه کنید تا ببینید یک پادکست، به تنهایی اما با محتوا و اجرای حرفه‌ای، چه تاثیر جدی و بزرگی بر بازار کتاب گذاشته است.