یادداشتهای یک علاقمند به یادگیری انسان، ماشین و علم داده
معرفی کتاب ۱۹۸۴
سلام. در این پست قصد دارم که راجع به کتاب «۱۹۸۴» نوشته «جورج اورول» بنویسم و اون رو معرفی کنم. در این کتاب مفاهیم عمیق و نمادهای مختلف به طرز جالبی گنجانده شده. نسخهای که من دارم رو آقای صالح حسینی ترجمه کرده و توسط انتشارات نیلوفر چاپ شده.
راجع به نوسینده این کتاب من توضیحاتی رو در یکی از پستهای قبلی نوشتم و اینجا دیگه نمینویسم. اگر مایل بودید میتونید اون توضیحات رو اینجا پیدا کنید.
موضوع این کتاب مثل رمان «قلعه حیوانات» از همین نویسنده، سیاسی هست و خیلیها اعتقاد دارند که این دو کتاب مکمل هم هستند. رمان داستان شخصی به نام وینستون اسمیت رو روایت میکنه. وینستون در جامعهای زندگی میکنه که تمامی مردم در آن در هر فضایی (حتی حریم شخصی) تحت کنترل و نظارت هستند. به گونهای که صفحههای نمایش تلویزیون مانندی به نام تلهاسکرین در همه جا نصب شده که علاوه بر دریافت و نمایش تصویر امکان ارسال تصویر را هم دارد (مثل وبکم خودمون) و حزب مردم را از این طریق هر زمان و در هر کجا نظارت میکند. همچنین بالگردهای نظامی هر روز در شهر پرواز میکنن و از پنجرهها درون خانهها را نظارت میکنن. نفوذ حزب به اندازهای زیاد هست که نه تنها رفتار انسانهای جامعه بلکه افکار و امیال آنها نیز همواره تحت کنترل است. بزرگترین تخلف این جامعه اندیشه هست و پلیس اندیشه به آن رسیدگی میکند. همچنین گناه کاران در اون جامعه به راحتی اعدام میشن.
اسمیت یکی از کارمندهای وزارت حقیقت است که مسئول تحریف و تغییر اتفاقهای گذشته و حال در آرشیو روزنامهها و کتابهاست. او از درون نه تنها مقید به آرمانهای حزب و «ناظر کبیر» نیست بلکه از آنها نفرت نیز دارد اما چون بقیه اعضای جامعه تظاهر به قبول این وضعیت دارند، وینستون نیز به خود اجازه نمیدهد مخالفت آشکاری داشته باشد تا زمانی که جولیا یکی از همکارانش به او ابراز علاقه میکند و علاوه بر ایجاد رابطهی مخفیانه با او، بعد از درک اینکه هر دو عمیقا از حزب نفرت دارند سعی در پیوستن به انجمن برادری (اخوت) که علیه ناظر کبیر و حزب فعالیت دارد، میکنند.
حزب حاکم، جامعه را به ۳ بخش تقسیم کرده:
- اعضای ارشد حزب
- اعضای حذب
- مردم عادی (در کتاب با عنوان رنجبران از آنها یاد میشود.)
جهان نیز بین سه ابر قدرت بزرگ تقسیم شده، در حالیکه همواره این سه، در جنگی تمام نشدنی با یکدیگر هستند، قدرت مطلق و حاکم، ناظر کبیر (Big Brother) است که پوستر و عکسهای آن در همهجای شهر دیده میشود و جمله «ناظر کبیر مراقب توست» زیر آنها به چشم میخورد. او به ظاهر رهبر جامعه است اما افراد جامعه بایستی او را چون خدا پرستش کنند، و هیچ رفتار و اندیشهای مخالف با گفتههای او حتی در اعماق وجودشان نباشد. در دنیای ۱۹۸۴ دوستی و عشق ممنوع و حزب همواره مراقب افراد جامعه است.
براساس این کتاب، دو فیلم با همین نام ساخته شدهاست که نسخهی قدیمیتر به کارگردانی مایکل اندرسون در سال ۱۹۵۶ منتشر شد و پایانی متفاوت نسبت به کتاب داشت اما نسخهی موفقتر آن به کارگردانی مایکل رادفورد است. این فیلم که با وفاداری کامل به اصل اثر ساخته شدهاست در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۴ در سینماهای جهان به نمایش درآمد و توانست ۶ جایزه را در فستیوالهای جهانی سینما از آن خود کند.
کتاب ۱۹۸۴ یکی از ده رمان برتر قرن بیستم است و همواره جزو فهرست صد کتابی است که قبل از مرگ باید خوانده شوند. این کتاب تا به حال به بیش از ۶۵ زبان مختلف برگردان شده و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است و باعث شده تا جورج اوروِل به جایگاه ممتازی در ادبیات جهان برسد.
این کتاب به نظر من مثل یکجور پیشگویی هست و در حالی که حدود ۶۰ سال پیش نوشته شده خیلی به دنیای فعلی نزدیک و شبیه هست. در واقع دوربینهایی که در گوشه و کنار شهر هستند من رو یاد تلهاسکرینها میندازن. همینطور موارد زیاد دیگهای هم امروز در جامعه هستن و میبینم که برای من آشناس و من رو یاد ۱۹۸۴ میندازن! بیشتر از این نمینویسم که اگر کسی قصد مطالعه این کتاب رو داره، از جذابیتش چیزی کم نشه.
یکی از عبارتهای تأمل برانگیز کتاب:
«جنگ صلح است»، «آزادی بردگی است»
مطالعه این کتاب رو به شدت به همه توصیه میکنم!
شاد باشید.
منبع(ها):
پانوشت(ها):
- تصویرهایی که در این پست استفاده کردم صحنههایی از فیلم ۱۹۸۴ هست.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابری به دشت خاطره میبارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب "شیطان و دوشیزه پریم" از پائولو کوئیلو
مطلبی دیگر از این انتشارات
بادبادکباز | قصهای از اشکها و لبخندهای یک ملت