کتاب خوندن در خدمت

اون روزایی که سرباز بودم همیشه سعی میکردم تا اون جایی که میشه از هدر رفتن روزایی که همینطوری الکی داشتن میومدن و میرفتن تا حدی که بتونم جلوگیری کنم خیلی از هم خدمتیامو میدیدم که بیخیال بودن تو حین خدمت، ولی من نمیتونستم چون من تا همون یه روز قبل از اعزامم حتی داشتم پروژه هایی که گرفته بودمو انجام میدادم، حالا ک خیلی نمی تونستم مثل قبل کار کنم تصمیم گرفتم وقتاییِ که میشه سر پست ها و شیفتام کتاب بخونم خیلی راحت نبود و باید همش حواسم به دور و ورم میبود که افسرنگهبان سر شیفت خفتم نکنه، البته چون من همیشه با آدما سریع ارتباط برقرار میکنم مشکلی نداشتند